تقسیم غنائم شبکه نمایش خانگی
سریال حشاشین یک دعوای قدیمی بین صدا و سیما و وزارت ارشاد را زنده کرد
هفت صبح| ماجرای سریال حشاشین و پخش نشدن آن در پلتفرمهای نمایشی (مثل فیلیمو یا نماوا و ...) دیروز تا حیاط دولت هم کشیده شد و چه کسی خط و ربط اصلی درباره این سریال درام عربی را روشن کرد؟ همانطور که انتظارش میرفت رئیس سازمان صدا و سیما. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که از سالها پیش درباره نظارت بر محتوای شبکهنمایش خانگی بین وزارت ارشاد و صدا و سیما اختلاف بود. اختلاف بر سر اینکه چه کسی قرار است روی محصولات آنها نظارت کند و حرف آخر را بزند. اتفاقا دیروز بعد از اظهار نظر پیمان جبلی نامهای از وزارت ارشاد آمد که سر آن زخم قدیمی را باز کرد. خلاصه این نامه این بود: از بین آثار خارجی، مجوز سریال از صدا و سیما، مجوز فیلم و انیمیشن و مستند برای وزارت ارشاد. دقیقا چه اتفاقی افتاده؟
بیایید چند قدم برگردیم عقب و از حشاشین مصری فاصله بگیریم. قبل از این هم پیش آمده بود که سریال «هجوم» (invasion) بعد از چند هفته که در پلتفرمها نمایش داده شد، به خاطر بازی گلشیفته فراهانی حذف یا سریال «خادم ملت» با بازی رئیس جمهوری اوکراین در VODها از دسترس خارج شود. به نظر میرسد قبلا مشخص نبود که چه کسی یا چه سازمانی دارد درباره این موضوع تصمیم میگیرد. یک منبع موثق به روزنامه هفت صبح میگوید که این ممنوعیت از سوی کمیته چهرهها، زیرمجموعه شورای عالی امنیت ملی با ریاست وزیر ارشاد صادر شده بود. در مورد حشاشین ولی این صدا و سیما بود که پا پیش گذاشت. حالا از ابلاغیه سازمان سینمایی چه معنایی میشد برداشت کرد:
برداشت اول: در کشاکش بین اینکه چه کسی مسئول انتشار حشاشین بوده، وزارتخانه خواسته توپ را در زمین صدا و سیما بیندازد تا از نقد چهرههای محافظهکار سنتی پیشاپیش جلوگیری کند. برای همین اعلام کرده که مجوز سریالهای خارجی با صدا و سیماست و مجوز آثار سینمایی خارجی ( مستند، کوتاه، انیمیشن و آثار بلند سینمایی) با سازمان سینمایی.
برداشت دوم: وزارت ارشاد قبلا یک امتیاز به صدا و سیما باخته بود و حالا امتیاز جدیدی گرفته است که میخواهد با آن قدرتنمایی کند. چه قدرتنمایی؟ صدا و سیما از سالها پیش علاقه زیادی به این داشت که ناظر اصلی شبکههای تلویزیونی اینترنتی مثل فیلیمو، نماوا و .... باشد. یعنی روی فرم و محتوای آثاری که در این شبکهها پخش میشود، نظارت کند. ولی طیف مقابل، یعنی خود شبکه نمایش خانگی زیر بار این تصمیم فشار نمیرفت و کوتاه نمیآمد.
آنها ترجیح میدادند اگر قرار باشد کسی روی محتوایشان نظارت کند، این وزارت ارشاد باشد که معیارهای سهلگیرانهتری دارد. معتقد بودند با ناظر صدا و سیما محدودیتهای زیادی وارد میشود تا شبکه نمایش خانگی را شبیه به تلویزیون کند. در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ تابستان سال پیش شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد این ماجرا شد و حد و مرزها را برای هر کدام تعیین تکلیف کرد.
این مصوبه مجوز و نظارت بر رسانهها را به وزارت ارشاد واگذار کرد و همه مسئولیت وی او دیها را به دوش ساختمان جام جم انداخت. یعنی همان نظر و عقیده صدا و سیما قانونی شد. همان علاقهای که باعث شده بود تا امروز حتی چندین بار ساترا (زیرمجموعه صدا و سیما) با شکایت از برخی آثار نمایش خانگی مانع پخش آنها شود. وزارت ارشاد شاید شبکه نمایش خانگی را از دست داد ولی حالا با این امتیاز (نامهای که دیروز ابلاغ کرده) میتواند خودی نشان دهد و نظر آخر را حداقل درباره آثار خارجی هم که شده بدهد.
برداشت سوم: تا قبل از این قرار شده بود هر تصمیمی که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته بود روی شبکه نمایش خانگی اعمال شود. در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به این ماجرا اشاره نشده که آثار خارجی را چه کسی باید مدیریت کند. فقط به صورت کلی همه آثار نمایشی را به صدا و سیما واگذار کرده. برای همین ممکن است این تصمیم گیری سازمان سینمایی فقط یک حرکت جدید برای باز کردن دعوای قدیمی بین صدا و سیما و وزارت ارشاد باشد. یعنی وزارت ارشاد اینجا خودی نشان داده تا حداقل یک امتیاز از دست رفته را احیا کند و درباره آثار سینمایی خارجی هم که شده حقی برای خودش قائل شود. نکته ولی این است که نظارت بر آثار خارجی همگی پسینی هستند و عملا حتی اگر اینطور باشد که وزارت ارشاد میگوید، باز هم نمیتواند قبل از شبکههای نمایش خانگی نظرش را تحمیل کند.
یک سوی دیگر این ماجرا شبکههای نمایش خانگی هستند. اوضاع برای آنها چه تفاوتی کرده؟ اگر اینطور باشد که سازمان سینمایی گفته در هر صورت ماجرا را برای شبکه نمایش خانگی سختتر میکند. وزارت ارشاد و صدا و سیما هر کدام امتیازی گرفتند اما در این سهمخواهیها نمایش خانگی بین دو ساختمان تقسیم شدهاند؛ یعنی باید گاهی برخی از مجوزهایش را از ساترا بگیرد و گاهی مجوز آثار دیگر را از وزارت ارشاد دریافت کند. اتفاقی که میتواند کار آنها را سختتر کند.