کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۴۱۳۳
تاریخ خبر:

سلطان کمدی و پارتنرهایش

سلطان کمدی و پارتنرهایش

پرونده‌ای برای مهران مدیری که تخصص ویژه در خلق زوج کمدی دارد و خود در یک طرف ماجرا خوش می‌درخشد

روزنامه هفت صبح| ‌ مهران مدیری بعد از دورهمی که پخش آن در شبکه نسیم ناتمام ماند، سراغ ساخت دومین فیلم سینمایی خود رفت. او کمی بعد گیم‌‌شو  اسکار را در مقام مجری و کارگردان هنری کلید زد که تاکنون دو فصل از آن در پلتفرم فیلیمو تمام شده است و قسمت سوم از فصل سوم آن امروز منتشر می‌شود.

 

اسکار خیلی زود مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نشان داد یک گیم شو سرگرم کننده است که به‌رغم برخی ضعف‌ها، تماشای آن منجر به پشیمانی نمی‌شود. به این دلیل که گروه طراحی و نویسندگان، چالش‌هایی متنوع انتخاب می‌کنند و اجازه نمی‌‌دهند مسابقه رنگ تکرار بگیرد. عامل مهم دیگر موفقیت اسکار، به حضور مهران مدیری بر می‌‌گردد.

 

پاسخ‌های رندانه، شوخی‌های ظریف، انرژی بالا در اجرا و ... عواملی است که مدیری از آن‌ها برای جذاب شدن فضای مسابقه بهره می‌برد. یک مسئله مهم دیگر را فراموش نکنیم و آن رابطه متفاوت مدیری با نیما شعبان‌نژاد، مجری دوم اسکار است. مواجهه متفاوت مدیری با نیما و موقعیت شناسی این بازیگر-کمدین را می‌توان جزو اتفاقات خاص گیم شو اسکار دانست که اغلب نتیجه همراه با قهقهه تماشاچیان، مخاطبان و شرکت کننده‌ها است.

 

بهانه پرونده امروز هفت صبح از همین نقطه می‌آید که جزئیات بیشتر را در باکس اول، مربوط به نیما می‌خوانید. علاوه بر این، سراغ 9 شخصیت دیگر هم رفته‌ایم که همراه با مدیری زوج‌هایی محبوب و به یادماندنی در فیلم و سریال‌های او را شکل دادند. 

 

‌اسکار/ نیما شعبان‌نژاد

فضای اثر: مهران مدیری چندی پیش گیم‌شوی اسکار را کلید زد که حالا به فصل سوم رسیده و دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها در پلتفرم فیلیمو منتشر می‌شود. او در مقام مجری و کارگردان هنری یک محصول محبوب تحویل مخاطبان داده است. در اسکار، نیما شعبان‌نژاد به عنوان مجری دوم مدیری را همراهی می‌کند.


نتیجه: قسمت اول اسکار که پخش شد، سوال و انتقاد خیلی‌ها این بود که نیما شعبان‌نژاد چرا در این مسابقه حاضر است. کمی که گذشت یخ او باز شد و حالا شوخی‌های مدیری با نیما و نیز دوئل نیما با شرکت‌کننده‌ها تبدیل به برگ برنده اسکار شده است. در فصل قبل او مدام سر به سر رویا میرعلمی گذاشت و این اتفاق در فصل سوم با امیر کاظمی تکرار شده. مدیری هم دست از شوخی برنمی‌دارد و کنایه‌های دلنشینی به نیما می‌زند؛ مثل ‌ «کار تو توی برنامه چیه؟ راحت نشستی‌، هیچ کاری نمی‌کنی و پول می‌گیری؟ و ...» این دست شوخی‌ها و واکنش خوب شعبان‌نژاد به کمک اسکار، مدیری و خود نیما آمده ‌ و محبوبیت هر سه را افزایش داده است.


نکته: مدیری و شعبان‌نژاد دو همکاری دلنشین در سریال‌های هیولا و دراکولا در نقش پدر و پسر داشته‌اند که رابطه آنها از بخش‌های جذاب این آثار بود.

 

‌دورهمی/ سروش جمشیدی

فضای اثر: برنامه دورهمی، تغییرات زیادی در ساختار داشت. یکی از آنها حذف تدریجی بازیگران آیتم نمایشی بود؛ مثل محمد نادری، شقایق دهقان، سیامک انصاری، مه‌لقا باقری، سحر ولدبیگی و ... در این میان فقط سروش جمشیدی، ایفاگر نقش قیمت تا آخر در دورهمی ماند. البته او در یک دوره به دلیل تعهد حرفه‌ای با پروژه‌ای دیگر، غایب بود. 


نتیجه: کاراکتر قیمت آرام‌آرام جای خود در دورهمی را باز کرد. او همان کسی است که علاقه وافر به مال دنیا داشت و هیچ وقت هم پول به‌دست آمده را صرف سر و وضع ظاهری خود نکرد! قیمت یادآور کسانی است که با زبان‌بازی، ایجاد ترحم و مواردی از این دست، زندگی خود را پیش می‌برند. در این مسیر ابایی از بیان هر‌گونه حرف و نظر ندارند.


این ویژگی‌ها به سروش جمشیدی اختیار عمل می‌داد تا حتی با مهران مدیری شوخی کند. او با شیوه «مدیری» گفتن خود حتی مجری را به خنده می‌انداخت. دورهمی از معدود آثاری است که یک شخصیت سر به سر مدیری می‌گذارد. نتیجه هم جذاب بود؛ به این دلیل که شخصیت قیمت قوام داشت و جمشیدی آن را دوست‌داشتنی ارائه می‌کرد. واکنش‌های خونسردانه مهران مدیری به همراه پاسخ‌های موجز و خنده‌های خاص نیز در گرم شدن این رابطه تاثیر زیادی داشت.

نکته: متاسفانه موفقیت سروش جمشیدی در عرصه کمدی بعد از دورهمی ادامه نیافت.

 

‌مجموعه آثار / سیامک انصاری

فضای اثر: مهران مدیری علاقه‌ای ویژه به سیامک انصاری دارد . (اینکه در سال‌های اخیر همکاری مشترک ندارند، آن علاقه را نفی نمی‌کند.) اولین همکاری با سریال پاورچین رقم خورد و در ادامه نوبت به باغ مظفر، گنج مظفر، شب‌های برره، قهوه تلخ، در حاشیه، دورهمی، فیلم ساعت پنج عصر و ... رسید. شمایل خاص انصاری با سریال شب‌های برره به بار نشست‌؛

کیانوش نماینده آدم‌های بافهم و شعور بود که در جامعه‌ای نادان گیر افتاده. این تضاد هم نقش را ویژه می‌کرد و هم برای انصاری جای کار داشت. این کاراکتر به مذاق مدیری خوش آمد و در آثار‌ بعدی هم آن را به نوعی تکرار کرد.


نتیجه: شاید اگر کارنامه انصاری در آثار مدیری با سخت‌گیری مرور شود، بتوان ایراد گرفت که مثلا چرا یک شخصیت محبوب بارها دستمایه بازیگر و کارگردان قرار گرفته. ولی اگر برآیند این اتفاق را در ذهن بگذرانیم، لبخند گوشه لب‌مان می‌نشیند! به این دلیل که سیامک انصاری بارها راوی مردی دانا در جمع ابلهان شده و این تضاد شخصیت او را جذاب کرده است. خاصه آنکه در موارد بیشمار، سکانس‌های او با مدیری، مشترک بوده. دیالوگ مدیری در شب‌های برره که می‌گفت: «ای که گفتی یعنی چه» با آن واکنش‌های جالب انصاری خاطرتان هست؟  

نکته: انصاری تا پیش از هیولا در اغلب آثار مدیری ایفای نقش کرده بود. همکاری بعد چیست؟!


 پاورچین/ سید‌جواد رضویان

فضای اثر: فرهاد (مهران مدیری) از پایین برره به تهران آمده و با چاپلوسی (پاچه‌خواری) صاحب موقعیتی خوب در یک شرکت شده. پسر‌عموی او داوود (‌سید‌جواد رضویان) نیز مدتی بعد به تهران می‌آید و گوی پاچه‌خواری را از فرهاد می‌رباید! پاورچین به عنوان طنز شبانه، اتفاقی ویژه در دهه 80 بود و خیلی‌ها را شیفته خود کرد.

نتیجه: شخصیت فرهاد و داوود به‌طور مجزا جذاب بودند. هم‌نشینی این دو بر این جذابیت افزود و باعث خلق یک زوج به یادماندنی در تاریخ سریال‌های کمدی تلویزیون شد. «‌من چیکاره بیدم، منی ببر، نفس من بیده و ...» تکیه‌کلام‌های محبوبی است که از داوود به یادگار مانده. فصل «زو» بازی کردن او با فرهاد به همراه مراسم نچسفکو‌خوری، دوئل بی‌پایان این دو و ... عواملی است که همکاری مدیری و رضویان را ویژه و ماندگار کرده است.

نکته: بازی در نقش داود برره، مهم‌ترین اتفاق در زندگی حرفه‌ای جواد رضویان بود. بااینکه تا پیش از این سریال حضور در تلویزیون را تجربه کرده بود اما به این اندازه نتوانسته بود مورد توجه قرار بگیرد. محبوبیت شخصیت داوود یا همان «داوِنه» باعث شد تا بلافاصله برای کارهای کمدی بعدی پیشنهاد همکاری داشته باشد. سال‌ها بعد همکاری دوباره رضویان و مدیری با سریال در‌حاشیه نیز نتیجه‌ای موفق به همراه داشت.

 

‌نقطه چین / سحر جعفری‌جوزانی

فضای اثر: مهران مدیری یک سال پس از پاورچین، سراغ کمدی نقطه‌چین رفت که داستان آن در یک آپارتمان می‌گذشت. او نقش اردلان پشندی، کارآگاه (سابق) دایره جنایی و مسئول نهادینه‌سازی چالش‌ها در شرکت منچولباف! را برعهده داشت و سحر جعفری جوزانی نقش منیژه جابری همسر او را بازی می‌کرد. او در برنامه خندوانه اعلام کرد از میان کارهایش نقطه‌چین را دوست ندارد. این سریال هم در زمان پخش مورد توجه بود.


نتیجه: یکی از شخصیت‌های جذاب نقطه‌چین، منیژه با بازی جعفری‌جوزانی است؛ در قامت زنی احساساتی که مدام همسرش، او را می‌پیچاند تا با دوستان تفریح کند! جعفری‌جوزانی به‌دلیل حرفه پدر، از کودکی با سینما آشنا بود ولی با نقطه چین، عرصه کمدی را تجربه کرد. ملاحت و ظرافتی که جوزانی به نقش داد، برای یک اثر تلویزیونی تازگی داشت. او با این سریال ثابت کرد که توانایی بازی در سریال‌های کمدی را نیز دارد. رابطه مدیری و جعفری‌جوزانی هم قابل دفاع است؛ به این دلیل که تضاد شخصیت مرد بدون احساس و زن احساساتی، موقعیت کمدی ایجاد می‌کرد.


نکته: همکاری جعفری‌جوزانی با مدیری در گنج مظفر، باغ مظفر، مرد هزار چهره، مرد دو هزار چهره و قهوه تلخ تکرار شد. دیالوگ «مربا بده بابا» در گنج مظفر و باغ مظفر از زبان مدیری خطاب به جعفری‌جوزانی در زمان پخش گل کرد.

 

 

‌هیولا/ فرهاد اصلانی

فضای اثر: در میان کمدی‌های خانگی، هیولا از این جهت خاص است که در کنار یک داستان سرگرم‌کننده و موقعیت‌های خنده‌آور، کنایه‌هایی درست به مسائل سیاسی و اجتماعی داشت. کلید ورود قصه به این بخش، شخصیت هوشنگ شرافت با بازی فرهاد اصلانی است که می‌خواهد به سنت اجدادش، باشرافت زندگی کند. او اما در برابر پیشنهادات وسوسه‌انگیز پدر دانش‌آموز خود یعنی کامران کامروا (مهران مدیری) کم می‌آورد.


نتیجه: فقط یک قسمت کافی بود تا فرهاد اصلانی استعداد کمدی خود را به‌طور کامل به رخ بکشد. (پیش‌تر در تلویزیون گوشه‌ای از این توانایی عیان شده بود.) مواجهه او با همه شخصیت‌های سریال هیولا جذاب بود، اما بهترین آن مصاف با مهران مدیری است. کامروا در قالب مردی کلاش، طماع و بی‌خیال، تا توانست از هوشنگ سوء‌استفاده کرد و جرم خود را به گردن او انداخت. چهره خندان کامروا و چهره نگران شرافت با آن خنده‌های زورکی، دست بالای اولی و استیصال دومی و...  مواردی است که بده‌بستان مدیری- اصلانی را تبدیل به برگ برنده کرد. بیراه نیست اگر این زوج را جزو بهترین زوج‌های کمدی سریال‌های خانگی بدانیم.


نکته: فرهاد اصلانی در فصل دوم هیولا با نام دراکولا حضور نداشت و همین غیبت روی کیفیت کلی اثر نتیجه منفی باقی گذاشت.

 

‌نقطه‌چین و جایزه بزرگ / رضا شفیعی‌جم

فضای اثر: در دو باکس قبلی به فضای نقطه‌چین اشاره شد. این را درباره رضا شفیعی‌جم بگوییم که مدیری خیلی زود در راستای بهتر شدن سریال دست به تغییرات زد و پای چند کاراکتر جدید به مجموعه باز شد؛ از جمله بامشاد با بازی رضا شفیعی‌جم .


نتیجه: در آپارتمانی که محل روایت داستان نقطه‌چین بود،  اردلان (مدیری) و باجناقش بامشاد (شفیعی‌جم) همسایه شدند. این دو از همان برخورد اول جنگی تمام‌عیار را شروع کردند تا جایی که دل‌شان می‌خواست سر به تن آن یکی نباشد! همین ماجرا کل‌کل‌های جذابی بین این دو شخصیت را سبب شد. شکم برآمده، نوع خاص حرف زدن و لباس‌های بیش از حد شاد‌!

جزو ویژگی‌های بارز بامشداد بود. شعر بی‌معنی اما محبوب «‌بی‌وفایی بی‌وفایی دل من از غصه داغون شده» هم بامشداد را دوست‌داشتنی‌تر کرد. شمایل مدیری و تاکید بر آراستگی و «با کلاس بودن» عامل ایجاد تضاد و بالا رفتن جذابیت رابطه این زوج بود. جایزه بزرگ، سریال دیگری بود که زوج مدیری و شفیعی‌جم یک زوج محبوب تشکیل دادند.  


نکته: همکاری این دو در چند سریال دیگر هم ادامه یافت اما زوج نبودند. خاص‌ترین آن «باغ مظفر» است که رضا شفیعی‌جم نقش قل‌مراد را برعهده داشت. او پسرعموی مظفر‌خان (مدیری) بود که برعکس او، آدمی ابله بود و احساسش هیچ تغییری نمی‌کرد.  

 

 

‌ جنگ 77/ لاله صبوری

فضای اثر: در پرونده‌ای که هفت‌صبح برای مرور برنامه‌های آیتم‌محور منتشر کرد، اشاره شد که مهران مدیری بعد از طی کردن دوران ممنوع‌الکاری به شبکه سه رفت و برنامه‌ای با نام جنگ ۷۷ را ساخت. مجموعه‌ای جمع‌و‌جور که شامل یک پلاتوی مجری و چند آیتم بود. استقبال از برنامه موجب شد تا مدیری با همان خلاقیت ذاتی‌اش بخش پلاتو را گسترش دهد و آیتم مریم و رامین را به قاب اصلی برنامه تبدیل کند. تلفیق خوب بخش نمایشی پلاتو با آیتم‌ها، انقلاب دیگری در آیتم‌سازی تلویزیون به وجود آورد.


نتیجه: دهه 70 در شرایطی که زنان اصولا نقش خاصی در کارهای کمدی نداشتند و جوی مردانه بر کمدی‌های تلویزیونی حاکم بود، مهران مدیری با جنگ ۷۷ بخش مهمی از بار کمدی را بر دوش لاله صبوری انداخت. کاراکتر مریم با تمام ویژگی‌های شخصیتی که داشت، در فضای نسبتا بسته تلویزیون درآن دوران، خیلی به چشم آمد و در مدت کوتاهی مطرح شد. بگومگوها و کل‌کل‌های مریم در مواجهه با شخصیتی که مدیری برای رامین در نظر گرفته بود، باعث شد این نقش به عنوان یکی از ماندگارترین نقش‌های کمدی تلویزیون در ذهن‌ها باقی بماند.


نکته: همکاری این دو بعد از جنگ 77 ادامه نیافت که لاله صبوری درباره دلیل ماجرا توضیح داده. عدم هماهنگی کاری، بدقولی، دلخوری و مسائلی از این دست از جمله عواملی است که بیان شده.

 

‌پاورچین/سحر زکریا

فضای اثر: اغلب سریال‌های تلویزیونی مهران مدیری شروعی کوبنده نداشته‌اند. به همین خاطر است که او به همراه تیم نویسنده خیلی زود سراغ حک و اصلاح می‌رود. اغلب هم، این دست تغییرات جواب مثبت به همراه داشته است. او در سریال پاورچین نیز چنین کرد که نمود آن اضافه شدن سیامک انصاری و سید جواد رضویان و همچنین تغییر کاراکتر مهتاب با بازی سحر زکریا است.


نتیجه: مهتاب پیش از آن که شخصیت اولیه‌اش در سریال پاورچین جا بیفتد، تبدیل به زنی با احساسات غلیظ شد که به درستی باور داشت از سوی همسر (فرهاد با بازی مهران مدیری) درک نمی‌شود. این فرمول، در کمدی همیشه جواب داده و مدیری بارها از آن بهره برده است. نمونه‌اش سریال پاورچین که ویژگی خوشگذرانی فرهاد و عدم درک او از مسئله‌ای به نام احساس در مقابل همسر، موقعیت‌های کمدی زیادی را ایجاد کرد. مهتاب زن شاعری بود که در شعرهای خود شخصیت خیالی «یاس منگولا» را خلق کرد و مدام برای دیگران می‌خواند. فرهاد ظاهرا او را تحسین می‌کرد اما بیشتر حواسش به این مسئله معطوف بود که چطور از خانه بیرون برود تا با داوود و دوستان «زو» بازی کند؛ همان بازی برره‌ای!  


نکته: پس از یک همکاری کوتاه در مرد دو هزار چهره، سحر زکریا ایفاگر نقش لعبت الملوک در قهوه تلخ شد که کاملا متفاوت از پاورچین بود. مدتی بعد زکریا، مدیری را به باد انتقاد گرفت که خود جزئیات را می‌دانید.

 

‌  پلاک 14 / رامین ناصر نصیر

فضای اثر: مهران مدیری در سال‌های پایانی هفتاد سراغ تجربه‌ای تازه رفت که مبتنی بر فاصله گرفتن از تاک شو و کمدی آیتم محور بود. او پلاک 14 را ساخت چون می‌دانست نباید محصول جدید او شبیه دو اثر قبل یعنی جنگ 77 و ببخشید شما باشد.  پلاک 14 به  نوعی یک سیت‌ کام تلویزیونی ایرانی بود.


نتیجه: محور روایت پلاک 14 ماجراهای دو برادر به اسم فراز و فرود بود. خود مهران مدیری نقش فراز را بر عهده داشت و رامین ناصر نصیر ایفاگر نقش فرود بود. آن زمان ناصر نصیر همکاری‌های ویژه و مستمر با مدیری داشت؛ چیزی شبیه سیامک انصاری در سال‌های بعد. سریال پلاک 14 در زمان پخش بازخوردهای خوبی داشت، اما وقتی ظرفیت‌های دیگر مدیری عیان شد، خیلی‌ها آن را فراموش کردند. با این حال رابطه خاص زوج فراز و فرود که دو برادر با شخصیت‌های متضاد بودند، همچنان در ذهن مخاطبان باقی مانده است. رابطه‌ای که در آن هم جنگ بود و هم عشق اما همه چیز در دل موقعیت‌های کمدی حل می‌شد و از مخاطب تلویزیون خنده می‌گرفت.


نکته: تا سال‌ها خبری از رامین ناصر نصیر در آثار مدیری نبود تا این که نوبت به قهوه تلخ، شوخی کردم، عطسه و در حاشیه رسید که باز هم شاهد خوش نقشی رامین ناصر نصیر بودیم.

 

 

 

 

 

 

 

کدخبر: ۵۵۴۱۳۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر