توقف یا تله؟ | آتشبس شکننده میان طرفین بیاعتماد

تعهد مستمر واشنگتن برای تقویت صهیونیستها
هفت صبح، حسین فاطمی| جنگ ۱۲روزه ناشی از تجاوز اسرائیل به ایران که با یک آتشبس شفاهی شکننده به پایان رسید، منطقه را در وضعیتی پر از ابهام و عدم اطمینان قرار داده است. با وجود توقف موقت درگیریها، نگرانیها درباره احتمال ازسرگیری حملات احتمالی تحت حمایت ایالات متحده، همچنان پابرجاست به خصوص آنکه اظهارات اخیر ترامپ در شبکههای اجتماعی که با لحنی تند، مذاکره با ایران را رد کرد، گمانهزنیها درباره احتمال ازسرگیری درگیریها را تقویت کرد.
در سوی دیگر و به واسطه همین عدم قطعیتهاست که «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران، در گفتوگو با شبکه سیبیاس تأکید کرد که «ایران پیش از هرگونه مذاکره باید اطمینان یابد که آمریکا در میانه گفتوگوها اقدام نظامی علیه ایران انجام نخواهد داد». این اظهارات نشاندهنده بیاعتمادی عمیق ایران به نیات آمریکا و شکنندگی وضعیت کنونی است.
تعهد مستمر واشنگتن برای تقویت صهیونیستها
اعلام آمریکا در تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۲۵ مبنی بر تأیید فروش ۵۱۰ میلیون دلار تجهیزات هدایت بمب، شامل بیش از 7هزار کیت هدایت برای بمبهای JDAM به اسراییل، زنگ خطر را برای تشدید احتمالی تنشها به صدا درآورد. آژانس همکاری امنیتی دفاعی آمریکا ادعا کرده که این فروش با هدف تقویت توانایی اسرائیل در دفاع از مرزها، زیرساختهای حیاتی و غیرنظامیان در برابر تهدیدات فعلی و آینده انجام میشود.
این تجهیزات شامل ۳۸۴۵ کیت هدایت KMU-558B/B برای بمبهای BLU-109 (سنگرشکن) و ۳۲۸۰ کیت KMU-572F/B برای بمبهای MK 82 است که دقت بمبها را در شرایط مختلف آبوهوایی به سطح متر افزایش میدهد. این فروش که نیازمند تأیید نهایی کنگره آمریکاست، نشاندهنده تعهد مستمر واشنگتن به تقویت توان نظامی اسرائیل است.
اسرائیل در درگیریهای اخیر اهدافی ازجمله تاخیر در برنامه هستهای ایران و تضعیف توان موشکی و فرماندهی نظامی کشور را دنبال کرد اما ایران نیز خسارات قابلتوجهی به اسرائیل وارد کرده، بهویژه با توجه به فقدان عمق استراتژیک اسرائیل این توازن نسبی در خسارات و دستاوردها، همراه با فشارهای داخلی و بینالمللی، به توقف موقت درگیریها منجر شده است. با این حال، تحلیلگران معتقدند که این آتشبس شکننده است و فروش اخیر تسلیحات به اسرائیل احتمال نقض آن را افزایش میدهد.
انگیزههای اسرائیل برای ادامه درگیری
اسرائیل انگیزههای متعددی برای از سرگیری حملات به ایران دارد که میتوان آنها را در دو دسته اصلی «استراتژیک» و «سیاسی-داخلی» تقسیمبندی کرد. اسرائیل احتمالاً معتقد است به دلیل آنکه نتوانست در تجاوزات خرداد ماه خود به اهداف غایی مدنظرش دست یابد، در حملات جدید میتواند اهداف بیشتری را دنبال کند.
از این رو ادامه اهداف ترسیمی در جنگ ۱۲روزه، بهویژه وارد آوردن خسارت بیشتر به برنامه هستهای و موشکی ایران، شاید اسرائیلیها و شخص نتانیاهو را به ادامه حملات تشویق کند. در این میان با دسترسی به تجهیزات پیشرفته هدایت بمب که دقت و اثربخشی حملات را افزایش میدهد، باید این سناریو را محتمل دانست. این تجهیزات بهویژه کیتهای JDAM، توانایی اسرائیل را برای هدف قرار دادن تأسیسات زیرزمینی و سنگرهای مستحکم ایران تقویت میکند.
از سوی دیگر «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل در یکی از شکنندهترین شرایط خود قرار دارد و با چالشهای سیاسی داخلی قابلتوجهی مواجه است که عمده آن به دلیل تداوم کشتار و جنایات در نوار غزه است و به واسطه ناکامی در شکست حماس و فرسایشی کردن جنگ، دولت او در داخل سرزمینهای اشغالی با انتقادات و تزلزل جایگاه سیاسی روبهرو است.
تجربه نشان داده که رهبران صهیونیست و مشخصا فردی چون نتانیاهو، در گذشته از درگیریهای خارجی برای انحراف توجه از مشکلات داخلی استفاده کردهاند لذا ازسرگیری حملات به ایران میتواند بهعنوان ابزاری برای تقویت جایگاه نتانیاهو در میان افکار عمومی شهرکنشینان و کاهش فشارهای سیاسی داخلی عمل کند.
البته باید در نظر گرفت که هرگونه سوءمحاسبه صهیونیستها و نتانیاهو در تجاوز جدید به ایران میتواند اثر بومرنگی داشته باشد یعنی بهجای کاهش فشارها موجب سقوط و مرگ سیاسی نتانیاهو شود. هنوز تبعات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی پاسخهای موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی بر دوش دولت نتانیاهو سنگینی میکند لذا شاید برای خودداری از تکرار آن تجربه به سمت تجدید تجاوز به ایران نباشد.
با این حال باید گزارهای به نام «الگوی تاریخی نقض آتشبس» را مدنظر قرار داد. اسرائیل سابقه طولانی در نقض آتشبسها دارد و برخی گزارشها از بیش از هزار مورد نقض آتشبس توسط صهیونیستها حکایت دارند. این الگو بهویژه در لبنان، غزه، سوریه و... نشاندهنده تمایل احتمالی نتانیاهو به انجام حملات محدود و هدفمند است که واکنشهای بینالمللی شدیدی را برنمیانگیزد. با دسترسی به کیتهای هدایت بمب جدید، صهیونیستها میتوانند حملات محدودتری را بدون نقض آشکار آتشبس انجام دهند که این امر احتمال ازسرگیری درگیریها را افزایش میدهد.
نقش ایالات متحده و سیاستهای ترامپ
بیشک باید پارامتر کلیدی دیگری به نام «سیاستهای دونالد ترامپ» را هم مدنظر قرار داد که نقش تعیینکنندهای در احتمال از سرگیری حملات دارد. اظهارات اخیر او مبنی بر عدم تمایل به مذاکره با ایران، همراه با ادعایش درباره نابودی برنامه هستهای ایران، نشاندهنده اعتماد به نفس بالای رئیسجمهور آمریکا در مذاکرات احتمالی است. با این حال برخی تحلیلگران معتقدند که این اظهارات بخشی از استراتژی فشار حداکثری برای وادار کردن ایران به پذیرش شرایط سختگیرانهتر در مذاکرات است.
تأثیر مذاکرات ایران و آمریکا بر ترسیم تحولات میدانی را نمیتوان انکار کرد. میزان حمایت آمریکا از حملات احتمالی اسرائیل به ایران به وضعیت مذاکرات دیپلماتیک میان ایران و آمریکا بستگی دارد. اگر مذاکرات به سمت توافقی پیش برود ترامپ ممکن است تلاش کند جلوی اقدامات نظامی مجدد صهیونیستها را بگیرد تا از به خطر افتادن گفتوگوها جلوگیری کند اما در صورت شکست مذاکرات، حملات اسرائیل میتواند بهعنوان اهرمی برای فشار بر ایران مورد حمایت آمریکا قرار گیرد.
البته چشمانداز مذاکرات فعلا مبهم است. با توجه به پیچیدگیهای موجود، ازجمله بیاعتمادی عمیق ایران به آمریکا و ادعاهای مبالغهآمیز ترامپ درباره موفقیتهای نظامی علیه ایران، چشمانداز توافق دیپلماتیک در کوتاهمدت ضعیف به نظر میرسد. فروش اخیر تسلیحات به اسرائیل این پیام را به ایران ارسال میکند که آمریکا آماده حمایت از اقدامات نظامی اسرائیل است.
زمانی که «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با شبکه سیبیاس تأکید دارد که «ایران پیش از هرگونه مذاکره باید اطمینان یابد که آمریکا در میانه گفتوگوها اقدام نظامی علیه ایران انجام نخواهد داد» موید و مبین آن است که تهران، احتمال وقوع هر سناریویی را میدهد چرا که به هیچ وجه اعتمادی به طرف مقابل ندارد که دوباره در میانه مذاکرات، تجاوز دیگری روی ندهد.
در کنار عوامل یاد شده باید به بند غروب برجام و فشارهای بینالمللی هم پرداخت. بند مذکور (غروب برجام) که در اکتبر ۲۰۲۵ (مهرماه سال جاری شمسی)، محدودیتهای هستهای ایران را پایان میدهد، عامل کلیدی در تشدید تنشهاست. کشورهای اروپایی ممکن است از مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران استفاده کنند بهویژه اگر مذاکرات با آمریکا به نتیجه نرسد.
این فرایند که نیازمند تصمیمگیری در ماههای اوت یا سپتامبر ۲۰۲۵ است، میتواند تنشها را به اوج برساند و زمینه را برای اقدامات نظامی صهیونیستها یا حتی آمریکا فراهم کند. لذا باید اذعان داشت که آتشبس فعلی به واسطه عدم اعتماد شکننده جلوه میکند به ویژه که جامعه جهانی، بهویژه کشورهای غربی، تا حدی به حملات و تجاوزات اسرائیل عادت کرده و واکنشهای شدیدی به آن نشان نمیدهند. این چشمپوشیها به واسطه استانداردهای دوگانه میتواند صهیونیستها را به ادامه اقدامات نظامی با استفاده از تجهیزات جدید تشویق کند.
لزوم حفظ و ارتقای توان دفاعی کشور
با توجه به انگیزههای استراتژیک و سیاسی صهیونیستها، حمایتهای نظامی و مالی گسترده آمریکا، بهویژه فروش ۵۱۰ میلیون دلاری تجهیزات هدایت بمب و شکنندگی آتشبس کنونی، احتمال ازسرگیری حملات به ایران، چه بهصورت محدود و چه گسترده، وجود دارد. اظهارات متناقض ترامپ و فقدان چشمانداز روشن برای مذاکرات دیپلماتیک، همراه با نزدیک شدن به ضربالاجل بند غروب برجام، این احتمال را تقویت میکند.
ایران نیز با تأکید بر دفاع از خود و تداوم برنامه هستهای صلحآمیز، نشان داده که در برابر هرگونه تجاوز آماده پاسخگویی است. بنابراین حفظ هوشیاری و آمادگی برای سناریوهای احتمالی، ازجمله درگیریهای جدید، برای ایران و دیگر بازیگران منطقهای ضروری است. در عین حال، تلاش برای بازسازی اعتماد و پیشبرد دیپلماسی میتواند به کاهش تنشها کمک کند، هرچند در شرایط کنونی این امر چالشبرانگیز به نظر میرسد.