رواداری غیرمنتظره سیاسی| حجم مناظرهها و سخنرانیهای انتقادی رو به تزاید است

اتفاقی افتاده است یا مسئولین به شکل منطقی بر لزوم این حرکت سیاسی واقف شدهاند؟
هفت صبح| آیا با سطح جدیدی از رواداری سیاسی روبهرو هستیم؟ این پرسشی است که این روزها در گذر از مناظرهها و سخنرانیها و گفتوگوهای سیاسی چه در فضای مجازی و چه در کرسیهای آزاداندیشی و چه در حتی تلویزیون با آن روبهرو هستیم. اتفاقی افتاده است یا مسئولین به شکل منطقی بر لزوم این حرکت سیاسی واقف شدهاند؟
نشانهها گیج کننده هستند. در اندیشکدههایی که دیگر از شمارش خارج هستند و در پادکستها و تلویزیونهای اینترنتی شما با اقبال وسیع مخاطبان نسبت به بحثهای نظری و اجتماعی و سیاسی روبهرو هستید. بحثها شمولیت عجیبی دارند و از حقوق زنان تا اعتیاد و مهاجرت را در بر میگیرند. و در این رونق بحث و جدل و مخاطبان و مشتاقان بیشمار آنها، بحثهای تند سیاسی و اقتصادی مهمان غیرمترقبه این محفلهاست.
به شکلی بارز در همین یکی دو ماه گذشته، مهدی محمودیان، دکتر مهر آیین، حائری شیرازی، مهدی نصیری، دکتر مطهرنیا و در سطحی دیگر صادق زیبا کلام و محسن برهانی، مدام چالشهایی نظری را در ارتباط با ارکان سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی کشور مطرح میکنند که همواره جزو تابوهای ناگفته محسوب میشدند.
اینجا با یک توپخانه نظریه پرداز روبهرو هستیم که با تکیه بر ثمرات و تبعات سیاستهای پیشین، دمی از آتش باز نمیایستد. برای نسل ژورنالیستهای محافظه کار، این سطح عبور از خطوطی که برایشان سالها با رنگ قرمز پررنگ مشخص شده بود باورنکردنی است. حتی در یک برنامه تلویزیونی در شبکه نسیم که سعید سهیلی حضور داشت اظهارنظر او درباره بهزاد فراهانی (پدر گلشیفته) مورد ممیزی قرار نگرفت و پخش شد.
و یا در مقیاسی دیگر مناظره بسیار دیده شده یک متخصص فقه که در مورد حکم فقهی حجاب، آقای بانکیپور را با شرایط بسیار سختی روبهرو ساخته بود. در چنین اتمسفری دیگر یادداشتهای احمد زیدآبادی و عباس عبدی و توئیتهای عبدالرضا داوری بازتاب بسیار کمتری از قبل پیدا کردهاند.
این حملات مداوم و این چالشهای نظری که طی آنها برخی از بیگفتوگوترین و مسلمترین رکنهای حاکمیت با چالش روبهرو میشوند به تدریج تکاپویی در تئوریسینهای وفادار به حاکمیت پدیدار ساخته است. تئوریسینهایی که بعد از آیتالله مصباح، در باد با صفای امن و آرامش خفته بودند و همه چیز را مسلم میدانستند. حالا آنها باید در گود نظریه و تئوری پاسخگوی این حملات باشند.
البته که هنوز یک قلعه امن دارند که از فراز آن با تفاخر نسبت به منتقدان خود بنگرند و آن ایدههای خاص آیتالله میرباقری است اما خب ابعاد آخرالزمانی این ایدهها در برابر زمینی بودن و ملموس بودن ایدههای مخالفان، به نظر نمیرسد کارآیی لازم را داشته باشد.
حالا تئوریسینهای جوان به تکاپو افتادهاند تا فضیلتهای حاکمیت را چه در سطوح اقتصادی، سیاسی، دیپلماسی و اجتماعی مدون کنند و در مناظره با غولهای خوش سخن و مبرزی که انبار تسلیحات نظریشان بسیار کامل و قدرتمند است کم نیاورند. آن نبرد کنترل شده در آسمان حالا به یک منازعه زمینی بدل شده است.