ماجرای دیدار محسن رضایی با رائفیپور چیست؟
در جستوجوی راز فعالیتهای جدید سیاسی محسن رضایی
هفت صبح| انتشار تصویری از ملاقات محسن رضایی با علیاکبر رائفیپور، سوالات جدی را درمورد نحوه کنش سیاسی فرمانده سابق بهوجود آورده. مهمترین سوال این است که رضایی ۶۹ ساله میخواهد چه نقشی در سیاست ایران داشته باشد؟
این سوال با توجه به سابقهای که از رضایی میشناسیم، اهمیت بیشتری پیدا میکند. او از زمان نخستین ورود به انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۰ همواره گزینه جدی نبود و در انتخاباتهای برگزارشده، شانسی نداشت.
در آخرین انتخابات یعنی ۱۴۰۰ که اغلب کاندیداها چهرههای پوششی بودند و پس از انتخابات پست گرفتند؛ رضایی انتظار داشت سمتی در اندازه وزیر کشور، معاون رئیسجمهور یا معاون اجرایی به او واگذار شود اما در عوض پستی تحت عنوان معاون اقتصادی گرفت که فاقد قدرت اجرایی بود و برای کابینه دولت، محلی از اعراب نداشت و هیچکدام از بخشهای دولت خودش را با مردی که ادعا کرده بود برنامه اقتصادی مدونی دارد، هماهنگ نمیکرد. لذا پس از مدتی رضایی از این سمت کنارهگیری کرد. در نهایت هم سمت دیگری برای رضایی مثل دبیر شورای هماهنگی سران قوا درنظر گرفته شد که مثل همیشه یک کرسی غیراجرایی به شمار میرفت و در تیم اقتصادی دولت بازیگر مهمی نبود.
اما رضایی در جریان انتخابات مجلس نقش خود را عوض کرد و از بازیگری مکمل به بازیگری اصلی تبدیل شد. او که از چهرههای کهنهکار جریان اصولگرایی است و در شوراهای وحدت و ائتلافی این جریان مثل جمنا و شانا حضور داشت؛ در خلال ستادسازی و لیستسازیها با جریانات مختلف جریان اصولگرایی از شورای ائتلاف اصولگرایان (شانا)، شریان، رزما و جماران (جریان نزدیک به دولت و حسین الله کرم که در نهایت با نام امنا وارد انتخابات شدند) و صبح ایران (رائفی پور- سعید محمد) دیدار کرد و یکی از شاهدان میدانی انشقاق میان جریان اصولگرایی در دور نخست انتخابات مجلس بود.
در این میان رضایی تلاش کرد که وحدتی سیاسی میان این شوراها شکل بگیرد و همین ملاقاتها و گفتوگوها و تلاشها برای وحدت احزاب مشتق شده از جریان اصولگرایی او را به یک مهره سیاسی جدید تبدیل کرد و وزن محسن رضایی را افزایش داد. حتی به عقیده برخی، او به پدرخوانده جریانات نوپدید اصولگرایی تبدیل شد. جریاناتی که تضادهای بنیادینی با یکدیگر دارند. رضایی تلاش میکرد به عنوان یک فعال سیاسی مرکز ثقل و اجماع تمامی این جریانات باشد و پروژه وحدت در میان جریانات اصولگرایی را همانگونه که در بیانیه اخیرش به آن اشاره کرده پیش ببرد.
یکی از مهمترین ملاقاتهای رضایی در این دوران، افطاری روز شانزدهم فروردین ماه بود که تمامی جریانات مخالف شانا از جمله صبح ایران (سعید محمد و رائفیپور)، حلقه امنا و جماران (حمید رسایی و سید نظامالدین موسوی)، حلقه نزدیک به زاکانی (پرویز سروری، مالک شریعتی و امین توکل)، رزما (حسین الله کرم، لیدر جمعیت نزدیک به منصور ارضی)، نیروهای عدالتخواه به نمایندگی نصرالله پژمانفر و جریان نزدیک به رضایی یعنی ایستادگی به نمایندگی روحالامینی در آن حضور داشتند. رضایی در این مراسم سعی کرد مخالفان قالیباف را مجاب کند که او را تخریب نکنند و از گروههای مخالف اصولگرایی خواست که در مجلس بعدی از قالیباف عبور نکنند. اما جریانات حاضر متفقالقول میگویند که این بار، ماجرا کمی فرق دارد و باید از هیاترئیسه فعلی عبور کنند و این جلسه بدون نتیجهگیری به پایان میرسد. اخباری هم از این جلسه به بیرون درز میکند و در فضای مجازی منتشر میشود.
به محض انتشار این خبر و حواشی او به دیدار اعضای شورای ائتلاف و حداد عادل میرود تا بازی را به صورت دیگری پیش ببرد. شورای ائتلاف یکی از حامیان قالیباف به شمار میرود. پس از ملاقات با حداد عادل، او جلسهای را هم با سعید محمد و رائفیپور که جمعیت اصولگرای صبح ایران را تشکیل دادهاند و از مهمترین گفتمانهای حذف هیاترئیسه فعلی محسوب میشوند، تشکیل میدهد.
به اینترتیب، درحالیکه پس از ناطق نوری، مهدوی کنی و موحدی کرمانی، حداد عادل چند سالی بود که به عنوان نقطه ثقل وحدت اصولگرایی مطرح شده بود؛ حالا محسن رضایی قصد دارد جای حداد، که در انتخابات اخیر با آن جمله عجیب چنارها و پاجوشها و البته عملکرد ضعیف شانا، جایگاه خود را به خطر انداخت را به دست بیاورد.
شاید بتوان گفت تلاشهای اخیر، نخستین کنش جدی سیاسی- حزبی محسن رضایی در سالهای اخیر است. اما او پروژه سختی را برای این کنش انتخاب کرده، چون مجلس جدید بنا دارد با قالیباف یک چالش جدی را آغاز کند. اما از آن سو، رضایی به عنوان فرمانده سابق قالیباف و البته بخشی از تیم ارشد رئیسی، در حالحاضر نزدیکترین فرد به متنوعترین رویکردهای سیاسی اصولگرا از مخالفان رئیس مجلس تا مخالفان رئیس دولت است و این طور به نظر میرسد که این جریانها تا حدی هم از او حرفشنوی دارند.
برخی ناظران البته معتقدند که رضایی با تلاش برای اجماع اصولگرایان بر سر قالیباف هدف دیگری هم دارد و آن هم، حذف مهمترین رقیب انتخاباتی خود در انتخابات آینده و معرفی خود به عنوان آلترناتیو است. اما آیا مگر او باز هم قصد حضور در انتخابات دارد؟
رضایی کسی است که در دو دهه اخیر همواره به عنوان یک چهره سیاسی با برنامههای اقتصادی کلان در انتخاباتهای اخیر شناخته شده بود. این طور به نظر میرسد که رضایی با مشاهده ناتوانی دولت در حل مشکلات اقتصادی به خصوص تورم ۴۰درصد و نیز با افزایش تنشهای نظامی ایران و اسرائیل، تصور میکند دوباره شرایط برای نقشآفرینی خود او در عرصه سیاسی نیز فراهم است و میتواند خود را به عنوان آلترناتیو بحرانهای موجود معرفی کند و شاید این فرصت را پیدا کند که فرمول خود برای حل مشکلات اقتصادی یعنی اداره کردن کشور را با پشتوانه تجربه خود به عنوان یک فرمانده نظامی، اجرا کند. در صورتیکه او بتواند چهره کلیدی اجماعسازی برای انتخاب هیات رئیسه مجلس باشد و در ادامه سرنخ وحدت اصولگرایان را در دست بگیرد و گفتمان نظامی- اقتصادی خود را تقویت کند؛ تعجب نباید کرد اگر او را در ۱۴۰۴ در حال رقابت با رئیس دولت فعلی ببینیم. دست کم ملاقاتهای فعلی نشان میدهد که کفه ترازوی انتخابات ۱۴۰۰ در حالحاضر به سمت او سنگینتر شده و شاید اگر حالا آن انتخابات برگزار میشد؛ برخی از آن کاندیداهای پوششی به نفع او از دور رقابتها کنار میرفتند.