سالن زیبایی صحنه قتل آفرید

هفت صبح|  اواخر سال ۱۴۰۲ مرد جوانی به نام امید در تماس با خانواده خود اعلام کرد که در پارکی واقع در قرچک ورامین با وارد کردن ضربه چاقو به گلوی خود اقدام به خودکشی کرده است. خیلی سریع خانواده امید سراغ او رفته و با انتقال امید به بیمارستان او را از مرگ نجات دادند.

در همین حال فرزند‌خوانده‌های امید زمانی که صبح از خواب بیدار شدند با جسد بی‌جان مادرشان به نام فرشته مواجه شدند که در اتاق خواب خانه‌شان افتاده بود. بچه‌های ۹ و ۱۶ ساله فرشته با دیدن جسد او وحشت‌ زده جیغ‌های بی‌امان سر می‌دادند و از صدای گریه و فغان آنها همسایه‌ها وارد خانه‌شان شده و خیلی سریع موضوع را به پلیس اعلام کردند.

راز قتل 

با اعلام گزارش قتل به تیم جنایی، خیلی سریع بازپرس ویژه قتل به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی و همچنین تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی به همراه تیم بررسی صحنه جرم در محل وقوع جنایت حاضر شده و تحقیقات خود را برای یافتن حقیقت کلید زدند.

در اولین بررسی‌های تیم تشخیص هویت و انجام تن‌پیمایی از جسد مشخص شد عامل جنایت بعد از انداختن طناب دور گردن متهم اقدام به بستن دست و دهان او کرده بود. وجود شیار گردنی دور گلوی مقتول حکایت از آن داشت که قاتل با انگیزه خفه کردن فرشته طناب را دور گردنش پیچیده بود.

در ادامه تحقیقات فرزندان فرشته اعلام کردند که پدر خوانده‌شان به نام امید به طرز مرموزی خانه را ترک کرده است. عدم شکستگی قفل درها نشان می‌داد که عامل جنایت از اعضای خانه بوده و به این ترتیب نوک پیکان اتهام به سمت امید چرخید.

در بررسی‌های انجام شده مشخص شد صبح روز کشف جسد امید به دلیل اقدام به خودکشی در بیمارستان بستری شده است و خیلی زود ماموران بالای بستر او حاضر شدند‌. خانواده امید با دیدن ماموران اقرار کردند که امید ماجرای ارتکاب به قتل همسرش را در تماس تلفنی به آنها گفته بود.

یکی از نزدیکان امید به ماموران گفت: صبح زود بود که امید با ما تماس گرفته و گفت از زندگی‌ام با فرشته خسته شدم و از اینکه هر روز کارمان جنگ و دعوا بود با دستان خونین و لرزان برای ما لوکیشن فرستاد.اما فکرش را هم نمی‌کردیم ماجرای قتل فرشته حقیقت داشته باشد تا اینکه ساعتی بعد در بیمارستان چشممان به ماموران افتاد.

 اعتراف به جنایت

امید که خود را در بن‌بست اطلاعاتی دیده بود و می‌دانست با افشای راز ماجرا از سوی خانواده‌اش دیگر راهی برای فرار از حقیقت ندارد؛ لب به اعتراف گشود و به قتل فرشته اقرار کرد و گفت: شب حادثه وقتی با همسرم بحثم شد طنابی آوردم و دور گلوی او انداخته و کشیدم.

ناگهان دیدم که بدنش سست شد و بی‌حال روی زمین افتاد. فکر می‌کردم شاید زنده باشد و از جایش بلند شود.ممکن بود با داد و بیداد بچه‌هایش را بیدار کند و نصفه شب همه همسایه‌ها خبر شوند. برای همین دست و دهانش را هم بستم اما دقایقی بعد متوجه شدم نفس نمی‌کشد.

خیلی وحشت کرده بودم و از خانه‌مان بیرون زدم. سرگردان در خیابان‌ها راه می‌رفتم و گریه می‌کردم تا اینکه وقتی آفتاب زد تصمیم گرفتم خودم را بکشم اما قبل از آن می‌خواستم خانواده‌ام ماجرا را بدانند برای همین به آنها زنگ زدم تا جسدم کنار پارک نماند اما آنها جانم را نجات دادند. با اعتراف صریح متهم به قتل و طی روال قانونی و همچنین انجام بازسازی صحنه جرم،پرونده برای رسیدگی به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شده و متهم پای میز محاکمه رفت.

 در دادگاه

در ابتدای جلسه رسیدگی اولیای دم تقاضای قصاص متهم را کرده و اعلام کردند برای پرداخت تفاضل دیه نیز آمادگی دارند. سپس متهم ۴۳ ساله برای دفاع از خود پشت تریبون حاضر شده و در دفاع از خود گفت: من شوهر سوم فرشته هستم. او از ازدواج اولش یک پسر ۱۶ ساله و از ازدواج دومش یک دختر ۹ ساله دارد که بعد از ازدواجمان با ما زندگی می‌کردند.

متهم ادامه داد: من برای آسایش و رفاه فرشته و فرزندانش هر جانفشانی که از دستم برمی‌آمد کرده بودم اما این اواخر احساس می‌کردم که فرشته با مردان غریبه رابطه دارد و به من خیانت کرده است.هر بار از او می‌پرسیدم چرا اینقدر با تلفن حرف می‌زنی می‌گفت من در حال صحبت با مشتریان یا همکاران سالن زیبایی هستم. حتی اخیرا از من حدود ۱۵۰ میلیون تومان پول در دو نوبت گرفته بود و می‌گفت می‌خواهم برای خودم سالن بزنم و مستقل کار کنم.

متهم ادامه داد: شب حادثه متوجه شدم که فرشته اقدام به تاسیس سالن زیبایی نکرده است. او آرایشگری می‌کرد اما هنوز در سالن افراد دیگر کار می‌کرد.بحثم با او بالا گرفت و گفتم باید بگویی پول‌ها را چه کردی اما فرشته طفره می‌رفت.از شدت عصبانیت به جنون رسیده بودم و چون پیش از دعوا مشروب مصرف کرده بودم دیگر حال خودم را نفهمیدم و طناب را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم. 

قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم و وکلای او برای صدور رأی وارد شور شدند. این در حالی بود که وکیل متهم ضمن ادعای جنون موکلش در زمان ارتکاب جرم از دادگاه تقاضای تشکیل کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی برای تائید سلامت روان متهم را کرد و این تقاضا نیز مورد بررسی هیئت قضایی قرار خواهد گرفت.