او را با هیچی کشتم! | از قتل با مجسمه گچی و بند شلوار بلوچی تا سیم هندزفری
گاهی متهمان شیوههای عجیبی برای ستاندن جان قربانی خود به کار برده و از ادوات و آلات عجیبی استفاده کردهاند
هفت صبح| چاقو، قمه و اسلحه .اینها پرتکرارترین آلات قتاله در پروندههای جنایی هستند که همراه داشتن آنها، نشاندهنده انگیزه مخفی بروز خشونت را همراه دارد. وقتی متهمان در جلسات محاکمه اظهار میکنند که :«نمیخواستم بکشمش!»؛ به احتمال خیلیزیاد سوال بعدی قاضی را میتوان اینطور حدی زد: «پس چرا چاقو یا اسلحه همراه داشتی؟»
در برداشتن آلت قتالهای که در مضامین حقوقی نوعاً کشنده محسوب میشود، نشان از انگیزه قوی متهم برای ابراز خشونت دارد اما در برخی موارد هم متهم برای رقمزدن جنایت از ابزارآلاتی استفاده میکند که نوعاً کشنده نیست.شاید به کارگیری این نوع ادوات برای فرار از مجازات بعدی باشد؛ حال آنکه متهمان نمیدانند استفاده از ابزارآلات نوعاً کشنده تنها یکی از راههای اثبات انگیزه مجرمانه است و چنانچه فردی آگاهانه دست به اعمالی بزند که موجب جان دادن فردی شود، مشمول عنوان اتهامی قتل عمد و قصاص خواهد بود.
قتل با مجسمه گچی
سیزدهم اسفند سال 1401، زنی ۸۳ساله در خانهاش در خیابان مدنی تهران در اثر خفگی کشته شد. این در حالی بود که آثار شکستگی با مجسمهای گچی هم روی سرش دیده میشد. قتل او از سوی پلیس به محمدرضا صاحبجمعی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. وسایل خانه بههم ریخته بود و دو گوشی تلفن همراه مقتول و دستگاه اکسیژنساز خانهاش نیز سرقت شده بود.
دو استکان چای باقیمانده و وسایل درست کردن غذا در محل، احتمال داد که قاتل آشنا بوده است. با گذشت دو ماه از این ماجرا، چند روز پیش اثر انگشت نوه مقتول روی مجسمه به دست آمد و او دستگیر شد. فرزاد ۴۰ساله پس از بازداشت، دیروز به قتل مادربزرگش اعتراف کرد و گفت: «آن روز مهمان او بودم که دعوایمان شد. وقتی به مادرم فحاشی کرد، عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم. مجسمه گچی را به سمتش پرت کردم که به سرش خورد و فوت شد. وسایل را برای صحنهسازی سرقت کردم و از قتل او پشیمانم.»
قتل با سیم هندزفری
عقربهها ساعت ۱۰صبح پنجشنبه هفدهم شهریورماه سال 1401 را نشان میداد که چند مرد افغانستانی سراسیمه و در حالیکه فریادهای کمککمک سر میدادند به سمت یکی از کسبه اهالی بلوار مخبری محله جنتآباد رفتند و مدعی شدند جسد دوست خود را در خانهای که مشغول به کار هستند، یافتهاند. خیلی زود این حادثه از سوی این کسبه محل که برای کمکرسانی به خانه قدیمی رفته بودند، به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش شد.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ۱۳۸جنتآباد، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و بازپرس کشیک قتل راهی محل حادثه شده و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. تیم جنایی پس از حضور در صحنه جنایت، در حمام خانه موردنظر با جسد مرد جوان افغانستانی مواجه شدند که براثر خفگی به قتل رسیده و یک سیمهندزفری همراه با تیکهای پارچه دور گردنش انداخته شده بود.
به این ترتیب یکی از دوستان مقتول تحت بازجویی قرار گرفت و ادعا کرد: «روز حادثه با دوستان خود تصمیم گرفتیم بیرون برویم اما مقتول ما را همراهی نکرد. این در حالی بود که چند ساعت بعد به خانه برگشتیم و جسد دوستمان را در حمام پیدا کردیم.» بازپرس پس از دریافت این اطلاعات، به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستور داد تا دیگر دوستان مقتول را برای کشف زوایای پنهان پرونده هدف تحقیق قرار دهند و دوربینهای مداربسته اطراف محل وقوع جنایت را بازبینی کنند. اما راز قتل تا کنون فاش نشده است.
قتل با کیسه پلاستیکی
شهریورماه سال 97 ماموران انتظامی در جریان حادثه قتل دختر جوانی در محدوده خلیج فارس تهران قرار گرفتند. با اعلام این موضوع، بازپرس کشیک قتل پایتخت به همراه ماموران تشخیص هویت و آگاهی تهران بزرگ به محل حادثه رفتند و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند.
فردی که برای اولینبار با مقتول روبهرو شده بود، برادرش بود. او در این باره ادعا کرد: «اینجا خانه پدری من است و دو خواهر مجردم در این مکان زندگی میکنند.» او ادامه داد: «امروز وقتی به در خانه رسیدم، چند بار زنگ زدم، اما کسی جواب نداد؛ به همین دلیل با به دست گرفتن قفل فرمان به داخل رفتم تا اگر غریبهای داخل خانه است، او را بزنم که یک دفعه با جسد خواهر کوچکترم روبهرو شدم.»
این فرد در کمال خونسردی ادامه داد: «او به طرز فجیعی خفه شده بود و یک پلاستیک نیز روی صورتش کشیده بودند که آن را پاره کردم بلکه بتوانم نجاتش دهم، اما کار از کار گذشته بود.» در ادامه خواهر مقتول نیز مورد بازجویی قرار گرفت و مدعی شد: «خواهرم فحشم داد و من را از خانهاش بیرون و در را به روی من قفل کرد تا نتوانم خانه بیایم و من که عصبانی بودم به خانه همسایه رفتم تا با او مدتی را به صحبت بنشینم.»
این دختر جوان در ادامه گفت: «او رتبه هفتم کشوری را در زمینه شعر و ادبیات داشت و لوح تقدیرهای بسیاری نیز در این زمینه دریافت کرده است، اگرچه حدود دو ماهی میشود که از کار بیکار شده بود، اما قبل از این نیز در بازار مبل مشغول به کار بود.»با بررسیهای انجام شده و به دستور بازپرس کشیک قتل پایتخت و با توجه به دلایل موجود در صحنه قتل و همچنین اظهارات ضدونقیض خواهر و برادر مقتول، هر دو، بازداشت شدند.
گفتنی است که مقتول با یک طناب و کیسه پلاستیکی به طرز فجیعی خفه شده بود که جسدش به دستور قاضی برای بررسی بیشتر و تعیین علت اصلی مرگ به پزشکیقانونی ارسال شد. رسیدگی به این پرونده ادامه دارد و نتیجه آن مشخص نیست.
قتل با قیچی
اوایل تیرماه همین امسال بود که فردی به دست رفیقش با قیچی کشته شد. فرمانده انتظامی گیلان در تشریح این خبر اظهار داشت: «در پی قتل جوانی ۱۹ساله به وسیله جسمی سخت در شهرستان تالش، پیگیری موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت.»
او در ادامه با بیان اینکه پس از تحقیقات همه جانبه و شبانهروزی پلیس، قاتل این فرد، شناسایی و توسط کارآگاهان آگاهی دستگیر شد، افزود: «قاتل در اعترافات خود، علت قتل را ناشی از مصرف مشروبات الکلی عنوان کرد.» فرمانده انتظامی شهرستان تالش با اشاره به اینکه این فرد با وارد کردن قیچی به سینه مقتول او را به قتل رسانده، بیان کرد: «قاتل نیز ۱۹ساله است و با تکمیل پرونده برای سیر مراحل قانونی در اختیار مرجع قضائی قرار گرفته است.»
قتل با بند شلوار
چندین ساعت پس از مرگ مرد جوانی که در مشهد، همسر ٢۵سالهاش را کشته و سپس خود را حلقآویز کرده بود، اجسادشان ازسوی برادر این مرد در منزل مسکونیشان کشف شد.
قتل با بند شلوار بلوچی
مهر ماه سال 95 دو دختربچه ٩و ٧ساله درحالی عصر دوشنبه از مدرسه برمیگشتند که سر راه مثل همیشه به خانه عمویشان رفتند و نزدیک غروب قبل از اذان مغرب با برداشتن دو خواهر 1/5و ۴ساله به خانهشان که همان نزدیکی بود، رفتند؛ اما هر چه در زدند، مادر که همیشه اینموقع خانه بود، در را به روی آنها باز نکرد و از پدرشان نیز خبری نبود. کودکان به خانه عمو برگشتند و به عمویشان گفتند که کسی در را باز نمیکند.
مدتی از این اتفاق گذشت؛ اما خبری از پدر این کودکان نشد. عموی بچهها که نگران شده بود، بههمراه چند نفر دیگر به خانه برادرش مراجعه کرد؛ اما هر چه در زدند، کسی جوابگوی آنها نبود. آنها حسابی نگران شده و به همینخاطر، یکی از آنها از روی در به درون حیاط خانه رفته و در حیاط را باز میکند؛ اما وقتی آنها مقابل درِ ورودی خانه میرسند، متوجه میشوند که در از داخل قفل است و یک قفل کتابی بزرگ نیز از داخل به در خورده است.
آنها کنجکاو از پنجره داخل را نگاه میکنند که متوجه میشوند برادر این مرد با طناب از سقف آویزان است و جسدش درحال پیچوتابخوردن است. آنها هر کاری میکنند، نمیتوانند در را باز کنند که بلافاصله با آوردن یک دستگاه فرز برقی، قفل کتابی را بریده و وارد خانه میشوند. عموی بچهها با ورود به خانه متوجه میشود که همسر برادرش نیز درحالیکه روی زمین دراز کشیده، بههمراه همسرش جان باخته است.
با گزارش موضوع به پلیس، ماموران کلانتری در محل حاضر میشوند و با کشف اجساد، موضوع را به بازپرس جنایی اعلام میکنند. تحقیقات ابتدایی نشان میداد که زن جوان درحالیکه در بستر خوابیده، توسط یک طناب خفه شده و مرد نیز توسط یک رشته طناب که بند شلوارهای بلوچی بود، از چهارچوب اتاقخواب آویزان شده است. بررسیهای بیشتر مشخص کرد که ششساعت از مرگ زن ٢۵ساله و سهساعت از مرگ مرد ٣٠ساله میگذرد.
ماموران با پرسوجو از اطرافیان متوجه شدند که این زوج دخترعمه و پسردایی بودهاند و از مدتها قبل با یکدیگر مشکل داشته و عدهای نیز مشاجره آنها را هم بارها دیده بودند. این زوج طبق استعلامهای صورتگرفته در زمینه حمل و خریدوفروش موادمخدر دارای سابقه کیفری بودهاند و مرد جوان نیز خردهفروش موادمخدر بوده است. بهگفته اطرافیان، این مرد کریستال مصرف میکرده است. از اطراف این اجساد نیز، وسایل استعمال موادمخدر و یک ترازوی دیجیتال وزنکردن موادمخدر نیز کشف شد.
همچنین مرد جوان بهعلت بروز حادثهای از ناحیه پای چپ، دچار مشکل میشود که حدود ۵سال پیش بهعلت عفونت، پای او قطع میشود و آثار خالکوبی روی دست و بازوی او نیز مشاهده میشد. با بررسیهای جنایی این فرضیه قوت گرفت که این مرد جوان درپی مشکلاتی که با همسرش داشته، ابتدا او را با طناب یک شلوار بلوچی در خواب خفه کرده و سپس خودش را احتمالا با همان طناب حلقآویز کرده است.