بار دیگر دنیا به کام پارسا
«در انتهای شب» دومین سریال خانگی پارسا پیروزفر بعد از «یاغی» است که پخش آن به تازگی شروع شده. این بازیگر همچنین فیلم «مست عشق» در نقش مولانا را روی پرده دارد
هفت صبح| مدتها فیلمی از پارسا پیروزفر بر پرده سینما اکران نشده بود و سریالی هم در شبکه خانگی نداشت. مدتی است «مست عشق» ساخته حسن فتحی روی پرده سینماها رفته که پیروزفر در آن نقش جلالالدین محمد بلخی را برعهده دارد. به تازگی نیز سریال «در انتهای شب» به کارگردانی آیدا پناهنده در پلتفرم فیلمنت منتشر شده است. این اتفاقات بهانهای است برای قضاوت عملکرد ستاره مشهور ایران. گزارش هفتصبح به همین مناسبت آماده شده است.
مورد اول| عبور از بهمن
نقطه شهرت و محبوبیت پارسا پیروزفر سریال «در پناه تو» است که دهه 70 از تلویزیون پخش شد. او در ادامه سه سریال دیگر بازی کرد که آخرین آن «در چشم باد» است که سال 87 پخش شد. پیروزفر تمرکز خود را بر سینما و تئاتر گذاشت؛ تا اینکه سال 1401 او را در سریال «یاغی» ساخته محمد کارت دیدیم. محصول پلتفرم فیلیمو خیلی زود تبدیل به اثری محبوب شد و پیروزفر برای ایفای نقش بهمن تحسینها به خود دید. او یک جنتلمن بود که در ظاهر قصد کمک به استعدادهای جوان کشتی داشت اما در نهایت مشخص شد دنبال سوءاستفاده از آنها در جابهجایی یک محموله مواد مخدر است. مواجهه درست بازیگر با شخصیت بهمن، باعث شد کمتر کسی به نیت شوم او شک کند. پیروزفر ابتدا روی آرام و مهربان شخصیت را به تصویر کشید و در ادامه وجه پلید او را به باور مخاطب نشاند. «یاغی» به کام این بازیگر بود و از اولین تجربه خانگی، به سلامت عبور کرد.
مورد دوم| وضعیت بهنام
دومین سریال خانگی پیروزفر، شرایطی کاملا متفاوت از «یاغی» دارد. این سریال داستان یک زوج است که زندگی مشترک آنها به بنبست رسیده است. پیروزفر در نقش بهنام، استیصال و عشق را همزمان در بازیاش انعکاس داده تا جایی که مخاطب با دیدن احوال او، پی میبرد چرا از شرایط عاصی شده. در عین حال او برای همسرش دل میسوزاند که اسیر وضعیت سخت اقتصادی هستند و رابطهشان درست از همین ناحیه تَرک برداشته است. انتقال این مفهوم حتما به دلیل کارگردانی خوب است اما نمیتوان سهم اصلی بازیگر در شکلگیری این فرآیند را نادیده گرفت. وانگهی تفاوت ویژگیهای شخصیت پیروزفر در «یاغی» و «در انتهای شب» نشانهای است برای اذعان به توانمندی این بازیگر در خلق کاراکترهای گوناگون. در همین سریال جدید، نوع حرف زدن، تیک عصبی، نمایش نصف و نیمه عشق به همسر، عدم توانمندی در انجام برخی بدیهیات و ... شخصیت بهنام را تبدیل به کاراکتری شناسنامهدار کرده و مخاطب به راحتی او را میفهمد. بهمنِ سریال «یاغی» پر بود از اعتماد به نفس و تکیهگاه دیگران محسوب میشد و بهنام سریال «در انتهای شب» وابسته به همسر.
مورد سوم| با همکاری هدی
لازم است یک پرانتز باز کنیم و از نقش همسر پیروزفر در سریال «در انتهای شب» یاد کنیم. هدی زینالعابدین که رشدی چشمگیر در بازیگری دارد، اینجا نیز با درک درست از وضعیت کاراکتر مقابل دوربین حاضر شده. او زنی است که تصمیم گرفت به خود، همسر و فرزند سختی بدهد اما صاحب ِ خانهای در اطراف تهران شوند. بهنام اما از سختیها و فشارها خسته است و مدام داد و فریاد دارد و نق میزند. زن آرام، بدون واکنشهای برونریز، جدایی خود را اعلام میکند و ساک و چمدان میبندد تا برود. هدی زینالعابدین مرزی تحسینآمیز از عصیان درونی با رفتار محترمانه بیرونی را در بازیاش رعایت کرده.
مورد چهارم| شمایل مولانا
و اما برگردیم به سوژه اصلی گزارش یعنی پارسا پیروزفر. درباره عملکرد او در نقش مولانا، نظرات متضاد است؛ اما همین که توانسته رضایت طیف زیادی از مخاطبان را جلب کند، یعنی از پس کارش برآمده. ناگفته پیداست که جان بخشیدن به شخصیت بزرگی چون جلالالدین محمد بلخی و نمایش چرخش او از زهد به عرفان، کاری است سخت و حساس. خودش درباره این تجربه گفته است: « «برای من شانس خیلی بزرگی بود که بتوانم بخش خیلی کوچکی از زندگی مولانا را بازی کنم. طبیعی است که حضور در نقش به این بزرگی اتفاقی است که اگر یک درصد کوچکی از آن را توانسته باشم ایفا کنم، به خودم افتخار میکنم. دورهای که باید برای این نقش تحقیق میکردم، برایم بسیار آموزنده بود. امیدوارم برای شما هم نکات خوبی داشته باشد.»