زنم به من بیمحلی میکرد کشتمش!| وقتی تصور کردم همسرم به من خیانت میکند خون جلوی چشمانم را گرفت
مردی که همسر خدمتکار خود را در خانه خفه کرده بود با تقاضای فرزندانش به قصاص محکوم شد
هفت صبح| اردیبهشت ماه سال 1402 رسیدگی به قتل زن جوانی به نام زیبا در خانهاش واقع در یکی از محلههای ورامین در دستور کار ماموران پلیس آگاهی و تیم جنایی قرار گرفت.با اعلام این خبر تیمی از ماموران پلیس به همراه بازپرس ویژه قتل در محل وقوع جنایت حاضر شده و تحقیقات خود را آغاز کردند.تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی در بررسیهای ابتدایی علت مرگ زیبا را خفگی همراه با خونریزی داخل بینی اعلام کردند که حکایت از انسداد راههای تنفسی توسط غیر داشت.
همچنین مشاهدات ابتدایی تیم جنایی حاکی از آن بود که آثار شکستگی شیشه پنجرهها یا تخریب قفل در ورودی وجود ندارد.در حالی که جسد با دستور بازپرس جنایی به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد،تیم جنایی در بررسیهای ابتدایی خود فرزندان مقتول را که خبر قتل مادرشان را به مرکز فوریتهای پلیس 110 گزارش کرده بودند،تحت تحقیقات قرار دادند.
اظهارات فرزندان مقتول
پسر مقتول در اظهارات ابتدایی خود به ماموران گفت:«صبح روز حادثه من و دو خواهرم مطابق هر روز دنبال کار خود رفتیم.نزدیک ظهر بود که من به خانه برگشتم.ابتدا زنگ در خانه را زدم اما وقتی مادرم در را باز نکرد گمان کردم که او در خانه حضور ندارد برای همین کلید را در قفل چرخانده و وارد خانهمان شدم.همین که وارد خانه شدم متوجه شدم که مادرم جلوی در حمام خانه افتاده است.اول تصورم بر این بود که حالش بد شده است اما وقتی شانههایش را گرفته و او را صدا زدم متوجه شدم که بدنش سرد است.»
پسر مقتول در ادامه گفت:«همان موقع موضوع را به دو خواهرم و به اورژانس اطلاع دادم چون نمیخواستم باور کنم مادرم فوت کرده است.فکر میکردم شاید یک روزنه امیدی برای زنده ماندنش وجود داشته باشد.اما امدادگران اورژانس که از راه رسیدند گفتند مادرم خفه شده و همان موقع من و خواهرانم فورا موضوع را به پلیس اطلاع دادیم.»
پسر زیبا در ادامه گفت:«این اواخر مادر و پدر ما اختلافات شدیدی پیدا کرده بودند.حتی چند باری ما متوجه شدیم که کار آنها به زد و خورد و درگیری فیزیکی هم رسیده است. برای همین من و خواهرانم جز پدرمان به کسی مظنون نیستیم.»
اعتراف به قتل همسر
بعد از اینکه فرزندان مقتول پدرشان را به عنوان تنها مظنون پرونده معرفی کردند،شوهر زیبا تحت بازجویی قرار گرفت و در همان برخورد ابتدایی با ماموران به قتل همسر خود اعتراف کرد.متهم در اظهارات اولیه خود ادعا کرد که همسرش در جریان درگیری روز حادثه با چاقو به او حمله کرده و زخمیاش کرده است. در حالی که به نظر میرسید متهم با این ادعا قصد داشت قتل همسرش را به دلیل دفاع از خود عنوان کند، بررسی صحت ادعای او از سوی بازپرس جنایی به کارشناسان پزشکی قانونی محول شد.
کارشناسان بعد از معاینه متهم در گزارش خود اعلام کردند هیچ گونه آثار درگیری روی بدن متهم به چشم نمیخورد.همچنین اعلام داشتند که متهم مقدما و غافلگیرانه اقدام به خفه کردن همسر خود کرده است.با تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه جرم از سوی متهم و همچنین صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.به این ترتیب متهم پای میز محاکمه رفته و از خود دفاع کرد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی فرزندان مقتول به عنوان اولیای دم پرونده تقاضای قصاص پدرشان را کردند. سپس نوبت به شوهر زیبا رسید که در قامت متهم به قتل از خود دفاع کند.او گفت:«من و همسرم با همدیگر 19 سال زندگی مشترک داشتیم.او خدمتکار بود و برای تامین هزینههای معیشت در خانههای مردم کار میکرد تا کمک خرج خانه باشد.اما سالهای اخیر زیبا اصلا به من توجه نمیکرد و همیشه با بیمحلی با من رفتار میکرد.برای همین من به او شک کرده بودم و تصور میکردم شاید کاسهای زیر نیم کاسه است که او دیگر به من علاقه ندارد.فکر میکردم شاید با غریبهای وارد رابطه شده است.»
متهم در ادامه گفت:«وقتی تصور میکردم همسرم به من خیانت میکند خون جلوی چشمانم را میگرفت و همین سبب بروز درگیری بین ما میشد تا اینکه روز حادثه متوجه شدم همسرم شب قبل به جاده چالوس رفته است.وقتی از او پرسیدم با چه کسی رفته بودی شروع کرد به داد و بیداد و فحاشی به من.میگفت به تو ربطی ندارد و من بار دیگر فکر خیانت کردن او در سرم میجوشید و دیگر نفهمیدم چه کار میکنم.او را با شالی که دم دستم بود خفه کردم اما همان موقع پشیمان شدم.»
در پایان جلسه رسیدگی قضات دادگاه متهم را به قصاص محکوم کردند.