غذای فردای ما در دست این چند شرکت است
چهار شرکت عظیم شیمیایی و بذر جهان با نفوذ اقتصادی و سیاسی خود، بازار جهانی غذا و کشاورزی را در کنترل گرفتهاند
هفت صبح| در دل کشاورزی صنعتی، کود نهتنها یک نهاده فنی، بلکه ابزاری برای کنترل زنجیره تولید غذاست. افزایش قیمت کود، مستقیماً بر توان کشاورزان برای حفظ عملکرد تاثیر میگذارد. اگر کشاورزان به دلیل هزینههای بالا، مصرف کود را کاهش دهند، تولید غلات اصلی نیز افت خواهد کرد، افت تولیدی که در سطح جهانی، به افزایش قیمت و کاهش دسترسی به غذا منجر میشود.
بازار جهانی کود، خود به تنهایی یک امپراتوری چندصد میلیارد دلاری است. تنها در فاصله یک سال، ارزش این بازار از ۱۷۰ میلیارد به بیش از ۱۹۲ میلیارد دلار رسید. اما این رشد، تحت سلطه چند شرکت بزرگ شکل گرفته است؛ شرکتهایی که نهتنها کود تولید میکنند، بلکه با سرمایهگذاریهای فراملی، بر قیمتگذاری، توزیع و حتی سیاستگذاری کشاورزی تاثیر میگذارند.
در جهان امروز، کشاورزی دیگر صرفاً به بذر و خاک محدود نیست؛ بلکه به میدان رقابت شرکتهایی بدل شده که نهتنها بذر را کنترل میکنند، بلکه سرنوشت غذایی، زیستمحیطی و حتی سیاسی کشورها را در مشت دارند. چهار شرکت بزرگ، نزدیک به هفتاد درصد بازار جهانی بذر و مواد شیمیایی کشاورزی را در اختیار دارند سلطهای که با تاریخچهای تاریک، سرمایهگذاریهای پیچیده و فناوریهایی بحثبرانگیز همراه است.
شرکت بایر
شرکت بایر، یکی از بزرگترین بازیگران این میدان با خرید شرکت مونسانتو، به غولی بیرقیب در حوزه بذر و سم تبدیل شد. گردش مالی این شرکت در سال گذشته، بیش از صد میلیارد دلار بوده و در میان سهامداران اصلی آن، نهادهای سرمایهگذاری کلان قرار دارند. اما تاریخ بایر، تنها به تولید دارو ختم نمیشود. این شرکت زمانی هروئین را بهعنوان داروی سرفه برای کودکان عرضه میکرد و در جنگ جهانی دوم، تولیدکننده گازهای شیمیایی بود. بایر، بخشی از شرکت بزرگ «ایجی فاربن» بود که از حامیان مالی اصلی حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان محسوب میشد و در آزمایشهای انسانی اردوگاههای مرگ مشارکت داشت.
باسف؛ رنگ، کود و ردپای سیاست
شرکت باسف، دیگر غول آلمانی این صنعت نیز ریشه در همان ساختار «ایجی فاربن» دارد. این شرکت که در ابتدا با تولید رنگهای قطران زغالسنگ شناخته میشد، امروزه در حوزههای گوناگون از پلاستیک و نفت گرفته تا بذرهای اصلاحشده و آفتکشهای شیمیایی فعالیت دارد. باسف در سالهای اخیر، سومین فروشنده بزرگ آفتکش در جهان بوده و با سرمایهگذاریهای گسترده، جایگاه خود را در بازار جهانی تثبیت کرده است.
شرکت کورتوا
شرکت کورتوا، حاصل ادغام دو شرکت بزرگ در حوزه کشاورزی و شیمی، با درآمدی چند میلیارد دلاری، یکی دیگر از بازیگران اصلی این میدان است. این شرکت، وارث میراث شرکتهایی است که در تولید مواد شیمیایی خطرناک مانند ناپالم و دیوکسین نقش داشتهاند. فاجعه بوپال در هند، که هزاران قربانی برجای گذاشت، از کارخانهای متعلق به یکی از شرکتهای تابعه این مجموعه رخ داد، فاجعهای که هیچگاه مسئولیت آن پذیرفته نشد.
شرکت دوپونت
شرکت دوپونت، با سابقهای طولانی در تولید مواد منفجره، بعدها به تولید پلاستیکهایی چون نایلون، لیکرا و تفلون روی آورد. این شرکت، در تولید مواد شیمیایی مخرب محیطزیست مانند ترکیبات فلورینه و گازهای تخریبکننده لایه ازن نیز نقش داشته است. دوپونت، همچنین نخستین کارخانه تولید پلوتونیوم جهان را طراحی و راهاندازی کرد و در توسعه بنزینهای سربدار که اثرات مخرب عصبی دارند، پیشگام بود.
تاثیر شرکتهای تازه وارد
شرکت سینجنتا، که توسط شرکت دولتی چین خریداری شده، با درآمدی چند ده میلیاردی، یکی از تازهواردهای این امپراتوری است. این شرکت، تولیدکننده حشرهکشهای بسیار سمی و فناوریهایی چون «ترمیناتور» است فناوریای که بذرهایی تولید میکند که قابلیت تکثیر ندارند و کشاورزان را مجبور میکند هر ساله بذر جدید خریداری کنند. سینجنتا همچنین با استفاده از روشهای بازاریابی پیچیده، پروژههایی مانند «برنج طلایی» را در کشورهای فقیر اجرا کرده که در ظاهر نوعی کمک غذایی است، اما در عمل، بستری برای گسترش نفوذ بیوتکنولوژی در کشاورزی جهان محسوب میشود.
روایت تمرکز، سود و گرسنگی
در کنار چهار غول اصلی، شرکتهایی چون نوترین از کانادا، یارا از نروژ، موزائیک از ایالات متحده، گروه ICL از اسرائیل و هلدینگ شیمیایی شیلی، هرکدام با گردش مالی چند میلیارد دلاری، سهم قابل توجهی از بازار جهانی کود را در اختیار دارند. سهامداران اصلی این شرکتها نیز همان نهادهای مالی شناختهشدهاند که در صنعت بذر و آفتکش نیز نقش دارند از جمله گروههای سرمایهگذاری ونگارد، بلکراک، استیتاستریت و ژئود.
اما سلطه شرکتهای بزرگ تنها به کود محدود نمیشود. در حوزه ماشینآلات کشاورزی، چهار شرکت مستقر در ایالات متحده، اروپا و ژاپن، نزدیک به نیمی از بازار جهانی را در اختیار دارند. در صنعت داروهای دامپزشکی نیز، چهار شرکت بزرگ از ایالات متحده و آلمان، ۴۹ درصد بازار را کنترل میکنند. حتی در بخش کودهای مصنوعی، چهار شرکت اصلی یکچهارم بازار را در قبضه دارند.
در حوزه فرآوری مواد غذایی و آشامیدنی، ده شرکت فراملی از ایالات متحده، سوئیس، برزیل، بلژیک و فرانسه، بیش از یکسوم بازار جهانی را در اختیار دارند. در خردهفروشی مواد غذایی نیز، شرکتهای آمریکایی ۴۷ درصد از فروش ده شرکت برتر را به خود اختصاص دادهاند و تنها شرکت والمارت، حدود ۳۰ درصد از این فروش را در اختیار دارد. این سودآوری، عمدتاً حاصل تزریق تریلیونها دلار از سوی دولتها برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی بوده است. اما این مداخله، پیامدهای ناخواستهای نیز داشته؛ از جمله افزایش قیمت داراییهای کلیدی مانند غذا، که خود به تشدید بحران گرسنگی منجر شده است.
اکنون، جهان در میانه یک بحران غذایی گسترده قرار دارد که با افزایش گرسنگی، کاهش دسترسی به غذا و شکنندگی فزاینده زیستمحیطی شناخته میشود. این بحران، بخشی از یک بحران چندلایه است که در آن بحران آبوهوا، بدهی، سلامت و ژئوپلیتیک به هم گره خوردهاند. نمیتوان این بحرانها را از یکدیگر جدا کرد، زیرا ساختارهای اقتصادی، زیستمحیطی و سیاسی امروز، بهگونهای درهمتنیدهاند که هر اختلال، به موجی از بحرانهای همپوشان منجر میشود.
بازارهای غلات نیز، بهشدت مالیشدهاند. شرکتهای فراملی قدرتمند، با تسلط بر تجارت جهانی غلات، قیمتها را در اختیار دارند. شرکتهای آرچر دنیلز، بانج، کارگیلز و لوئیس دریفوسبین ۵۰ تا ۷۰ درصد از تجارت جهانی غلات را کنترل میکنند. این شرکتها، در سالهای اخیر، با افزایش شدید قیمت مواد غذایی، سودهای بیسابقهای به دست آوردهاند.در واقع، سرمایهداری تهاجمی، از دل بحران جهانی غذا تغذیه میکند. بازارهای آتی مالیشده، به سرمایهگذاران اجازه میدهند تا از نوسانات قیمت غلات سود ببرند. اما همین نوسانات، دسترسی مردم به غذا را دشوارتر میکند و کشاورزان را در تامین نهادههای تولید، با چالشهای جدی مواجه میسازد.