سیمرغ بلورین اهدا نشد به...
درباره 10 چهره شاخص در چهلودومین جشنواره فیلم فجر که معتقدیم ظرفیت شکار سیمرغ را هم داشتند اما ...
روزنامه هفت صبح، محمد صابری| به سنت اعضای باسابقه هیأتهای انتخاب و داوری در ادوار مختلف جشنواره فجر اجازه دهید ما هم همین ابتدا تکلیف را یکسره کنیم و بگوییم، همه آنچه در این پرونده میخوانید «سلیقه» ماست و شما هم باید به سلایق ما احترام بگذارید! اینطور شاید خیالمان راحت شود که قرار نیست بابت این انتخابها به کسی پاسخ بدهیم.
اصل این گزاره را البته نمیتوان زیر سوال برد که در هر فرآیند داوری، به خصوص وقتی پای ارزیابی آثار هنری در میان است، سلیقه میتواند حکم چاشنی را داشته و طبیعتا در جمعبندیهای نهایی، خروجی هر ترکیب داوری میتواند متفاوت از ترکیبهای دیگر باشد. اما با هیچ منطقی نمیتوان «سلیقه» را پایه و اساس اصلی فرآیند داوری قرار داد.
بالاخره اصول و قواعدی هم در میان است که کیفیت عملکرد هر هیأت داوری، برمبنای میزان پایبندی به آن، قابل ارزیابی است. آنچه در این پرونده مرور کردهایم، چهرههایی هستند که از منظر ما میتوانستند در فهرست نهایی برگزیدگان جشنواره چهلودوم قرار بگیرند اما حاشیهها و آنچه «سلیقه داوران» اعلام شد، مانع آن شد!
سعید پورصمیمی/ سیمرغ بازیگری برای «پرویزخان»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
بیشک یکی از پرانرژیترین و جذابترین فیلمهای حاضر در چهلودومین جشنواره فیلم فجر، همین فیلم «پرویزخان» بود. فیلمی که یک کارگردان فیلماولی آن را به جشنواره رسانده و از محصولات سازمان اوج محسوب میشد. این فیلم روایتگر یک بازی تاریخی فوتبال است که با درخشش تیم ملی ایران به پایان رسید و به همین دلیل میتوان آن را تجربهای موفق در حوزه ژانر ورزشی هم به حساب آورد.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
سعید پورصمیمی در نقش پرویز دهداری در فیلم «پرویزخان» چنان خوش درخشید که از همان اولین نوبت رونمایی فیلم در جشنواره بسیاری حضور او را برگ برنده اصلی فیلم به حساب آوردند. فیلم در اکران برج میلاد، بهصورت ویژه با تشویق و واکنش مثبت اصحاب رسانه همراه شد.
چرا لایق سیمرغ بود؟
اجرای دقیق و پر از جزئیات پورصمیمی در نقش اصلی «پرویزخان»، شمایلی مثالزدنی از یک قهرمان را در سینمای ایران خلق کرده که تا سالها میتوان به آن ارجاع داد. پرویز دهداری، حالا برای غیرفوتبالیها هم به چهرهای آشنا تبدیل شده و تا سالها او را با چهره و سیمای سعید پورصمیمی به یاد خواهند آورد. بازی بینقص این بازیگر، با هر مترومعیاری، لایق سیمرغ بود.
چرا محروم ماند؟
آنقدر برای همه قطعی بود که برنده سیمرغ بازیگر نقش اصلی مرد، گزینه دیگری غیر از پورصمیمی نباید باشد، به محض اعطای این جایزه به بازیگر دیگر، زمزمهها درباره حواشی این انتخاب کلید خورد. برخی تن ندادن پورصمیمی به حضور در آیین اختتامیه را دلیل این چشمپوشی از سوی داوران دانستند و برخی دیگر لغو اهدای این سیمرغ را به حواشی فیلم قبلی پورصمیمی یعنی «برادران لیلا» مرتبط دانستند.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
سعید پورصمیمی از بازیگران رکورددار شکار سیمرغ بازیگری در نقشهای مکمل است و حضور در «پرویزخان» اولین نقشآفرینی او در نقش اصلی یک فیلم بود که میتوانست اولین سیمرغ بلورین او برای نقش اول را هم به همراه داشته باشد که با کجسلیقگی هیأت داوران، این اتفاق میسر نشد!
جواد عزتی/ سیمرغ بازیگری برای «تمساح خونی»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
تا قبل از اوجگیری تبوتاب پیگیری برای اطلاع از جزئیات فیلمهای راهیافته به چهلودومین جشنواره فیلم فجر از سوی رسانه، اولین فیلم جواد عزتی در مقام کارگردان، تقریبا در سکوت خبری مراحل تولید را پشتسر میگذاشت تا جایی که به واسطه سومین همکاری مستمر عزتی با کامران حجازی در مقام تهیهکننده، پس از فیلمهای «مرد بازنده» و «کت چرمی»، انتظار میرفت که «تمساح خونی» هم سروشکلی اجتماعی داشته باشد اما آرامآرام مشخص شد که این فیلم قرار است بازگشت جواد عزتی به سینمای کمدی را رقم بزند.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
هنوز هم در برخی نظرسنجیهای مرتبط با جشنواره چهلودوم، فیلم «تمساح خونی» بهعنوان یکی از آثار غافلگیرکننده انتخاب میشود. فیلم در ژانر کمدی اکشن، که جواد عزتی در اولین تجربه کارگردانی خود در سینما، به بهترین شکل آن را به سرانجام رسانده است.
چرا لایق سیمرغ بود؟
هرچند جواد عزتی توانست به عنوان کارگردان فیلم «تمساح خونی» برای اولین بار سیمرغ بلورین را در دست بگیرد اما اذعان کرد که دوست داشت این جایزه را در مقام بازیگر دریافت میکرد. بهجد معتقدیم، نباید هنرنمایی و قدرت بازیگری عزتی در «تمساح خونی» زیر سایه تواناییاش در کارگردانی، نادیده گرفته میشد و قطعا او لایق دریافت سیمرغ بازیگری هم در این دوره از جشنواره بود.
چرا محروم ماند؟
باز نشدن طلسم اهدای سیمرغ بازیگری به جواد عزتی، حالا دیگر تبدیل به معمایی عجیب و غریب شده است! او اعتراض محترمانهای به تمام حقخوریها علیه خود در سالهای گذشته کرد. در این دوره هرچند رقیب قدری مانند سعید پورصمیمی پیش روی خود داشت اما وقتی به دلایلی قرار شد پورصمیمی از این جایزه محروم شود، قطعا یکی از گزینههای اصلی برای جایگزینی، عزتی بود.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
جواد عزتی از آن هنرمندانی است که بعید است جریان فعالیتهای هنریشان متأثر از گرفتن یا نگرفتن یک سیمرغ تغییر محسوسی داشته باشد اما جشنواره فجر حتما یک سیمرغ بازیگری به او بدهکار است.
عباس جمشیدیفر/ سیمرغ بازیگری برای «تمساح خونی»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
عباس جمشیدیفر یکی از بازیگران پرکار جشنواره چهلودوم بود. او در سه فیلم «شهسوار»، «باغ کیانوش» و همین «تمساح خونی» ایفاگر نقش مکمل بود و باید اعتراف کنیم که در هر سه فیلم هم حضوری درخشان داشت. در میان این سه فیلم اما حتما برای خود جمشیدیفر هم «تمساح خونی» جایگاه ویژهتری دارد چرا که در همکاری با یکی از قدیمیترین دوستان در عرصه تئاتر و سینما، یعنی جواد عزتی، در این پروژه ایفای نقش کرد.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
نه فقط مخاطبان که حتی خود جواد عزتی هم باور دارد که بهترین پارتنر و همراهی که میتوانست در فضاسازی «تمساح خونی» همراهی تأثیرگذاری داشته باشد عباس جمشیدیفر بوده است. اکثر واکنشها نسبت به حضور این زوج در محور روایت این فیلم کمدی هم مثبت و همراه با تحسین بود.
چرا لایق سیمرغ بود؟
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، حضور جواد عزتی در مقام بازیگر نقش اصلی فیلم «تمساح خونی» بهشدت در خروجی آن تعیینکننده بوده و عباس جمشیدیفر هم با شناخت قبلی از ظرافتهای اجرایی و فضای ذهنی عزتی، بهخوبی توانسته است نقش یک مکمل تمامکننده را در کنار او ایفا کند. مهمترین نکته هم در ایفای دو نقش اصلی این فیلم، تمرکز روایت آن بر کمدی موقعیت و عبور از دیالوگهای خندهدار صرف است که این ویژگی اهمیت بازیگران را دو چندان میکند.
چرا محروم ماند؟
با هیچ منطقی نمیتوان حضور قابلتوجه جمشیدیفر در سه فیلم مورد اشاره را نادیده گرفت و بیشک جای نام او در فهرست بازیگران مکمل نامزد دریافت سیمرغ خالی بود. اینکه چرا داوران چنین نگاهی داشتهاند را هم میتوان در ماجرای قدیمی بیتوجهی موروثی فجر نسبت به بازیهای کمدی ریشهیابی کرد!
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
عباس جمشیدیفر از بازیگران توانمندی است که به نظر میرسد هنوز به اندازهای که شایستهاش هستند در سینمای ایران قدر ندیدهاند. او هم شاید مانند کمدینهای دیگر، برای اثبات تواناییهایش، در آینده سراغ نقشهای تلخ و جدی برود.
سروش صحت/ سیمرغ کارگردانی برای «صبحانه با زرافهها»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
از ابتدا هم منتظر یک غافلگیری با امضای سروش صحت بودیم. از همان تجربه ساخت «جهان با من برقص»، سروش صحت ثابت کرده بود که بهدنبال خلق جهان شخصیاش در عرصه کارگردانی است و همین جهان را هم بعدها در سریال «مگه تموم عمر چندتا بهاره» بسط داد و حالا «صبحانه با زرافهها» را میتوان نسخهای کاملتر شده از آن دانست. فیلمی سرحال و سرخوش که داستانی بسیار ساده درباره چند رفیق دارد که قرار است به مراسم دامادی رفیق دیگر خود بروند؛ اما همه چیز به این سادگی هم نیست!
بازخوردها به حضورش چه بود؟
بیشک یکی از پرشورترین و شلوغترین اکرانهای شبانه جشنواره چهلودوم را باید به نام «صبحانه با زرافهها» ثبت کرد. فیلمی که تنها فیلم شاخص اکرانشده در سانس پایانی برج میلاد بود و ساعت 22 با استقبال ویژه اصحاب رسانه روی پرده رفت. نکته جالب اینکه بازخوردها نسبت به فیلم تازه سروش صحت، کاملا صفر و صدی بود؛ عدهای شیفته آن شدند و عدهای متنفر!
چرا لایق سیمرغ بود؟
قطعا از منظر فیلمنامه و کارگردانی، «صبحانه با زرافهها» یکی از موفقترین فیلمهای حاضر در ویترین جشنواره چهلودوم بود. فیلمی که حتی منتقدانش هم بیشتر از منظر محتوایی با آن زاویه داشتند و درباره کیفیت بالای ساختار سینمایی آن، تقریبا اشتراک نظر وجود داشت.
چرا محروم ماند؟
اینکه فیلمی با سروشکل «صبحانه با زرافهها» اینگونه مورد بیتوجهی هیأت داوران فجر قرار بگیرد، اصلا عجیب نیست! فیلم هیچ نسبتی با آنچه فجر این سالها بهدنبال آن است ندارد و اصلا بهکار «شعار» نمیآید. نگاهی به ترکیب داوران و عدم حضور هیچ نمایندهای از نسل تازه سینماگران هم مزید برعلت است تا فیلمسازی کلیشهگریز همچون سروش صحت، از نامزدی و جایزه محروم بماند.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
نادیده گرفتن «صبحانه با زرافهها» در فرآیند داوری فجر، تقریبا هیچ تأثیری بر ادامه فعالیت سروش صحت نخواهد داشت! او همین مسیر را در کارگردانی ادامه میدهد و همچنان میتواند با فیلمها و سریالهایش شگفتزدهمان کند.
پژمان جمشیدی/ سیمرغ بازیگری برای «بیبدن»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
اگر حضور افتخاریاش در «تمساح خونی» را هم محاسبه کنیم، او با سه فیلم در «فجر 42» حضور داشت. پژمان جمشیدی، حضوری کوتاه در فیلم جواد عزتی داشت اما هنرنمایی اصلیاش مربوط به دو فیلم «بیبدن» و «صبحانه با زرافهها» بود. جمشیدی که پیشتر هم ثابت کرده است توانایی ویژهای برای درخشش همزمان در دنیای کمدی و ملودرام دارد، این بار هم در هر دو فیلم خوش درخشیده است، هم در کمدی سروش صحت و هم در ملودرام تلخ مرتضی علیزاده.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
پژمان جمشیدی در فیلم «بیبدن» ایفاگر نقش پدری است که در تلاش است تا فرزند خود را از اعدام نجات دهد اما با پیشرفت داستان ابعاد دیگری از شخصیت پیچیده او عیان میشود. اکران این فیلم در برج میلاد، با واکنش بسیار مثبتی از سوی اصحاب رسانه مواجه شد و وقت مشترک این واکنشها هم مربوط به تحسین بازیگران بود.
چرا لایق سیمرغ بود؟
پژمان جمشیدی که دو سال پیش در نقش اصلی فیلم «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی، حضوری تحسینبرانگیز داشت، این بار در فیلمی که فیلمنامهاش را دانشی نوشته و مرتضی علیزاده آن را کارگردانی کرده است، نقشی بسیار متفاوت را ایفا کرده است. نقشی پیچیده که جمشیدی به خوبی از پس آن برآمده و مانند «علفزار» میتوانست به نامزدی او در بخش بازیگری مرد جشنواره هم منتهی شود.
چرا محروم ماند؟
فیلم سینمایی «بیبدن» با نظر شتابزده هیأت انتخاب از بخش اصلی بازماند و در ادامه اما سرنوشتش به دست دبیر جشنواره افتاد. بازیهای درخشان «بیبدن» اساسا داوری نشد که بخواهیم بابت غیبت نام پژمان جمشیدی در فهرست برگزیدگان سیمرغ گلهمند باشیم!
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
پژمان جمشیدی تا به اینجا مسیر درستی را در عرصه بازیگری پیموده است. بازیگری که با هوشمندی، هم پیشنهادهای مطابق با گیشه را بررسی میکند و هم فیلمهای جدی و تلخ را از فهرست گزینههایش کنار نمیگذارد. بیتوجهی داوران این دوره هم تأثیری بر ادامه فعالیتهایش ندارد.
الناز شاکردوست/ سیمرغ بازیگری برای «بیبدن»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
الناز شاکردوست با فیلم سینمایی «بیبدن» در جشنواره حضور داشت. فیلمی که در هفتههای منتهی به آغاز جشنواره هم انتظار میرفت به یکی از فیلمهای پرسروصدای این دوره تبدیل شود اما به جای متن فیلم، حواشی آن بیشتر در کانون توجه قرار گرفت. فیلمی که برگ برنده اصلی آن بیشک، حضور الناز شاکردوست بود.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
پیش از آنکه فیلم «بیبدن» در سالن اصحاب رسانه، یعنی برج میلاد رونمایی شود، یکی از اکرانهای آن در سینماهای مردمی خبرساز شد. اکرانی در سینما کورش تهران که الناز شاکردوست برای حضور در آن بلیت تهیه کرده بود و هنگام پخش تیتراژ پایانی تصمیم گرفت با فریاد، اعتراض خود به نادیده گرفتن این فیلم را به گوش مخاطبان فجر برساند. نکته جالب اینکه بعد از رونمایی فیلم، اغلب رسانهها، شاکردوست را برای این اعتراض، محق دانستند.
چرا لایق سیمرغ بود؟
در سالهای اخیر بسیار درباره فصل تازه بازیگری الناز شاکردوست در سینمای ایران نوشتهایم. بازیگری که زمانی ستاره فیلمهای گیشهای بود و حالا در سینمای جدی، در حال درخشیدن است. شاکردوست در «بیبدن» حضوری تحسینبرانگیز دارد و نقش مادری که اثری از جنازه دختر به قتل رسیدهاش نیست را با قدرتنمایی تمام، ایفا کرده است. در جشنوارهای که تقریبا شاهد هیچ نقشآفرینی جدیای از بازیگران زن نبودیم، این اجرا نباید نادیده میماند.
چرا محروم ماند؟
صد حیف که بازیهای درخشان «بیبدن» بهدلیل اشتباه محرز هیأت انتخاب، اساسا به مرحله داوری نرسید! عجیب اینکه حتی نظر وزیر ارشاد مبنیبر احتمال بازگشت این فیلم به فرآیند داوری، از سوی دبیر جشنواره نادیده گرفته شد تا تصمیم شخصی مجتبی امینی، مانع اصلی جلوی دیده شدن ظرفیتهای «بیبدن» شود.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
الناز شاکردوست در سالهای اخیر انتخابهای هوشمندانهای داشته است و بعد از «تیتی» و «ابلق» میتوان پیشبینی کرد که حالا با یک فیلم غیرکمدی دیگر، قرار است در جمع فاتحان گیشه قرار بگیرد. «بیبدن» احتمالا پرفروشترین فیلم غیرکمدی در اکران سال آینده باشد.
هادی حجازیفر/ سیمرغ بازیگری برای «صبحانه با زرافهها»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
از همان مقطع اعلام فیلمهای راهیافته به جشنواره چهلودوم فیلم فجر، یکی از نکاتی که جلب توجه میکرد، سهم بالای فیلمهای کمدی بود. «صبحانه با زرافهها» یکی از همین آثار شاخص بود که امضای سروش صحت را پای خود داشت و ترکیبی از بازیگران درجه یک مانند پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا و بهرام رادان در آن ایفای نقش کرده بودند؛ یکی از آنها هادی حجازیفر بود.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
اشاره کردیم که اکران شبانه «صبحانه با زرافهها» با چه استقبال پرشوری در برج میلاد مواجه شد اما یکی از واکنشهای مشترک میان اصحاب رسانه پس از رونمایی از فیلم، تحسین کیفیت نقشآفرینی هادی حجازیفر در فیلم بود. بازیگری که حالا دیگر میتوان نام او را هم در فهرست بازیگرانی که توانایی درخشش همزمان در فضای جدی و کمدی را دارند، ثبت کرد.
چرا لایق سیمرغ بود؟
حجازیفر در «صبحانه با زرافهها» نقش یک پزشک را بازی میکند. پزشکی که بهصورت اتفاقی با کاراکترهای اصلی داستان هم مسیر میشود و اتفاقا حضوری کاملا جدی هم در فیلم دارد. کنتراست جذاب میان جدیت او با فضای سرخوشانه فیلم، لحظات بهشدت بامزهای را در فیلم خلق کرده است که غالبا منجر به شلیک خنده مخاطبان میشد. این حضور درخشان حتما شایسته نامزدی برای سیمرغ بود.
چرا محروم ماند؟
هر چند سهم بالای کمدیها در ترکیب فیلمهای جشنواره، میتوانست به معنای تغییر رویکرد این رویداد نسبت به ژانر کمدی باشد اما در فرآیند داوری مشخص شد، خود غلط بود آنچه میپنداشتیم! نه فقط بازی هادی حجازیفر که دیگر اجزای فنی دو فیلم «صبحانه با زرافهها» و «تمساح خونی» بهعنوان دو نماینده شاخص سینمای کمدی در جشنواره امسال هم مورد بیتوجهی عجیب داوران قرار گرفت.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
هادی حجازیفر هم در مقام کارگردان و هم در مقام بازیگر، قطعا در آینده بازهم خواهد درخشید و شاید بتوان این پیشبینی را هم داشت که «صبحانه با زرافهها» میتواند به یکی از فیلمهای پرفروش کارنامه او تبدیل شود.
کاظم دانشی/ سیمرغ فیلمنامه برای «بیبدن»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
آنقدر در طول جشنواره با رسانههای مصاحبه کرد که حالا بسیاری «بیبدن» را بیش از نام کارگردانش، به نام او میشناسند! کاظم دانشی که دو سال پیش با «علفزار» به جشنواره آمده بود، امسال در مقام فیلمنامهنویس «بیبدن» را با حال و هوایی مشابه، به این رویداد رساند. فیلمی که هرچند نام مرتضی علیزاده بهعنوان کارگردان پای آن ثبت شده اما دانشی، سهمی ویژه در به ثمر رسیدن آن داشته است.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
همانطور که در همین پرونده اشاره کردیم، فیلم «بیبدن» از فیلمهایی بود که تنها در بخش «نگاه نو» پذیرفته شد و با نظر هیأت انتخاب نتوانست در بخش «سودای سیمرغ» حضور داشته باشد. فیلمنامه فیلم و نسبت آن با یک پرونده جنایی واقعی اما در تمام طول جشنواره مورد توجه رسانهها بود و به همین دلیل در اولین واکنشها، فیلم با اعتراض یکی از خانوادههای درگیر در پرونده اصلی مواجه شد.
چرا لایق سیمرغ بود؟
کاظم دانشی، فیلمنامهنویس خوبی است و بعد از «علفزار» حالا با «بیبدن» ثابت کرد، تبحر ویژهای هم در نگارش داستانهای جنایی و خلق موقعیتهای دراماتیک با اتکا بر پروندههای قضایی واقعی دارد. در صورت حضور فیلم در بخش اصلی، قطعا فیلمنامه آن ظرفیت نامزدی و حتی شکار سیمرغ بلورین این بخش را داشت.
چرا محروم ماند؟
متأسفانه همچون دو مورد دیگری که در همین پرونده به آن اشاره کردیم، همه اجزای فنی فیلم «بیبدن»، به دلیل حذف این فیلم از بخش سودای سیمرغ، اساسا مورد داوری قرار نگرفتند و فیلمنامه کاظم دانشی هم یکی از همین اجزا محسوب میشود.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
دانشی در این دوره از جشنواره حاشیهسازیهای بسیاری داشت و موضعگیریهای صریح او علیه مدیران سینمایی و مشخصا مسئولان جشنواره فیلم فجر، احتمالا در آینده تبعاتی برایش به همراه داشته باشد اما او مناسبات خوبی با مسئولان قوه قضائیه دارد و به همین پشتوانه دور از انتظار نیست که در ادامه مسیر خود سراغ پروندههای قضایی دیگری برای فیلمسازی برود.
علی شادمان/ سیمرغ بازیگری برای «تابستان همان سال»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
حتی آنها که با محتوا و داستان فیلم ارتباط برقرار نکردند، نتوانستند جذابیت خارقالعاده و چشمنواز فضای بصری فیلم را نادیده بگیرند. «تابستان همان سال» که محمود کلاری پس از سالها تکیه بر کرسی مدیریت فیلمبرداری آثار شاخص سینمای ایران، آن را کارگردانی کرده است، کلاس درسی کامل برای آنهایی است که میخواهند سینما را از منظر «تصویر» بیاموزند. این البته تنها امتیاز فیلم نیست و قصه ساده اما عمیق آن، برجذابیتش افزوده و بازیهای جذاب آن را هم نمیتوان نادیده گرفت؛ مانند نقشآفرینی علی شادمان در نقش داوود.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
فیلم محمود کلاری چند بازی خوب دارد که یکی از آنها موفق به دریافت دیپلم هم شد. مهرو نونهالی برای ایفای نقش مادربزرگ در همین فیلم موردتقدیر قرار گرفت. در میان بازیگران فیلم اما بازیگر نوجوانش یعنی رایان سرلک و همین علی شادمان، بهصورت ویژه مورد تحسین اصحاب رسانه قرار گرفتند.
چرا لایق سیمرغ بود؟
داود به نوعی قهرمان دوران کودکی عطا، بهعنوان راوی اصلی «تابستان همان سال» است که خودش درگیر عقدههای دوران کودکی است. او شخصیتی است که در آغاز حضوری فرعی در روایت دارد اما عطا، بهشدت از او تأثیر میپذیرد و بهواسطه دروغی که عطا میگوید، آیندهاش دستخوش اتفاقاتی غیرمنتظره میشود. شادمان به خوبی توانسته است این کاراکتر چند وجهی را مقابل دوربین جان ببخشد.
چرا محروم ماند؟
«تابستان همان سال» از فیلمهای محبوب اعضای هیأت داوری جشنواره چهلودوم بود که چند سیمرغ و دیپلم افتخار هم شکار کرد اما به طرز عجیبی بازی علی شادمان در آن نادیده گرفته شد.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
شادمان که در سالهای نوجوانی و با درخشش در فیلم «میم مثل مادر» در ویترین جشنواره فجر خوش درخشیده بود، به دلیل تأخیر یک دههای در عرضه سریال «سرزمین مادری» کمی دیر توانست قابلیتهایش در عرصه بازیگری را به رخ بکشد. او با ایفای نقشی فرعی اما تأثیرگذار در «تابستان همان سال» نشان داد در سینما هم حرفهایی برای گفتن دارد.
بامداد افشار/ سیمرغ آهنگسازی برای «پرویزخان»
چه فیلمی در «فجر42» داشت؟
بامداد افشار، در سالهای اخیر حضور توجهبرانگیزی در سینما و سریالهای خانگی داشته و در جشنواره چهلودوم هم برای دو فیلم با دو فضای کاملا متفاوت، آهنگسازی کرده بود. «باغ کیانوش» که فضایی رازآلود و نوجوانانه داشت و «پرویزخان» که در ژانر ورزشی تعریف میشد و در دقایقی، حال و هوایی هیجانی پیدا میکرد. وجه اشتراک دو فیلم را شاید بتوان نگاه تاریخی هر دو و روایت مرتبط با دهه 60 آنها دانست.
بازخوردها به حضورش چه بود؟
هم «باغ کیانوش» و هم «پرویزخان» به زعم بسیاری از مخاطبان جشنواره، از پدیدههای دوره چهلودوم بودند که هر دو را کارگردانانی فیلماولی به ثمر رسانده بودند. امتیازات متعددی در بازخوردها نسبت به این دو فیلم مورد توجه قرار میگرفت که وجه اشتراک آنها موفقیت در فضاسازی متناسب با روایت بود و قطعا نمیتوان در این دستاورد، نقش موسیقی متن فیلمها را نادیده گرفت.
چرا لایق سیمرغ بود؟
هر چند بامداد افشار در «باغ کیانوش» هم هنرنمایی قابل توجهی داشته اما اگر بخواهیم از حسرتمان برای جای خالی او در فهرست شکارچیان سیمرغ بگوییم، قطعا «پرویز خان» اولویت دارد. روایت فیلم دو وجه کاملا متضاد دارد، یکی تنهایی و خلوت قهرمان اصلی و دیگری لحظات مرتبط با هیجانات جمعی که بامداد افشار به خوبی توانسته است با هنر خود ملودی متناسب با هر دو فضا را فارغ از هر کلیشهای، خلق کند.
چرا محروم ماند؟
از زمانی که خبر آهنگسازی «مجنون» توسط مجید انتظامی منتشر شد، قابل پیشبینی بود که سیمرغ موسیقی، یک مدعی جدی پیدا کرده و انصافا هم قدرتنمایی این هنرمند کهنهکار تردیدها را از بین برد، اما غیبت نام بامداد افشار در فهرست نامزدهای این جایزه، غریب و غیرمنتظره بود.
تأثیری بر ادامه فعالیتش دارد؟
بامداد افشار، آهنگساز جوانی است که گامهای نخست خود را در سینما برمیدارد. او که پیشتر برای موسیقی متن «پوست» سیمرغ بلورین هم شکار کرده است، در آینده احتمالا درخشش بیشتری در سینمای ایران را تجربه خواهد کرد.