کلکل مرگبار دو راننده در اتوبان شهید رجایی
پسر جوان حدود سهماه بعد از قتل راننده پژو 206، در حالی دستگیر شد که قصد خروج از مرز را داشت
هفت صبح| دهم اسفندماه سال 1402، رسیدگی به قتل مرد 44سالهای با اعلام از سوی کادر درمان بیمارستان فیاضبخش در دستور کار تیم جنایی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. در بررسیهای ابتدایی مشخص شد که مقتول ساعتی قبل از مرگ در حالیکه از ناحیه بازو و قفسه سینه به شدت مجروح شده بود، به بیمارستان منتقل شده اما تلاش کادر درمان به دلیل خونریزی وسیع او و عمق جراحات وارد شده؛ برای نجات جانش موثر واقع نشده و او به کام مرگ فرو رفت. به اینترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و در همان تحقیقات ابتدایی مشخص شد که این مرد جوان در درگیری خیابانی مقابل چشمان دختر 13ساله خود و همسر سابقش مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته است.
اظهارات شاهد
همسر سابق مقتول اولین فردی بود که هدف تحقیقات جنایی قرار گرفت. او در تشریح جزئیات روز جنایت گفت: «روز حادثه، همسر سابقم، دنبال من و دخترمان آمد تا ما را به یک قراری که داشتیم، برساند. در طول مسیر ناگهان خودروی پرشیا با حرکات نامتعارف جلوی خودروی همسر سابق من پیچید و درست وسط اتوبان توقف کرد. حرکت او به حدی در حین رانندگی خطرناک بود که هر لحظه امکان داشت موجب تصادف بقیه خودروها شود. برای همین پدر دخترم، دستش را روی بوق گذاشت و با عصبانیت به راننده اعتراض کرد. بعد، درگیری لفظی آنها بالا گرفت و یکدفعه دیدم که هر دو نفر پیاده شدند. در کنار راننده پرشیا، مرد جوان دیگری نیز نشسته بود که او نیز پیاده شد و با همسر سابق من درگیر شدند. تنها در عرض چند ثانیه، پدر دخترم غرق در خون شد و سرنشینان پرشیا از مهلکه گریختند.»
با اطلاعاتی که این زن جوان در اختیار ماموران پلیس قرار داد و با بازبینی دوربینهای مداربسته موجود در محل وقوع جرم، پلاک خودروی پژوپارس شناسایی شده و صاحب خودرو که مردی 51ساله بوده و در محله تهرانسر سکونت داشت، شناسایی و دستگیر شد. صاحب خودرو در برخورد با ماموران پلیس ضمن اظهار بیاطلاعی از موضوع درگیری منجر به قتل گفت: «چند روز قبل که گمان میکنم، مصادف با روز وقوع همین حادثه باشد، پسر 21سالهام خودروی پرشیای من را قرض گرفت. بعد از اینکه ماشین را به خانه آورد، به منزل دوستانش رفت و بدون آنکه برای من یا مادرش دلیل غیبتش را توضیح بدهد، چند روزی است که به خانه نیامده و از او بیخبر هستیم. حتی محل اختفای او را هم نمیدانیم». به اینترتیب، با تحتنظرگرفتن خطوط تماس این مرد و خانوادهاش و همچنین در نظر گرفتن دوستان صمیمی پسر جوان، بالاخره ماموران موفق به دستگیری او شدند.
ردیابی قاتل
متهم 21ساله بعد از دستگیری به شرکت در نزاع منجر به قتل اقرار کرده و اظهار داشت، دوستش که در روز حادثه همراه او بوده، عامل جنایت است. متهم گفت: «روز حادثه به همراه یکی از دوستانم که بچه محل هستیم، برای گردش با ماشین پدرم بیرون رفتیم اما در طول مسیر به خاطر توقف نامتعارف در خیابان با راننده پژو 206 درگیر شدیم. راننده خودرو به ما فحاشی کرد؛ من خیلی عصبانی شدم و ترمز کردم و پیاده شدم. دوستم هم در هواخواهی از من پیاده شد و وقتی دید که من با آن راننده یقهبهیقه شدهام، یکدفعه چاقو کشید و دو ضربه به راننده آن خودرو زد. من خیلی شوکه شده بودم و انتظار چنین حرکتی از رفیقم نداشتم. برای همین پا به فرار گذاشتم و بعد از آن در خانه دوستم مخفی شدم؛ چون میترسیدم بلایی سر راننده بیاید و پای من هم گیر بیفتد. از آن روز به بعد هم، هیچ خبری از دوستم ندارم.»
در مرحله بعدی از تحقیقات، دوست این متهم تحتتعقیب قرار گرفت و سرانجام روز قبل در یکی از روستاهای اسفراین درحالی شناسایی و دستگیر شد که قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشت اما با حضور به موقع ماموران پلیس در عملیکردن تصمیم خود ناکام ماند. متهم 19ساله که با قرار نیابتی بازداشت شده بود، روز گذشته به تهران منتقل شد و ضمن اقرار به قتل، جزئیات روز جنایت را شرح داد.
گفتوگو با متهم
مقتول را میشناختی؟
نه؛ حتی یک بار هم او را ندیده بودم. او یک رهگذر بود که اگر آن روز، از ماشین پیاده نمیشدیم؛ الان از کنار هم عبور کرده و حتی نام و چهره یکدیگر را هم فراموش کرده بودیم!
چه شد که از ماشین پیاده شدی؟
وقتی او به دوستم که راننده بود، فحاشی کرد و دوستم عصبانی شد، فکر کردم اگر پیاده نشوم و از رفیقم حمایت نکنم در حقش نارفیقی کردهام.
از علت درگیری با راننده 206 برایمان بگو.
آن روز دوستم دنبال من آمد و داشتیم با همدیگر دوردور میکردیم. ماشین پدرش را قرض گرفته بود و بیهدف و مقصد خاصی در حال گشتزنی در خیابان بودیم که یکدفعه، چند نفر از دوستانمان را در خودرویی دیگر دیدیم. میخواستیم با آنها شوخی کنیم، برای همین لایی کشیدیم تا به خودروی آنها برسیم. همانموقع، راننده 206 که در حال گذر از اتوبان بود، شاکی شد و چند بوق زد. وقتی به نزدیکی خودروی دوستمان رسیدیم، نمیدانم چرا دوستم که پشت فرمان بود، توقف کامل کرد تا با دوستانمان سلام و احوالپرسی کند. احساس میکنم تمرکزش را از دست داده بود. در همان موقع بود که راننده خودروی 206 عصبانی شد و شروع کرد به فحاشی.
تو در حالت طبیعی بودی؟ منظورم این است که چیزی مصرف نکرده بودی؟
نه اصلا. هرگز اعتیاد نداشتهام.
چرا چاقو همراه داشتی؟
نمیدانم اما آن چاقو همیشه همراهم بود و هیچ وقت هم از آن استفاده نکرده بودم. من اهل دعوا نیستم و اولین بار بود در خیابان با کسی درگیر میشدم.
چرا تصمیم به فرار گرفتی؟
چون میدانستم یک لحظه جوگیرشدن من مساوی شده با از بین رفتن یک پدر جلوی چشم دخترش و البته چیزی جز چوبهدار در انتظار خود نمیدیدم. بنابراین گزارش رسیدگی به این پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران در جریان تحقیقات است و بعد از تکمیل مرحله تحقیقات پرونده برای مجازات متهم وارد فاز قضایی خواهد شد.