کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۹۴۰۴
تاریخ خبر:

آنالیز شخصیت‌های سریال افعی تهران | شهروندان نه‌چندان معمولی...

آنالیز شخصیت‌های سریال افعی تهران | شهروندان نه‌چندان معمولی...

مروری‌بر 9 شخصیت در روایت سریال «افعی تهران» که تا به اینجا مخاطبان مواجهه‌های متفاوتی را با آن‌ها تجربه کرده‌اند؛ از قصه‌های آنها چه می‌دانیم؟

هفت صبح| هرچند حالا دیگر به‌خوبی می‌دانیم که پیمان معادی چقدر بر اصول کارگردانی مسلط است و چقدر ریزه‌کاری‌های بازیگری را می‌شناسد اما اگر بخواهیم یکی از وجوه حرفه‌ای او را پررنگ‌تر از دیگر وجوه مورد تاکید قرار دهیم، به‌جرات می‌‌توان او را یکی از بهترین فیلمنامه‌نویسان سینمای ایران در دهه‌های اخیر توصیف کرد.

 

معادی که فعالیت حرفه‌ای خود را با نگارش فیلمنامه آغاز کرده بود، همزمان با کسب تجربه‌های متفاوت و متنوع در حوزه‌های دیگر، در زمینه فیلمنامه‌نویسی به چنان پختگی‌ای رسیده است که بیراه نیست اگر اصلی‌ترین برگ‌برنده سریال موفقی همچون «افعی تهران» را هم فیلمنامه معادی بدانیم. سریالی که کارگردانی‌اش را سامان مقدم برعهده داشته اما همه می‌‌دانیم که با امضای پیمان معادی در حافظه‌ها ماندگار می‌شود و در آینده هم به‌عنوان اثری تالیفی از او، به آن ارجاع داده خواهد شد.

 

«افعی تهران» در کنار مهندسی درست در ارائه روایت محوری خود با موضوع یک قاتل سریالی، تا به اینجا و پس از 11قسمت، به‌خوبی توانسته است شخصیت‌هایی جذاب خلق کند و اتفاقا همین شخصیت‌های رنگارنگ تبدیل به مهمترین پشتوانه سریال برای برقراری ارتباطی مستحکم با مخاطبان شده‌اند. معادی در فرآیند نگارش فیلمنامه، به‌خوبی روی اجزای مختلف تمرکز داشته و یکی از مهمترین اجزایی که به‌صورت مشهودی روی غنای آن وسواس به خرج داده است، حداکثر استفاده از حضور پرسوناژهای مختلف در اطراف کاراکترهای اصلی است. به همین دلیل حتی فرعی‌ترین شخصیت‌ها هم با حضور کوتاه خود، به‌طور کامل در خدمت پیشرفت داستان هستند.

 

در این پرونده تلاش کرده‌ایم راز این جذابیت را از منظر شخصیت‌پردازی در فیلم‌نامه‌ مورد واکاوی قرار دهیم؛ شخصیت‌هایی که گویی هر کدام رازی در دل خود، نهان دارند.

 

آرمان‭ ‬بیان -  پیمان معادی 

 

 

اصلی‌ترین دستور کار سریال تا به اینجا، تلاش برای شریک کردن ما در جهان ذهنی به‌ظاهر آرام اما در باطن به‌شدت آشفته همین کاراکتر بوده است. پیمان معادی، انرژی ویژه‌ای برای خلق «آرمان بیانی» گذاشته و در متن داستان تلاش کرده است، جزئیاتی هوشمندانه و هدفمند را از گذشته او به خدمت بگیرد تا همچون یک پازل، گام‌به‌گام این کاراکتر در برابر چشم‌مان تکمیل شود.

 

هنر پیمان معادی در خلق شخصیت آرمان آنجایی به کمال رسید که بعد از نگارش این شخصیت در فیلمنامه، ایفای نقش او را هم، خود برعهده گرفت. آرمان بیانی به‌عنوان یک منتقد سینما که حالا برای کارگردانی دورخیز کرده و به‌شدت درگیر تروماهای شخصی است، یکی از ماندگارترین نقش‌های کارنامه معادی خواهد شد.

 

اگر بخواهیم به روایت خودش و تشخیص درمان‌گرش استناد کنیم، باید بگوییم اصلی‌ترین ویژگی آرمان بیانی، توجه بیش از اندازه به برخی از جزئیات و حساسیت نشان دادن نسبت به آن‌ها است. او دیالوگ مهم دیگری هم دارد؛ «من از همه آدم‌ها بدم میاد، از خودم کمتر!».

 

آرمان بیانی فارغ از همه ویژگی‌های مثبت و منفی‌اش، کاراکتری به‌شدت درگیرکننده برای مخاطبان بوده و بریده‌های بسیاری از دیالوگ‌ها و واکنش‌های این کاراکتر تا به امروز در فضای مجازی هم‌رسانی شده است.

 

 

مژگان‭ ‬مشتاق - سحر دولتشاهی 

 

 

او گویی به نمایندگی از همه ما مامور شده، جهان ذهنی آرمان را واکاوی کند. کاراکتر دکتر مژگان مشتاق، گویی به این دلیل در فیلمنامه قرار گرفته تا بخشی از زوایای تاریک شخصیت آرمان، در جلسات تراپی مشترک با او روشن شود و ما بتوانیم بیشتر و دقیق‌تر با گره‌های ذهنی این شخصیت آشنا شویم.

 

سحر دولتشاهی که پیش‌تر در سریال‌های «قورباغه» و «می‌خواهم زنده بمانم» درخشش در شبکه نمایش خانگی را تجربه کرده بود، این‌بار هم وجه دیگری از توانمندی‌های خود را برای ایفای نقش یک روانپزشک در «افعی تهران» به کار گرفته است.

 

مژگان مشتاق به‌شدت کاراکتری اصولگرا دارد. او برای قواعد و اصول حرفه‌اش، ارزش قائل است و به همین دلیل هم، مدام از خطوط قرمز خود می‌گوید. او فراتر از یک بیمار، درگیر فضای ذهنی و چالش‌های شخصی آرمان شده؛ اما به‌نظر می‌رسد هنوز برای نادیده گرفتن اصولش، وسواس دارد.

 

از شخصیت‌های پربازخورد سریال محسوب می‌شود. کاراکتری که ابتدا از سوی صنف روانشناسان، مورد انتقاد قرار گرفت اما در همین موقعیت، توانسته است طیف گسترده‌ای از مخاطبان را به خود علاقه‌مند کند. او فعلا در میان مخاطبان «افعی تهران» محبوب است.

 

بابک‭ ‬بیانی - ماهور نعمتی 

 

 

او فرزند آرمان و یکی از اصلی‌ترین گرانیگاه‌ها در شکل‌گیری چالش‌های ذهنی این منتقد 50ساله محسوب می‌شود. بابک حاصل ازدواج آرمان و الهه است که پس از جدایی این دو، نگهداری او به مادرش واگذار شده است. حالا و به دلیل تغییر موقعیت الهه، او چند صباحی را باید همراه پدرش سپری کند و همین زیست مشترک، نگاه آرمان نسبت به موقعیت «پدر-پسر» را تغییر داده است.

 

ماهور نعمتی ایفای نقش «بابک» را در سریال «افعی تهران» برعهده دارد. بازیگری توانمند که فراتر از سن و سالش توانسته در دنیای پیچیده این سریال، جایگاه و نقش خود را درک کرده و به بهترین شکل آن را به نمایش دربیاورد.

 

مانند هر نوجوان دیگری، بابک به‌شدت به‌دنبال کشف دنیای پیرامون خود است. او مدام درحال نظاره و پرسش است. جهانش و ارتباطی که با آدم‌های اطرافش برقرار می‌کند، تبدیل به پشتوانه‌ای می‌شود که در آینده او را به نسخه‌ای متفاوت از آرمان تبدیل خواهد کرد.

 

بی‌راه نیست اگر او را ستاره اصلی «افعی تهران» توصیف کنیم. بریده ویدئوهای مرتبط با نقش‌آفرینی او، بعد از هر قسمت، خیلی سریع در فضای مجازی فراگیر می‌شود و این یعنی مخاطبان بسیاری با کاراکتر او و هنرنمایی‌های بازیگرش ارتباط برقرار کرده‌اند.

 

مرضیه - مریلا زارعی 

 

   

مرضیه، یک قاتل است؛ اما قاتلی که از سر انتقام، دستش به خون آغشته شده و از این وجه شباهت‌هایی با سوژه اصلی روایت سریال، یعنی افعی تهران دارد. او خودش را در اعترافاتش، افعی تهران معرفی می‌کند و مسئولان قضایی هم به اتهام مجموع پرونده‌های قتلی که به نام این قاتل، مفتوح مانده، حکم اعدام او را صادر و اجرا می‌کنند. داستان «مرضیه» اما متفاوت از‌ «افعی» است.

 

مریلا زارعی در سال‌های اخیر در حال قدرت‌نمایی در شبکه نمایش خانگی است. او همین روزها در نقش مادری مجنون، در «جنگل آسفالت» هم حضور دارد. با این همه اما ایفای نقش مرضیه در «افعی تهران» یکی از متفاوت‌ترین تجربه‌های او بوده است.

 

شاید انتظار این بود که یک قاتل سریالی عاری از احساسات باشد اما اصلی‌ترین ویژگی مرضیه در چند نوبت مواجهه‌ای که با او در «افعی تهران» داشتیم، غلیان احساساتش بوده. دختری که هنوز از پدرش، کینه دارد و مادری که هنوز، تمام وجودش نگرانی برای فرزندش است.

 

از همان اولین پلانی که او را در قاب «افعی تهران» دیدیم، مشخص بود که قرار نیست با مریلا زارعی همیشگی مواجه شویم؛ همین هم شد و اکثر بازخوردها به این نقش‌آفرینی همراه با تحسین بوده است.

 

الهه - آزاده صمدی 

 

 

الهه، همسر آرمان و مادر بابک است. شاید به‌راحتی نتوان حکم به ناکامی زندگی مشترک او با آرمان داد اما واقعیت این است که بعد از جدایی، هر دو آن‌ها در حال بازخوانی گذشته مشترکشان هستند و به نتایج متفاوتی هم می‌رسند.

 

آزاده صمدی روزهای خوبی را در شبکه نمایش خانگی تجربه می‌کند. او علاوه‌بر «افعی تهران» همین روزها سریال «جنگل آسفالت» را هم در حال‌پخش در شبکه خانگی دارد که در آن ایفاگر نقش کاراکتری پیچیده و نامتعارف است. صمدی در «افعی تهران» اما به‌خوبی توانسته است چهره‌های متفاوت از یک مادر و همسر سابق ارائه کند.

 

او طبق روایت آرمان، در مقطعی خود را تغییر داده تا به دنیای مردی که دوستش داشته، وارد شود اما وقتی ناکام می‌ماند، با تمام قدرت به موقعیت قبلی خود بازگشته و حالا تلاش دارد شرایط جدید را مدیریت کند.

 

یکی از سکانس‌هایی که به‌صورت ویژه موردتوجه مخاطبان قرار گرفت، مربوط به همراهی الهه با آرمان برای خرید دارو از ناصرخسرو بود. در این فراز از داستان، تصویر کلیشه‌ای زن و شوهر طلاق‌گرفته، به‌طور کامل از میان رفت و شاهد روابط انسانی میان دو فرد به بن‌بست رسیده بودیم.

 

فرهاد - بهادر مالکی 

 

 

فرهاد از طرفی یکی از نزدیک‌ترین دوستان آرمان است و از طرف دیگر، پشتوانه او برای ادامه فعالیت‌های سینمایی‌اش محسوب می‌شود. فرهاد، تهیه‌کننده‌ای است که به‌واسطه سال‌ها فعالیت در سینما، چهره‌ای آشنا در بین سینماگران مطرحی مانند امین حیایی محسوب می‌شود اما هنوز به جایگاه با ثباتی در حرفه خود نرسیده و به همین دلیل با مشکلات مالی متعددی دست به گریبان است. او بدهی بزرگی دارد که با بودجه فیلم آرمان، می‌خواهد آن را تسویه کند.

 

بهادر مالکی بازیگر نقش فرهاد است که بی‌تردید سهم ویژه‌ای در شیرین‌تر شدن فضای روایت این سریال داشته است. مالکی که با صداپیشگی فامیل‌دور به شهرت رسیده، پیش‌تر در فیلم «بمب» با پیمان معادی همکاری داشت و حالا در کنار او به ایفای نقش پرداخته است.

 

شاید هنوز درباره صدور چنین حکمی برای فرهاد زود به نظر برسد اما تا به اینجا، اصلی‌ترین ویژگی فرهاد را باید فرصت‌طلب بودنش دانست. فرصت‌طلبی‌ای که گاه صورت مثبت و حرفه‌ای به خود می‌گیرد و گاه، تبدیل به ابزاری برای سوءاستفاده از اطرافیان می‌شود.

 

حضور کاراکتر فرهاد در قسمت‌های اخیر سریال «افعی تهران» کمرنگ‌تر شده است. کاراکتری که در عین حضور باورپذیر در متن روایت، چندان واکنش‌برانگیز نبوده است.

 

یاور‭ ‬بیانی - احسان منصوری 

 

 

او یکی از کلیدی‌ترین کاراکترها در روایت «افعی تهران» است؛ یاور بیانی که بخش عمده‌ای از داستان او را در فلاش‌بک‌های ذهنی آرمان، دیده‌ایم، پدر آرمان است. پدری که او در فرازهای ابتدایی تلاش بسیاری داشت که او را به‌عنوان بدمن زندگی‌اش به ما معرفی کند اما هر چه داستان پیش رفت و هر چه مواجهه کامل‌تری با شخصیت پیچیده آرمان پیدا کردیم، ورق برگشت و فهمیدیم یاور نه ظالم، که قربانی بوده است.

 

احسان منصوری بازیگر چندان شناخته‌شده‌‌ای نیست و بیشترین آشنایی‌ ما با او احتمالا به سریال «قورباغه» بازمی‌گردد، سریالی که منصوری در آن ایفاگر نقش بازپرس بود. او اما به‌خوبی در نقش پدر آرمان نشسته و می‌توان تا به اینجا «یاور» را اتفاقی مبارک در کارنامه بازیگری‌اش محسوب کرد.

 

یاور انسانی باورمند به اصول خود بوده و در عین تلاش برای پای‌بندی به اخلاق، کاراکتری عصبی داشته و به‌واسطه رفتارهای هیجانی‌اش، به خود و دیگران آسیب رسانده است.

 

پدر آرمان به‌خصوص در 10 قسمت ابتدایی سریال، شباهت بسیاری به کلیشه «پدر بد» در فیلم‌های و سریال‌های ایرانی داشت و طبیعتا بیشتر شاهد بازخوردهای منفی نسبت به او بودیم اما در قسمت‌های اخیر، نگاه‌ها به او تغییر کرده است.

 

مونا - مهسا حجازی 

 

 

سکانسی در سریال هست که مونا و آرمان به رستورانی رفته‌اند که یکی از مهمترین خاطرات دوران کودکانی آرمان در آن رقم خورده است. آرمان خطاب به مونا می‌گوید که وقتی با اوست، ترجیح می‌دهد بیشتر درباره «پدرش» صحبت کنند. شأن حضور «مونا» در داستان، دقیقا همین است. او که در سال‌های پایانی عمر یاور، خلوت او را پر کرده و زندگی مشترکی با هم داشته‌اند.

 

مهسا حجازی را پیش‌تر و با نقش‌آفرینی قابل‌تحسینش در «جنگ جهانی سوم» می‌شناختیم. بازیگری که پیش از آن تجربه بازی در فیلم «زالاوا» را هم داشت اما با ایفای نقش دختری کر و لال در کنار محسن تنابنده بود که هنرمندی‌اش بیشتر به چشم آمد. او ایفاگر نقش مونا در «افعی تهران» است.

 

اصلی‌ترین ویژگی مونا تا به اینجای داستان «افعی تهران»، سادگی اوست. البته نه سادگی‌ای که مطلقا بتوانیم آن را نفی یا نقد کنیم. او با رویاهایش زندگی می‌کند و برخلاف موقعیتی که در داستان دارد، چندان محاسبه‌گر نیست.

 

نمی‌توان کتمان کرد که موقعیت «مونا» از همان ابتدا از سوی بسیاری از مخاطبان مورد قضاوت قرار گرفت اما رفته‌رفته این کاراکتر جایگاه اصلی خود یعنی تسهیل‌گر ارتباط حسی آرمان به دنیای پدرش را در روایت پیدا کرد.

 

عرفان - تورج اصلانی 

 

 

آرمان بیانی گروهی از رفقا و دوستان را در کنار خود دارد که طراحی مناسبات میان آن‌ها را می‌توان یکی از درخشان‌ترین ویژگی‌های فیلمنامه «افعی تهران» دانست. عرفان را به نمایندگی از این گروه دوستان در این پرونده قرار دادیم. فیلمبرداری که به نظر می‌رسد از دوستان نزدیک آرمان در حوزه فعالیت فیلمسازی محسوب می‌شود اما در بزنگاه‌ها، می‌تواند نسبت به او بددل شود و حتی تنهایش بگذارد.

 

تورج اصلانی بازیگر خوبی نیست اما بهترین انتخاب برای نقش عرفان بوده است. اصلانی از چهره‌های معتبر و کاربلد در حوزه تصویربرداری سینمای ایران محسوب می‌شود و طبیعتا بهترین گزینه بود تا در نقش یکی از هم‌صنفانش در مقابل دوربین ظاهر شود.

 

به‌ظاهر بی‌خیال است. شاید نقطه مقابل آرمان و حساسیت‌های اغراق‌شده‌ای که دارد. در جلسه دورخوانی به راحتی می‌خندد، در مجلس ختم، می‌رقصد و صراحتا هم می‌گوید، همین است که هست! با تمام این ویژگی‌ها او در کارش حرفه‌ای و سخت‌گیر است.

 

تیم همراهان آرمان در تولید «افعی تهران» سهم ویژه‌ای در پرداخت شخصیت کاراکتر اصلی سریال داشته‌اند. عرفان هم یکی از همین دوستان است که کیفیت حضورشان در داستان، گرمای ویژه‌ای را به روایت تصویری بخش کاری زندگی آرمان بخشیده است.

 

با تهیه اشتراک اینترنتی روزنامه هفت صبح می‌توانید پرونده کامل را در صفحه ۱۰ و ۱۱ روزنامه امروز بخوانید.

کدخبر: ۵۵۹۴۰۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر