بهرام جان، از هوتن و پژمان یاد بگیر
در ماجرای جدایی بهرام افشاری از «پایتخت 7» یاد هوتن شکیبا افتادیم که پس از دریافت سیمرغ بلورین، تیم تولید «لیسانسهها» را رها نکرد و نیز حرفهای اخیر پژمان جمشیدی برایمان زنده شد
هفت صبح| «بهتاش در پایتخت ۷ حضور نخواهد داشت.» این خبری است که روزنامه سینما منتشر کرد و در توضیح بیشتر نوشت: «غایب مهم گروه در این فصل، بهرام افشاری سوپراستار و بازیگر بفروش این روزهای سینمای ایران است که ظاهرا به دلیل برنامه فشرده کاری نتوانسته خود را با گروه این سریال هماهنگ کند.» آیا واقعا مسئله، برنامه فشرده کاری است؟
مورد اول| دلیل سست
اگر واقعا، سرشلوغی و برنامه فشرده کاری، عامل عدم همکاری بهرام افشاری با فصل جدید «پایتخت» باشد، باید بگوییم این دلیل، سست است. او از چند ماه قبل اطلاع داشت که قرار است سریال ساخته شود و به هر حال، میتوانست برنامهاش را هماهنگ کند. در این فقره، احتمالات دیگری به ذهن میرسد و به عنوان مثال میتوان فرض کرد دستمزدش نسبت به گذشته بالاتر رفته است. این، امری طبیعی است اما اگر افشاری، دلش با «پایتخت» بود میتوانست براساس مناسبات مالی تولید سریال تلویزیونی، به توافق برسر دستمزد برسد.
احتمالات دیگری را میتوان پیش کشید اما همان بهتر که به آنها دامن نزنیم چون در اصل تصمیم تفاوتی ایجاد نمیکند. فقط میماند یک نکته: «پایتخت» جزو برندهایی است که بخشی از موفقیت آن به شخصیتها برمیگردد اما حذف چند کاراکتر روی کلیت آن تاثیری عجیب نخواهد گذاشت. به شرطی که فیلمنامه و ساختار، حساب شده باشد. این درسی است که میتوان از فصول قبلی «پایتخت» گرفت.
مورد دوم| مدیون پایتخت
این بخش از گزارش، «حرفهای» نیست؛ «اخلاقی» چرا. بهرام افشاری تجربه بازی در فیلم و سریال داشت که به استثنای «کارگر ساده نیازمندیم» عمدتا نقشهایی کوچک بودند. این آثار در کارنامهاش مهم هستند اما خودش بهتر میداند که ستاره بخت او با «پایتخت 5» درخشید و به یکباره اوج گرفت. اخلاق و مرام، این بازیگر را نسبت به فصلهای بعدی «پایتخت» متعهد نمیکند؟ او مدیون سریالی نیست که شهرتش را رقم زد و استعدادش در کمدی را عیان ساخت؟ ظاهرا برنامه فشرده کاری اجازه فکر کردن به این نکته مهم را نمیدهد؛ عجب!
مورد سوم| من دیگه سوپراستارم...
هرگز منکر جایگاه خوب کنونی بهرام افشاری در جغرافیای بازیگری نمیشویم. اصلا برای او خوشحالیم که از راهی سخت و با تحمل مشقات زیاد به نقطه کنونی رسیده. این را خودش در نمایش «جوجه تیغی» عیان کرده و چیز پنهانی نیست. نگرانیم نکند در خلوت خویش، خود را سوپر استاری بداند که نامش با فیلمهای پرفروش مثل «فسیل» گره خورده. نگرانیم مبادا دچار نخوت شده و حضور در سریال تلویزیونی را کسر شان میداند! البته یادمان نرود که «پایتخت» را به دلیل محبوبیت وافر پیش خاص و عام، باید فراتر از یک محصول تلویزیونی دید. این، اثری است که همچنان چند پله بالاتر از تولیدات سینمایی و خانگی میایستد. بهرام جان، فریب این مسائل را نخور که در غیر این صورت، سراشیبی نزدیک است. چه بسیار بازیگرانی که برای مردم ناز کردند و چوبش را خوردند و گرفتار مرگ هنری شدند. شاید برای برخی، مدیوم متفاوت باشد اما مردم کاری به تلویزیون و سینما و شبکه خانگی ندارند. آنها تشنه اثر خوب هستند.
مورد چهارم| الگوی هوتن
مثالها فراوان است اما یادآوری سه مورد برای بهرام افشاری کفایت میکند. هوتن شکیبا سال 1397 برای «شبی که ماه کامل شد» سیمرغ بلورین گرفت. آن زمان سروش صحت در اندیشه ساخت سری سوم «لیسانسهها» بود. اتفاقا در هفتصبح نوشتیم آیا شکیبا پس از سیمرغ، سراغ نقش حبیب خواهد رفت یا نه؟ رفت و از قضا «فوق لیسانسهها» تبدیل به زمین بازی مناسبتری برایش شد و بهترین «حبیب» در قاب شبکه سه نقش بست. نیاز هست یادآوری کنیم که شکیبا بعد از «فوق لیسانسهها» محبوبتر شد؟ تازه، در ادامه فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی متفاوتتری بازی کرد و اینگونه توانش را بیش از قبل به چالش کشید. اضافه کنیم که هوتن شکیبا نوروز امسال با صداپیشگی «مهمانی» همکاری دیگری با تلویزیون به ثبت رساند. آیا محبوبیتش کم شد؟ کامنتهای بیشمار مردم میگوید که شکیبا با این مجموعه محبوبتر شده.
مورد پنجم| تصمیم پژمان
پژمان جمشیدی با سریال «پژمان» به شهرت رسید و خود وصف موفقیت او در رقم زدن همزمان نقشهای جدی و کمدی را میدانید و خبر دارید که کلی فیلم پرفروش در کارنامه دارد و همچنان بازیگری بفروش است. او هم سرشلوغ است اما برای فصل چهارم «زیرخاکی» وقت داشت! جمشیدی در یک مصاحبه گفته بود که برای شاد کردن دل مردم این سریال را بازی کرد؛ مردمی که همچنان تلویزیون تنها سرگرمی آنان است. در انتها یادی کنیم از بهزاد خلج که با سریال «آقای قاضی» مشهور شد؛ سال پیش سیمرغ گرفت و حالا در فصل دوم آن نیز بازی کرده است.