کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۵۲۵۹
تاریخ خبر:

ماجرای درگیری خونین برادرانه در بستنی فروشی موروثی

ماجرای درگیری خونین برادرانه در بستنی فروشی موروثی

مرد جوان که در درگیری با برادر بزرگش ‌او را ‌‌فلج کرده بود پای میز محاکمه ایستاد

هفت صبح| رسیدگی به پرونده درگیری خونین دو برادر از  بیست و هفتم مرداد  ماه سال 1402 به دنبال وقوع درگیری خونین در مغازه بستنی فروشی در خیابان مهرآباد آغاز شد.روز حادثه همسایه‌های مغازه بستنی فروشی که شاهد نزاع خونین بودند با مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ تماس گرفته و از ماموران کمک خواهی کردند.بلافاصله ماموران کلانتری محل مقابل بستنی فروشی حاضر شدند و رسیدگی به موضوع را آغاز کردند.

 

شواهد نشان می‌داد درگیری میان دو برادر به نام‌های کریم و اکبر در مغازه بستنی فروشی پدری‌شان به خون کشیده شده و کریم 55ساله از ناحیه گردن به شدت آسیب دیده و به بیمارستان منتقل شده است.کریم تحت عمل جراحی قرار گرفت. اما  پزشکان اعلام کردند به دلیل وارد آمدن ضربه سهمگین به گردن فرد مجروح،  او از ناحیه  نخاع  آسیب دیده  و پاهایش فلج شده است.کریم پس از بهبودی نسبی  و ترخیص از بیمارستان از برادر 35ساله‌اش شکایت کرد.

 

با اعلام شکایت کریم، او با دستور قضایی تحت معاینات و آزمایش‌های کارشناسان پزشکی قانونی قرار گرفت و همچنین برادر او به عنوان عامل درگیری منجر به نقص عضو بازداشت شد.

 

اعتراف به درگیری 

با این شکایت اکبر بازداشت شد و به درگیری خونین با برادر بزرگش اعتراف کرد.متهم در تشریح ماجرا گفت: پدرم  سال‌ها مغازه بستنی فروشی داشت و من از نوجوانی پیش او کار می‌کردم.در تمام آن سال‌ها عصای دست پدرم بودم و برای رونق کسب و کارمان هر کاری از دستم بر می‌آمد انجام دادم تا حدی که پدرم همیشه از من تشکر می‌کرد.

 

متهم در ادامه گفت: یکسال قبل پدرم فوت کرد و من بعد از پایان گرفتن مراسم ترحیم او طبق روال قبل بستنی فروشی را اداره می‌کردم. اما برادر بزرگم سر ناسازگاری برداشته بود و می‌گفت باید بستنی فروشی را بفروشیم و ارث پدری را تقسیم کنیم.کریم هر روز ساز فروش مغازه را کوک می‌کرد و پایش را در یک کفش کرده بود و می‌گفت سهمم را می‌خواهم.

 

متهم ادامه داد: من در مغازه کار می‌کردم و نمی‌خواستم  مغازه بستنی فروشی را که یادگار پدرمان  بود بفروشیم. به او می‌گفتم می‌توانیم به کاسبی‌مان در کنار هم ادامه دهیم چون مغازه واقعا حیف بود و با فروش آن زحمات چندین ساله‌ام بر باد فنا می‌رفت. اما برادرم به هیچ وجه راضی نمی‌شد و من هم توانایی مالی برای خرید سهم او را نداشتم.برای همین ما سر همین موضوع با هم اختلاف داشتیم و چندبار با هم درگیر شده بودیم.

 

متهم در ادامه راجع به روز حادثه گفت: آخرین بار من در مغازه در حال گرفتن آبمیوه برای مشتری‌ها بودم که کریم با چوب وارد مغازه شد. تا به خودم بجنبم او یکباره  شیشه‌های مغازه را شکست و به یخچال ضربه زد. او می‌خواست مرا بزند که جاخالی دادم. سعی کردم با کاردکی که بستنی درست می‌کردم  از خودم دفاع کنم که  کاردک ناخواسته به گردن برادرم  خورد و موجب آسیب به نخاع او شد. وقتی برادرم روی زمین افتاد فورا با اورژانس تماس گرفتم. چون قصد آسیب زدن به او را نداشتم و تمام تلاشم را هم کردم که جانش را نجات دهم.با اعتراف متهم و تکمیل تحقیقات‌، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.پس از طی روال قانونی پرونده متهم پای میز محاکمه رفت.

 

در دادگاه 

در ابتدای جلسه کریم که با واکر به دادگاه آمده  و به سختی  قادر به راه رفتن بود، در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من درخواست قصاص برادرم را دارم و به هیچ قیمتی حاضر به مصالحه نیستم.  او زندگی مرا تباه کرد و باید مجازات شود.

 

وقتی متهم روبه‌روی قضات ایستاد اظهارات قبلی‌اش را تکرار کرد و گفت: من قصدم آسیب رساندن به برادرم نبود و فقط می‌خواستم از خودم دفاع کنم. باور کنید وقتی برادرم با چوب به مغازه‌ام حمله کرد ترسیده بودم. کاردک در دستم بود و  مدام به این طرف و آن طرف می‌رفتم تا چوب به سر و صورتم برخورد نکند.کریم بی‌امان چوب را به همه جا می‌کوبید و در حال آسیب زدن به اموال بستنی فروشی بود.

 

من واقعا غافلگیر شده بودم و فقط می‌خواستم از جان خودم و اموالمان محافظت کنم.وقتی برادرم به مغازه حمله کرد من در حال بستنی ریختن برای مشتری بودم و برای همین کاردک در دستم بود.در این حین کاردک  ناخواسته به گردن برادرم خورد.من پشیمانم و تقاضای بخشش دارم.

در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

 

کدخبر: ۵۶۵۲۵۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر