جذاب مثل پوآرو، مارپل و دیگران
تحلیلی بر مسابقه پلیسی-معمایی «سرنخ» که فصل دوم آن به روزهای پایانی پخش نزدیک شده است
هفت صبح| در تاریخ سینما و تلویزیون ایران و جهان، سهم بالایی از محصولات و شخصیتهای مانده در حافظه جمعی، متعلق به ژانر معمایی- جنایی هستند. این ژانر همچنان طرفداران پر و پا قرص دارد و نیز این گزاره درباره اخبار حوادث صدق میکند.
برنامه «سرنخ» با اجرا و تهیهکنندگی آریا طاهری، بر همین اساس تولید شد و به فصل دوم رسید. اولین تمایز «سرنخ» با اغلب برنامههای تلویزیون، این است که با کپی از نمونه خارجی ساخته نشده. استقبال از فصل اول (30قسمت) نشان داد ایدههای وطنی همچنان کارکرد دارند و از این رو بود که فصل دوم در 50 قسمت نیز ساخته شد. «سرنخ» با همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی فراجا به سرانجام رسیده و از شبکه نسیم پخش میشود.
مورد اول| سرگرمکننده
نخستین ویژگی برای موفقیت هر محصول هنری، برخورداری از جذابیت است. «سرنخ» از نظر محتوایی اینگونه عمل میکند: در این مسابقه به پروندههای واقعی جنایی پرداخته میشود، در هر قسمت ۲ شرکتکننده به عنوان دستیار کارآگاه وارد برنامه میشوند و با حضور در صحنه جرم سرنخها را پیدا میکنند و سپس به انتخاب مظنونان میپردازند و در نهایت آنها را براساس منطق و اطلاعات بهدست آمده بازجویی میکنند. «سرنخ» نسبت به فصل اول، خودش را بسط داد. در آن سری، شرکتکنندگان خود به صحنه جرم میرفتند و مخاطب درک بیشتری از پرونده داشت. حالا اما در قالب یک آیتم نمایشی مجزا، حضور کارآگاه از جمله بخشهای اضافه شده در فصل دو است که بر تم معما افزوده شده. البته استودیو و بازجوییها نیز به قوت خود باقی است. ساختار مسابقه نیز همسو با جذابیتهای محتوایی است. دکور اتاق بازجویی «سرنخ» به گواه صاحبنظران، دقیقترین و جذابترین اتاق بازجویی است که تاکنون نمایش داده شده است، با نورپردازی مایل به آبی و سرد. این مسابقه در کنار سرگرمی، فواید دیگر هم برای مخاطب دارد؛ از جمله اینکه هوش را بالا میبرد و نکات دیگر که در ادامه به آنها اشاره شده است.
مورد دوم| خطشکنی
یکی از موانع فیلم و سریالهای پلیسی، اشاره مستقیم به صنوف و حرفهها است. خود اطلاع دارید که حساسیتها بالاست و اگر در یک اثر نمایشی مثلا یک روزنامهنگار! مجرم باشد؛ صفبندی صنف علیه آن شکل میگیرد. «سرنخ» نخستین محصول نمایشی است که با گذاشتن افراد عادی از جامعه در مشاغلی که کسی نمیتواند به آن ورود کند، توانسته آنها را به چالش بکشد. پذیرش این نکته که اطلاق جرم به یک نفر، به معنای تعمیم دادن به همه کسانی که در حرفه او فعال هستند، درس خوبی است که باید از «سرنخ» گرفت. شاید خطشکنی این برنامه بتواند کار را برای فیلم و سریالهای پلیسی آسانتر کند.
مورد سوم| آگاهیرسانی
«سرنخ» از جمله برنامههایی است که بیننده در آن پیام مستقیم اخلاقی نمیبیند اما در پایان هر قسمت در ضمیر ناخودآگاه خود درسهای مهمی نسبت به جرایم و چگونگی پیشگیری از وقوع آنان میگیرد. در سریالهای پلیسی و غیرپلیسی اما اصرار این است که حتما پیام به شکل مستقیم توی چشم مخاطب برود! حال آنکه مخاطب باهوش است و شیوه «سرنخ» الگوی مناسبی برای تلویزیون در مسیر سریالسازی است. این مسابقه بعد دیگری هم دارد و آن اینکه مجرمین یا آنان که قصد انجام عملیات مجرمانه دارند، شاید پس از دیدن برنامه در عمل خود تشکیک کنند که هر کاری انجام دهند در نهایت دستگیر خواهند شد. به زبان سادهتر، «سرنخ» قدرت ماموران پلیس و قانون را یادآور میشود. در فصل اول، تقدیرنامه رئیس پلیس آگاهی از ساخت «سرنخ» نشانهای است از تاثیرگذاری مثبت این برنامه در کاهش جرائم خشن. همچنین چندی پیش 10 نماینده مجلس شورای اسلامی تاثیرات «سرنخ را مثبت» ارزیابی کردند و خواهان ادامه ساخت این مجموعه شدند.
مورد چهارم| عملکرد بازیگران
در «سرنخ» بازیگران مقابل دوربین حاضر میشوند و نقشهای مختلف را بازی میکنند. بر اساس خبرها، اینها از اهالی تئاتر هستند و عددشان به بیش از 200 بازیگر میرسد. راستش به ندرت بازی بد از بازیگران دیدیم و در عوض، انگیزه و انرژی آنها مقابل دوربین مشخص است. اصولا بازیگران تئاتر، مترصد رقم زدن یک اتفاق هستند و «سرنخ» از این ظرفیت استفاده کرده. چه فرصت خوبی است تا کارگردانان مختلف، با دیدن مسابقه، از این ظرفیت بهره ببرند.
مورد پنجم| عملکرد مجری
آریا طاهری، تجربه اجرای برنامههای مختلف را در کارنامه دارد. «سرنخ» برای این مجری جوان اما یک جهش بلند محسوب میشود. جایی که با لباس نظامی و کارآگاهی، پروندهها را زیر نظر دارد. چالش مهم او در مسابقه این است که باید غیر از اجرا، بازی هم بکند. طاهری در هر دو مورد موفق است و شمایلی باورپذیر ارائه میدهد. هرچند به نظر میآید او در بیان برخی راهکارهای حل پرونده کوتاهی میکند! شاید این، تصمیمی هدفمند باشد.