فضای مجازی و تهدیدات جنسی| چگونه از کودکان محافظت کنیم؟

یکی از مهمترین این نیازها، آموزش تربیت جنسی دیجیتال و خودمراقبتی آنلاین است
هفت صبح،محمدمهدی سیدناصری| در دنیای دیجیتال امروز، کودکان و نوجوانان بیش از هر زمان دیگری در معرض خطرات و چالشهای جدیدی قرار دارند که نیازمند توجه ویژه و آموزشهای متناسب با این فضا هستند. یکی از مهمترین این نیازها، آموزش تربیت جنسی دیجیتال و خودمراقبتی آنلاین است که به کودکان کمک میکند تا در برابر تهدیدات جنسی در فضای مجازی مقاوم باشند و از خود محافظت کنند.
ضرورت تربیت جنسی دیجیتال در عصر فناوری
در جهانی که دیوار میان واقعیت و فضای مجازی روزبهروز نازکتر میشود، کودک ایرانی نیز دیگر نه تنها در کوچه و مدرسه، که در دنیایی بیمرز از اطلاعات، ارتباطات و اغواگری دیجیتال قد میکشد. جهانی که در آن، گوشیهای هوشمند جای اسباببازیهای سنتی را گرفتهاند و در پس هر کلیک و لمس صفحهای نورانی، ممکن است تهدیدی پنهان برای جسم و روان کودک نهفته باشد.
در چنین فضای متغیر و بیرحمی، تربیت جنسی کودکان دیگر نمیتواند محصور در مفاهیم سنتی و آموزشهای پنهانی بماند، بلکه نیازمند بازتعریفی عمیق، جامع و آیندهنگر است؛ آن هم نه صرفاً تربیت جنسی در معنای بیولوژیک و محافظهکارانهاش، بلکه تربیت جنسی دیجیتال: دانشی نوین و حیاتی که باید به کودک بیاموزد چگونه در این جهان پرآسیب، خود را بشناسد، خود را بپذیرد و از حریم خصوصی و کرامت انسانیاش در برابر موج فریبها، درخواستهای جنسی، آزارهای آنلاین و بهاشتراکگذاری تصاویر خصوصی محافظت کند.
در ایران، خلأ نظاممند و هدفمند آموزش تربیت جنسی متناسب با فضای مجازی، یکی از نگرانیهای جدی در حوزه حقوق کودک است. فقدان این آموزشها، کودکان را در برابر تهدیداتی چون «سوءاستفادههای جنسی آنلاین»، «باجگیری جنسی دیجیتال (سکستارشن)» و «بدرفتاریهای جنسی در پلتفرمهای پیامرسان» بیدفاع میگذارد.
از سوی دیگر، سکوت خانوادهها، واهمه مدارس از ورود به این مباحث و بیعملی نهادهای تقنینی، منجر به بازتولید آسیبها و رنجهای پنهان در میان نسل جدید شده است؛ نسلی که بهجای آموختن راههای مراقبت از خود، ناگزیر در تارهای نامرئی فناوری گرفتار میشود. حق بر تربیت جنسی دیجیتال، نه صرفاً یک ضرورت آموزشی، بلکه بخشی جداییناپذیر از حق کودک بر سلامت، امنیت، کرامت و رشد متوازن در دنیای معاصر است.
فقدان آموزش تربیت جنسی مناسب برای فضای مجازی
در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، آموزشهای مرتبط با تربیت جنسی هنوز بهصورت جامع و متناسب با فضای دیجیتال ارائه نمیشود. مطالعات نشان میدهد که نبود این آموزشها میتواند کودکان را در معرض خطرات جدی قرار دهد. بهعنوان مثال، مطالعهای در اهواز نشان داد که بسیاری از والدین در ارائه آموزشهای جنسی به فرزندان خود دچار سردرگمی و تردید هستند و اغلب به محدودیتهای سنتی پایبندند.
پیشگیری از فریبهای جنسی آنلاین و ارسال تصاویر خصوصی
یکی از تهدیدات جدی در فضای مجازی، فریبهای جنسی آنلاین است که میتواند منجر به ارسال تصاویر خصوصی توسط کودکان شود. آموزشهای مناسب میتواند به کودکان کمک کند تا این تهدیدات را شناسایی کرده و از خود محافظت کنند. برنامههای آموزشی موفق در کشورهای مختلف نشان دادهاند که آموزشهای جامع میتواند تأثیر مثبتی بر رفتارهای کودکان داشته باشد و آنها را در برابر سوءاستفادههای جنسی محافظت کند.
مسئولیت مدرسه و خانواده در ارتقا سواد دیجیتال جنسی
مدارس و خانوادهها نقش حیاتی در آموزش تربیت جنسی دیجیتال دارند. در کشورهای پیشرفته، برنامههای آموزشی متعددی برای ارتقا سواد دیجیتال جنسی کودکان طراحی و اجرا شده است. بهعنوان مثال، برنامههایی مانند The World Starts With Me در اوگاندا و Fourth R در کانادا با موفقیت توانستهاند آگاهی کودکان را افزایش داده و رفتارهای آنها را بهبود بخشند.
ضرورت حکمرانی دانایی در زیستجهان کودکان دیجیتال
حق کودک بر تربیت جنسی دیجیتال، حق بر دانستن است؛ دانستنی برای حفظ خویشتن، شناخت بدن، مرزهای حریم خصوصی و مقابله با خشونتها و آزارهای نامرئی در لایههای تاریک اینترنت. در عصری که کودکان بیش از هر نسل دیگری در معرض اطلاعات متناقض و گاه فریبنده قرار دارند، آموزش خودمراقبتی دیجیتال، دیگر یک انتخاب اخلاقی یا فرهنگی نیست، بلکه ضرورتی حقوقی و پیششرطی بنیادین برای تضمین حق بر زندگی ایمن، سلامت روان، کرامت انسانی و رشد آزادانه است.
قانونگذار ایرانی، سیاستگذار فرهنگی، نهادهای آموزشی و رسانههای عمومی، اگر امروز چشم بر واقعیتهای تلخ فضای مجازی ببندند، فردا باید در برابر نسل آسیبدیدهای پاسخگو باشند که نه بهخاطر کنجکاوی، بلکه به دلیل ناآگاهی، قربانی شده است. در برابر کودکانی که قربانی ارسال ناخواسته تصاویر خصوصی میشوند، که در سکوت از باجگیری جنسی آنلاین رنج میبرند، که از ناآگاهی و بیپناهی به دام شکارچیان دیجیتال میافتند، نمیتوان صرفاً با فیلترینگ، سرزنش یا انکار، نسخهای درمانگر پیچید.
تربیت جنسی دیجیتال، ابزاری پیشگیرانه و آگاهساز است؛ سپری است در برابر تهدیدهای روانی و جنسی و پلی است به سوی توانمندی و امنیت. کشورهایی که با شجاعت و برنامهریزی، سواد جنسی دیجیتال را وارد برنامههای آموزشی کردهاند، توانستهاند میزان سوءاستفادههای آنلاین را کاهش دهند و نسل آگاهتری را برای مواجهه با دنیای دیجیتال پرورش دهند.
برای ایران عزیزمان نیز زمان آن فرا رسیده که با نگاهی آیندهنگر، آموزش تربیت جنسی دیجیتال را در قالب سیاستهای ملی، محتوای آموزشی رسمی، برنامههای والدگری و برنامههای رسانهای جای دهد. این تحول، نه صرفاً پاسخی به تهدیدهای بیرونی، که نوعی تعهد درونی به حقوق نسل آینده است. تنها در سایه چنین سیاستی است که میتوان امیدوار بود کودک ایرانی، نه در تاریکی نادانی، که در روشنایی آگاهی، بالنده شود و آیندهاش را با جسارت، سلامت و کرامت رقم بزند.