کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۹۸۰۲
تاریخ خبر:

از سین سریال تا سین سینما...

از سین سریال تا سین سینما...

مرور نمونه‌های کارگردانانی که از مسیر سریال‌سازی وارد سینما شدند

هفت صبح| برای اثبات یا رد این گزاره، جامعه آماری دقیق و متقنی در دست نداریم اما گویی به‌طور پیش‌فرض آن را پذیرفته‌ایم که هر کارگردان موفقی در میدان سریال‌سازی، الزاما نمی‌تواند در عرصه کارگردانی سینما هم موفق ظاهر شود. نمونه‌های نقیض برای آن سراغ داریم اما اگر بنا را بر تعدد بگذاریم، ناگزیر باید اعتراف کنیم که تعداد ناکامی‌ها در این عرصه بر کامیابی‌ها می‌چربد!

 

البته این گزاره در جهت عکس هم بارها اثبات شده و کم نبوده‌اند فیلمسازان موفق در سینما که وقتی وارد میدان سریال‌سازی شدند، نمره قبولی نگرفتند. شاخص‌ترین نمونه‌اش در سینمای ایران هم ابراهیم حاتمی‌کیا است که به رغم تجربه‌های موفق در سینما، هیچ‌وقت سریال‌ساز موفقی نشد و مشخص نیست با چه اطمینانی کارگردانی یکی از مهمترین پروژه‌های سریالی سیما را این روزها به او واگذار کرده‌اند! کاش لااقل این یکی، به ما ثابت کند که اشتباه کرده‌ایم!

 

بهانه این پرونده اما اکران فیلم سینمایی «نیلگون»‌ است. فیلمی که امیدواریم حداقل شما که سینما آن‌قدر برایتان موضوعیت دارد که تا اینجای یک گزارش سینمایی را خوانده‌اید، نامش را شنیده و در جریان اکران عمومی‌اش باشید! این فیلم، اولین ساخته بلند سینمایی حسین سهیلی‌زاده است که یکی از پرچم‌داران کارگردانی سریال‌های پرمخاطب در تلویزیون محسوب می‌شود اما گام اولش در کارگردانی سینما، با توفیق همراه نشده است.

 

به همین بهانه سراغ بازخوانی عملکرد 8 سریال‌ساز موفق تلویزیونی در عرصه کارگردانی سینما رفته‌‌ایم و ملاک را هم اولین تجربه‌ها قرار داده‌ایم؛ به استناد همین 8 تجربه، آیا نمی‌توان گزاره ابتدای این متن را تاییدشده دانست؟

 

حسین‭ ‬سهیلی‌زاده|‭ ‬نیلگون

 

شاید جالب باشد بدانید حسین سهیلی‌زاده کارگردانی حدود 25سریال تلویزیونی را در کارنامه خود دارد و شاید جالب‌تر باشد اگر بدانید بخش قابل‌توجهی از ساخته‌های او، جزو محبوب‌ترین سریال‌های بازپخشی سیما در یک دهه اخیر بوده‌اند. همین چند ماه پیش بازپخش «فاصله‌ها» باردیگر نوستالژی سریال‌های ملودرام شبانه تلویزیون را احیا کرد و نکته مهم این که بازپخش این مجموعه هم توانست طیف قابل‌توجهی از مخاطبان را با خود همراه کند. سهیلی‌زاده علاوه‌بر سریال‌های تلویزیونی‌اش تا به امروز سه سریال هم در شبکه نمایش خانگی کارگردانی کرده است. از ملودرام‌هایی چون «مانکن» و «ملکه گدایان» تا سریال تخیلی «عقرب عاشق» که این آخری به‌رغم شکست در جذب مخاطب، تصویری کاملا غیرمنتظره از سهیلی‌زاده ارائه کرد.

 

درست در همان سال 98 که نام حسین سهیلی‌زاده در زمره سریال‌سازان کوچ‌ کرده از قاب تلویزیون قرار گرفت و او با «مانکن» برای عرض اندام در میدان شبکه نمایش خانگی، آماده می‌شد، هم‌زمان تصمیم به تجربه کردن کارگردانی سینما هم گرفت. او با همراهی تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس همین سریال «مانکن» اولین فیلم بلند سینمایی خود را کلید زد. فیلمی که نام «نیلگون» را برای آن انتخاب کرده بود و در رسانه‌ها به‌عنوان یکی از آثار کنجکاوی‌برانگیز جشنواره سی‌وهشتم فیلم فجر معرفی می‌شد. فیلم ترکیب بازیگرانی نسبتا قابل‌قبول داشت اما از همان اخبار پیش‌تولید هم قابل‌ پیش‌بینی بود که قدرت چندانی برای قرار گرفتن در کانون توجه مخاطبان جشنواره فجر ندارد. شاید به همین دلیل هم تهیه‌کننده و کارگردان آن تصمیم گرفتند با نگارش نامه‌ای خطاب به ابراهیم داروغه‌زاده دبیر وقت جشنواره فیلم فجر، از حضور در این رویداد انصراف بدهند. البته سهیلی‌زاده و محمدی، دلیل این انصراف را طولانی‌شدن مراحل تولید عنوان کردند.

 

هم حسین سهیلی‌زاده و هم ایرج محمدی، جزو چهره‌های باسابقه در عرصه ساخت سریال‌های تلویزیونی بوده‌اند که البته تجربه مشترکی در قاب تلویزیون نداشتند. «مانکن» در شبکه نمایش خانگی، نقطه تلاقی کارنامه این دو سریال‌ساز حرفه‌ای بود. ایرج محمدی، بعد از همین تجربه، تهیه‌کنندگی اولین فیلم بلند سینمایی سهیلی‌زاده را هم پذیرفت. ضلع سوم همکاری این دو در سریال «مانکن» هم بابک کایدان در مقام فیلم‌نامه‌نویس بود که در اولین تجربه سینمایی سهیلی‌زاده هم نگارش فیلمنامه را برعهده گرفت. محمدرضا فروتن و میترا حجار هم ایفاگر نقش‌های اصلی فیلم «نیلگون» شدند تا شاید این فیلم بتواند توفیقی در گیشه به دست بیاورد که نیاورد! آرمان موسی‌پور آهنگساز سریال‌های تلویزیونی سهیلی‌زاده هم برای این فیلم، موسیقی متن نوشت.

 

 

داوود‭ ‬میرباقری|‭ ‬آدم‭ ‬برفی

 

در همین سال‌های اخیر که کنداکتور پخش سریال‌های جذاب در تلویزیون چیزی کم از برهوت مطلق ندارد و شبکه‌های مختلف با شتاب در حال تجربه ریزش مخاطب هستند، تنها دستاویز مدیران تلویزیون، گرفتن عکس یادگاری در پشت‌صحنه سریال در دست تولید او یعنی «سلمان فارسی» است. داود میرباقری را از هر منظری می‌توان یکی از پرچم‌داران سریال‌سازی در قاب تلویزیون دانست. کارگردانی که در اوایل جوانی، سریال‌سازی را تجربه کرد و در همان گام‌های اول خود هم توانست تجربه‌های ماندگاری چون «گرگ‌ها» و «رعنا» را به سرانجام برساند. با این همه اما تلویزیون تا سال‌ها به دو ابرپروژه ثبت شده در کارنامه او خواهد بالید و آن هم سریال‌های «امام علی(ع)» و «مختارنامه» است.

 

 

این طور روایت می‌کنند که در مقطع دهه هفتاد، حوزه هنری میزبان برگزاری کارگاه‌هایی برای ایده‌پردازی در زمینه فیلمنامه‌نویسی بود و طرح اولیه فیلم «آدم برفی» هم مولود همین کارگاه‌ها بود. داود میرباقری که با اتمام پروژه سنگین سریال «امام علی(ع)» انگیزه بالایی برای ورود به عرصه کارگردانی سینما داشت، همین طرح را تبدیل به فیلمنامه کرد و آن را مقابل دوربین برد. فیلم «آدم برفی» که سرمایه‌گذارش حوزه هنری با مدیریت حجت‌الاسلام محمدعلی زم بود، در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر فرصت رونمایی به دست آورد اما در همان اکران اولیه، ویژگی‌هایی مانند زن‌پوشی یک بازیگر مرد در‌ آن، زمینه‌ساز حواشی برای آن شد و پرونده آن خیلی زود مهر توقیف خورد. فیلم تا چند سال در آرشیو ماند تا اینکه با روی کار آمدن دولت اصلاحات، بالاخره روانه پرده سینماها شد. اکرانی که البته اعتراض گروه‌های فشار را به دنبال داشت. میرباقری بعدها گفت که واکنش‌ها به این فیلم مسیر حرفه‌ای‌اش را به‌کل تغییر داد.

 

 

میرباقری فیلم سینمایی «آدم برفی» را تقریبا با همان گروه تولید سریال «امام علی(ع)» به تولید رساند و جالب است بدانید که همراهی این تیم با او در فیلمی کاملا متفاوت با حال و هوای معنوی «امام علی(ع)» حاشیه‌هایی را هم برای این تیم به همراه آورد. فارغ از حضور ستاره‌هایی چون مازیار پرتو در مقام فیلمبردار، عبدالله اسکندری در مقام طراح چهره و فرهاد فخرالدینی در مقام آهنگساز در پشت دوربین «آدم برفی»، تیم ستاره‌های اصلی این فیلم هم همه از بازیگران «امام علی(ع)» بودند؛ از اکبر عبدی و پرویز پرستویی گرفته تا داریوش ارجمند، مهدی فتحی و محمدرضا شریفی‌نیا. میرباقری اما این فیلم را تنها با پشتوانه‌ای همچون حوزه هنری می‌توانست به سرانجام برساند!

 

 

سروش‭ ‬صحت|‭ ‬جهان‭ ‬با‭ ‬من‭ ‬برقص

 

خودش تعریف می‌کند در همان سال‌های حضور در تیم مهران مدیری در دهه 70 و زمانی که به‌عنوان بازیگر کمدی مقابل دوربین می‌رفت، همزمان وسوسه نویسندگی داشت و بالاخره هم وقتی دست به قلم برد و آیتم‌نویسی را آغاز کرد، با استقبال مدیری مواجه شد. سروش صحت بین از نمایش، از جنس کلمه و روایت است و شاید به همین دلیل وقتی بر کرسی کارگردانی هم تکیه زد به یکی از بهترین قصه‌گوهای تلویزیونی تبدیل شد. «چارخونه» اولین سریالش بود اما در ادامه با تجربه‌هایی همچون «ساختمان پزشکان»، «پژمان» و «لیسانسه‌ها» جایگاهی منحصر به فرد در ساخت سریال‌های خاطره‌انگیز و محبوب پیدا کرد. او در ادامه همین تجربه‌ها «مگه تموم عمر چندتا بهاره؟» را در شبکه خانگی ساخت.

 

 

سروش صحت که همین روزها، فیلم سینمایی «بی‌بدن» را در مقام بازیگر روی پرده سینماها دارد، هیچ‌وقت بازیگر موفقی نبوده است اما قطعا می‌توان او را یکی از کارگردانان درجه یک در عرصه کمدی‌سازی دانست. او با پشتوانه کارگردانی سریال‌هایی مانند «ساختمان پزشکان» و «لیسانسه‌ها» برای ورود به سینما هم دورخیز کرد و اولین فیلمش در سینما یعنی «جهان با من برقص» نشان داد در این میدان هم حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد. فیلم در جشنواره جهانی فجر رونمایی شد و صحت برای کارگردانی آن سیمرغ هم گرفت اما توفیق اصلی برای این فیلم را باید، محبوبیتش در میان طیف‌های مختلف مخاطبان دانست. فیلم درباره شخصیتی به نام جهان است که قرار است زندگی‌اش به پایان برسد و حالا دوستانش می‌خواهند آخرین روزهای او را رنگ و بویی متفاوت ببخشند. بعد از «جهان با من برقص» خیلی‌ها منتظر پروژه تازه سروش صحت در سینما بودند و «صبحانه با زرافه‌ها» دقیقا همان فیلمی بود که منتظرش بودیم.

 

 

اگر بخواهیم از منظر جهان داستانی صحبت کنیم، حتما باید مهمترین همراه سروش صحت در فرآیند دورخیز برای ورود به دنیای سینما را ایمان صفایی بدانیم. فیلمنامه‌نویسی که حالا دیگر تبدیل به زوجی طلایی برای سروش صحت شده و بعد از چند همکاری مشترک، اشراف کاملی نسبت به دنیای ذهنی یکدیگر پیدا کرده‌اند. محمدرضا تخت‌کشیان هم از تهیه‌کنندگان خوش سابقه‌ای است که سروش صحت توانست با تکیه بر حمایت‌های او در مقام تهیه‌کننده، اولین فیلم بلند سینمایی خود را کارگردانی کند. «جهان با من برقص» اما بخش عمده‌ای از توفیق خود را مدیون تیم بازیگران است؛ از پژمان جمشیدی که در مقابل دوربین صحت بازیگر شد تا جواد عزتی، علی مصفا و هانیه توسلی.

 

 

اصغر‭ ‬فرهادی|‭ ‬رقص‭ ‬در‭ ‬غبار

 

شاخص‌‌ترین سریالی که امضای اصغر فرهادی را پای خود دارد و یکی از سریال‌های خاطره‌ساز و تماشایی در قاب تلویزیون محسوب می‌شود، «داستان یک شهر» است. فرهادی اما سال‌ها پیش‌تر از این سریال، به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس از چهره‌های پرکار و فعال در تلویزیون بود. جالب اینکه فراتر از تجربه‌های رسمی، این کارگردان در طراحی ایده و داستان برخی سریال‌های خاطره‌ساز دیگر هم نقش داشته است که یکی از شاخص‌‌ترین آن‌ها «خانه به دوش» به کارگردانی رضا عطاران است. سریالی کمدی که کمتر کسی می‌توانست حدس بزند فرهادی در نگارش فیلمنامه آن سهمی داشته است. فرهادی سه سال بعد از «داستان یک شهر» سری دوم آن را هم کارگردانی کرد اما توفیق فصل اول برایش تکرار نشد.

 

هر چند اصغر فرهادی زمانی به‌صورت ویژه در کانون توجه قرار گرفت که از «درباره الی...» رونمایی کرد اما واقعیت این است که او از همان گام‌های اولیه فیلمسازی در سینما، نشانه‌هایی عیان از یک استعداد ویژه را همراه خود داشت. فیلم سینمایی «رقص در غبار» اولین فیلمی است که فرهادی بر کرسی کارگردانی آن تکیه زد و اتفاقا موردتحسین هم قرار گرفت. فیلمی که حالا و سال‌ها بعد از ساخت هم می‌توان به تماشای آن نشست. یکی از نکات قابل‌تامل درباره داستان محوری این فیلم هم مقوله «قضاوت» است. اساسا داستان فیلم درباره یک زندگی عاشقانه است که به دلیل حرف و حدیث دیگران در معرض یک بحران قرار می‌گیرد و به جدایی می‌انجامد. اصغر فرهادی همین تم و مضمون را بعدها در مهمترین فیلم‌های سینمایی کارنامه خود هم دنبال کرد. فرهادی حالا یکی از چهره‌های بین‌المللی سینمای ایران است که شاید کمترکسی سال‌های سریال‌سازی‌اش را به یاد داشته باشد.

 

«اگر 10بار دیگر نیز این فیلم را بسازم پلان‌های مربوط به ریحانه را هرگز عوض نمی‌کنم چرا که آن‌ها دقیقا همان چیزی هستند که من می‌خواستم.» این جملات اصغر فرهادی در همان روزهایی است که «رقص در غبار» در حال اکران بود و برخی منتقدان کیفیت نقش‌آفرینی باران کوثری در آن را مورد نقد قرار داده بودند. فرهادی اما مصر بود که کوثری در نقش ریحانه خوش درخشیده و دقیقا همین انتظار را از او داشته است. فرامرز قریبیان هم حضوری کوتاه اما تماشایی در این فیلم دارد که پشتوانه تکرار این همکاری در فیلم بعدی فرهادی یعنی «شهر زیبا» شد. ایرج تقی‌پور هم تهیه‌کنندگی «رقص در غبار» را به‌عنوان اولین فیلم فرهادی برعهده داشت.

 

رضا‭ ‬عطاران|خوابم‭ ‬می‌آد

 

در قیاس با چهره‌هایی که حضورشان در قاب تلویزیون در کانون توجه رسانه‌ها و مخاطبان قرار می‌گیرد، تعداد چهره‌هایی که غیبتشان در قاب تلویزیون هم «خبر» محسوب می‌شود، بسیار اندک است. چهره‌هایی که نه فقط رسانه‌ها که به‌وضوح افکار عمومی پیگیر چرایی غیبتشان هستند و بی‌تردید یکی از آن‌ها، رضا عطاران است. بازیگر و کارگردان خوش قریحه‌ای که یکی از سرآمدان در حوزه ساخت سریال‌های کمدی در تلویزیون بود و در مقطعی توانست سبک و سیاق خاص خود در پرداختن به طبقه آسیب‌پذیر را تبدیل به امضای مشترک آثارش کند. از «خانه به‌دوش» و «متهم گریخت» تا آخرین تجربه‌اش یعنی «بزنگاه»، رضا عطاران همواره سریال‌سازی موفق بوده و ساخته‌هایش هنوز هم بازپخش‌های موفقی را تجربه می‌کنند.

 

در طول دهه 80 رضا عطاران تبدیل به یک برند در قاب تلویزیون شده بود و فراتر از بازیگری، ساخته‌هایش در مقام کارگردان هم در فهرست محبوب‌ها قرار می‌گرفت. با همین پشتوانه بود که در ابتدای دهه 90 او برای ثبت اولین تجربه سینمایی در کارنامه‌اش دورخیز کرد و «خوابم می‌آد» را در سال 90 ساخت. عطاران برای این فیلم که اولین بار در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، توانست سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در بخش فیلم‌اولی‌ها یا همان نگاه نو را به دست بیاورد و بازیگر اصلی‌اش یعنی اکبر عبدی هم برای این فیلم سیمرغ گرفت.‌ «خوابم می‌آد» هرچند یک فیلم کمدی بود اما تفاوت آشکاری با تجربه‌های تلویزیونی عطاران داشت و شاید بتوان شاخص‌ترین وجه تمایز آن را فاصله گرفتن از طبقه آسیب‌پذیر و رفتن سراغ طبقه متوسط دانست. عطاران بعد از این فیلم دو فیلم «فرش قرمز» و «دراکولا» را هم کارگردانی کرد که توفیق چندانی در گیشه به دست نیاوردند.

 

عطاران هم برای ورود به دنیای کارگردانی نیاز به پشتوانه‌ای مطمئن برای تهیه‌کنندگی داشت. محمدرضا تخت‌کشیان از چهره‌های معتبر در سینما در کنار جواد فرحانی از تهیه‌کنندگان تلویزیونی که حالا «خندوانه» را می‌توان از شاخص‌ترین آثارش دانست، این پشتیبانی را برای او تضمین کردند. در کنار این دو تهیه‌کننده، احمد رفیع‌زاده هم نگارش فیلمنامه «خوابم می‌آد» را برعهده گرفت که او هم از فیلم‌نامه‌نویسان باسابقه در سینما و تلویزیون محسوب می‌شد. برگ‌برنده اصلی عطاران هم تیم بازیگرانش بود. هرچند خودش نقش اصلی را ایفا کرد اما استفاده‌ای ویژه از اکبر عبدی کرد. عبدی سال‌ها بعد از «آدم برفی» باردیگر زن‌پوشی را تجربه کرد و این‌بار نه فقط در معرض حاشیه قرار نگرفت که برایش سیمرغ هم گرفت.

 

سعید‭ ‬آقاخانی|‭ ‬لامپ‭ ‬صد

 

سعید آقاخانی هم از بازیگران برخاسته از نسل «ساعت خوش» است که اتفاقا به‌واسطه آیتم محبوب «سعید و خان‌دایی» جزو برندهای این مجموعه به حساب می‌آمد. او اما در ادامه فعالیت حرفه‌ای‌اش در تلویزیون به سمت نگارش فیلمنامه گرایش پیدا کرد و در تجربه‌های موفق رضا عطاران در کنارش قرار داشت اما بالاخره در دهه 80 او هم ردای کارگردانی به تن کرد و تبدیل به یکی از سریال‌سازان موفق تلویزیونی شد. «عید امسال» و «زن بابا» از معروف‌ترین سریال‌های آقاخانی در تلویزیون هستند اما احتمالا باید موفق‌ترین تجربه‌اش را «دزد و پلیس» بدانیم. او در شبکه نمایش خانگی هم سریال «راز بقا» را کارگردانی کرد که از کمدی‌های موفق در این مدیوم بود.

 

مانند بسیاری دیگر از کمدین‌ها و کمدی‌سازهای تلویزیونی، خیلی‌ها انتظار داشتند که سعید آقاخانی هم برای ورود به دنیای سینما، دست روی ایده و فیلمنامه‌ای طنز بگذارد اما او خودش انتخابی کاملا نامتعارف داشت. «لامپ صد» شاید در بخش‌هایی به یک کمدی سیاه می‌توانست تبدیل شود اما در خروجی تبدیل به یک فیلم به‌شدت تلخ اجتماعی شد که اصلی‌ترین ویژگی‌اش ارائه تصویری عریان و بی‌رحمانه از دنیای اعتیاد بود. فرزین با بازی محسن تنابنده، کاراکتر اصلی این فیلم بود که به دلیل درگیرشدن شدید با اعتیاد مواد مخدر، تبدیل به تهدیدی بالقوه برای خانواده‌اش می‌شود و این نقطه آغاز چالش‌های او در زمینه ارتباط با اطرافیان است. سعید آقاخانی تلاش بسیاری داشت که در اجرا و کارگردانی، بخشی از ذهنیت آشفته یک فرد مبتلا به اعتیاد را، با شگردهای کارگردانی، به تصویر درآورد و به‌تعبیری مخاطب را در آن حس و حال شریک کند اما او در اولین تجربه کارگردانی خود در سینما، نتوانست موفق ظاهر شود.

 

اصلی‌ترین تصویری که از فیلم سینمایی «لامپ صد» در حافظه فیلم‌بازها ثبت شده است، چهره درهم ریخته و آشفته محسن تنابنده است. تنابنده در نقش اصلی این فیلم، به‌عنوان یک معتاد، حضوری متفاوت داشت و به همین دلیل هم تبدیل به شناسنامه این فیلم شد. ساره بیات هم نقش مقابل او را ایفا می‌کرد. سعید آقاخانی اما برای آن که اولین فیلم بلند سینمایی خود را به سرانجام برساند، با محسن محسنی‌نسب در مقام تهیه‌کننده همکاری داشت، سینماگری که تجربه کارگردانی فیلم خاطره‌انگیزی چون «یاس‌های وحشی» را در کارنامه خود داشت. از میان بازیگران نسل «ساعت خوش» هم حمید لولایی در این فیلم سینمایی حضور داشت و سعید آقاخانی را در اولین تجربه سینمایی‌اش همراهی کرد.

 

مهران‭ ‬مدیری|ساعت‭ ‬5‭ ‬عصر

 

واقعیت این است که مهران مدیری بخش عمده‌ای از شهرت و اعتبار هنری خود را مرهون تجربه‌های تلویزیونی خود‌ است و حضورش در سینما، گاه‌به‌گاه بوده است. خودش در نشست خبری فیلم «درخت گردو»، بازیگری‌اش در این فیلم را افتضاح توصیف کرد و کم نیستند منتقدانی که او را در ایفای نقش‌های جدی، چندان موفق نمی‌دانند اما نمی‌توان کتمان کرد در عرصه فیلم‌ها و سریال‌های کمدی، مهران مدیری، همواره یکی از بهترین‌ها بوده است. مدیری به‌واسطه تخصصی که در بازی‌گیری از بازیگران آثارش داشته، شهره است و خیلی از کمدین‌های سینما و تلویزیون، بهترین تیپ‌سازی‌ها و نقش‌آفرینی‌ها را با کارگردانی مهران مدیری تجربه کرده‌اند؛ از «پرواز 57» و «ساعت خوش» تا «قهوه تلخ» و حتی «هیولا».

 

به هر بهانه‌ای که نام مهران مدیری را در فضای مجازی جست‌وجو کنید، یکی از معروف‌ترین قاب‌هایی که گوگل به شما پیشنهاد می‌دهد، مربوط به لحظه سیگارکشیدن او در یک نشست خبری رسمی است؛ نشست تشریح جزئیات فیلم سینمایی «ساعت پنج عصر»‌ به‌عنوان اولین تجربه کارگردانی مهران مدیری در سینما که یکی از قاب‌های ثبت شده در آن را در همین باکس کناری می‌توانید مشاهده کنید! مهران مدیری زمانی برای کارگردانی اولین فیلم سینمایی خود دورخیز کرد، بسیاری نسبت به نتیجه آن کنجکاو و البته امیدوار بودند اما خروجی کار، نتوانست آن‌گونه که باید، انتظارات را برآورده کند. بعد از «ساعت 5 عصر» او سال گذشته کارگردانی فیلم تازه‌اش با عنوان «ساعت 6 صبح» را به پایان رساند. این فیلم که علی اوجی تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشت، قرار بود در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود اما با نظر هیات انتخاب کنار گذاشته شد و حتی برخی گمانه‌زنی‌ها  حکایت از احتمال توقیف فیلم داشت.

 

مدیری علاوه‌بر نگارش فیلم‌نامه و کارگردانی «ساعت 5عصر»، تهیه‌کنندگی این فیلم را هم خودش برعهده گرفت تا یکی از متفاوت‌ترین دورخیز‌ها برای ورود به دنیای سینما را تجربه کند. او اما مهم‌ترین و شاخص‌‌ترین همراه سال‌های قبل خود در عرصه سریال‌سازی را هم در کنار خود داشت؛ سیامک انصاری، بازیگری توانمند در حوزه سریال‌های کمدی تلویزیون است که بیشترین درخشش را در آثار مهران مدیری تجربه کرده بود و ایفای نقش اصلی فیلم «ساعت 5عصر» را هم برعهده گرفت. در کنار او بازیگران دیگری چون امیر جعفری و آزاده صمدی هم به ایفای نقش پرداختند. در ترکیب عوامل پشت صحنه این فیلم اما حضور محمود کلاری در مقام مدیر فیلمبرداری به‌شدت حائز اهمیت بود.

 

حمید‭ ‬لبخنده|‭ ‬آبی

 

زنده‌یاد حمید لبخنده اگر هیچ سریال دیگری هم نساخته بود، تنها به استناد تجربه کارگردانی «در پناه تو» همواره می‌توانست جایگاهی ویژه در فهرست خاطره‌سازان تلویزیونی داشته باشد. سریالی که پس از چند دهه هنوز بازیگران اصلی‌اش با ارجاع به آن در ذهن مخاطبان سیما شناخته می‌شوند و مهمترین ویژگی‌اش نزدیک شدن به برخی از شاخص‌ترین خطوط قرمز تلویزیون در دهه 70 بود. لبخنده برای اولین‌بار در این سریال روایت‌گر یک عشق مثلثی بود که شاید در سال‌های بعد تبدیل به فرمولی ثابت و کلیشه‌ای در تولیدات سینمایی و تلویزیونی شد اما در آن مقطع، به تمام معنا یک تابو بود. این کارگردان سال‌ها بعد روایت‌هایی عجیب را از سانسور «در پناه تو» رسانه‌ای کرد.

 

بعد از توفیق چشم‌گیری که لبخنده با «در پناه تو» در زمینه جذب مخاطب عام به دست آورد، طبیعی بود که برای تکرار چنین تجربه‌ای در مدیوم سینما هم وسوسه شود. فیلم «آبی» که بعدها تبدیل به تنها تجربه کارگردانی لبخنده در سینما شد، محصول همین وسوسه بود. فیلم را مرتضی شایسته تهیه‌کنندگی کرد و فیلمنامه آن را هم حمید لبخنده با همراهی اصغر عبدالهی نوشت. شاخص‌ترین ویژگی این فیلم هم نگارش متن و تولید آن بر اساس قواعد گیشه بود. «آبی» را می‌توان یک مثال شاخص از جریانی دانست که در دهه 70 به‌عنوان سینمای بدنه شناخته می‌شد. سینمایی که منتقدان چندان روی خوشی به آن نشان نمی‌دادند اما فیلم‌های منتسب به آن حداقل استانداردهای یک روایت سینمایی را داشتند و به پشتوانه حضور چهره‌ها، معمولا با استقبال مخاطبان در چرخه اکران عمومی مواجه می‌شدند. «آبی» در همان سال 79 که تولید شد به اکران عمومی درآمد و فروش قابل‌توجهی هم در گیشه داشت.

 

یکی از تهیه‌کنندگان باسابقه سینمای ایران مرتضی شایسته است. تهیه‌کننده‌ای که در دهه 70 سهم قابل‌توجهی در تولید فیلم‌های خوش‌توفیق در گیشه داشت و به همین دلیل پشتوانه‌‌ای قوی برای کارگردانان محسوب می‌شد. اصلی‌ترین پشتوانه حمید لبخنده برای ورود به عرصه کارگردانی سینما هم مرتضی شایسته بود. او در مقام تهیه‌کننده توانست هدیه تهرانی را به‌عنوان ستاره آن سال‌های سینمای ایران، برای نقش اصلی «آبی» مجاب کند و در برابر او هم بهرام رادان را قرار داد که از چهره‌های گم‌نام اما خوش‌سیمای سینما محسوب می‌شد و در همان سال در سه پروژه سینمایی ایفای نقش کرد. از مطرح‌ترین چهره‌های پشت دوربین «آبی» هم می‌توان به کارن همایونفر اشاره کرد که آهنگسازی این فیلم را برعهده داشت.

 

کدخبر: ۵۵۹۸۰۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر