قتل هولناک کارگر رستوران اداره دولتی بر سر تعمیر فلکه گاز!
مرد جوان که در جریان درگیری همکار خود را با ضربه چاقو مجروح کرده بود در حالی دستگیر شد که نمیدانست همکارش به قتل رسیده است
هفت صبح| رسیدگی به پرونده قتل مرد جوان تبعه بیگانه روز جمعه 21 اردیبهشت ماه امسال با اعلام از سوی کادر درمان بیمارستان پیامبر واقع در شهرزیبا در دستور کار تیم جنایی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.با اعلام این خبر تیم بررسی صحنه جرم از دادسرای جنایی تهران به همراه تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران در سردخانه بیمارستان بالای سر جسد حاضر شدند.
بررسیهای ابتدایی حکایت از آن داشت که مقتول 30 ساله به دلیل جراحت شدید ناشی از اصابت ضربات چاقو به شکم و قفسه سینهاش به بیمارستان منتقل شده بود اما به رغم تلاش کادر درمان برای نجات جان او به علت شوک ناشی از خونریزی وسیع و گسترده؛ ساعتی بعد از انتقال به بیمارستان به کام مرگ فرو رفت.به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و تحقیقات کارآگاهان برای یافتن ردی از عامل جنایت آغاز شد.در همین حال بعد از انجام معاینات و بررسیهای ابتدایی جسد با دستور بازپرس جنایی برای کالبد شکافی و انجام معاینات و آزمایشهای لازم به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد.
قتل در رستوران
در همان بررسیهای ابتدایی مشخص شد که مقتول کارگر رستوران یک سازمان دولتی بوده که بعد از ایجاد درگیری در محل کار مجروح شده و راهی بیمارستان شده است.به این ترتیب تحقیقات از همکاران او در حالی آغاز شد که موضوع به قتل رسیدن او همچنان سر به مهر بود و تصور همه شاهدان ماجرا و همکاران او این بود که او هنوز در بیمارستان بستری بوده و در حال مداوا است.
یکی از کارکنان رستوران در اولین برخورد با ماموران جنایی گفت:«طاها به تازگی در این رستوران کار میکرد.او از پرسنل رسمی نبود و توسط پیمانکار استخدام شده و برای انجام کارهای نظافت و تاسیسات اینجا کار میکرد.»این فرد در ادامه گفت:«طاها جوان آرام و خیلی کم حرفی بود.روز حادثه وقتی صدای فریاد او را شنیدم خیلی تعجب کردم او با یکی از دوستانش به نام مجید که او نیز از کارگران افغان است بحثش شده بود.موضوع صحبت آنها در مورد فلکه گاز بود اما من جلو نرفتم تا گمان نکنند قصد دخالت دارم و میخواستم که خودشان موضوع را حل کنند.اما یکدفعه دیدم سر و صدا بالا گرفته و در یک لحظه دیدم که با هم گلاویز شدهاند.من و یکی دو نفر دیگر از همکارانم نزدیک آنها رفتیم تا با میانجیگری آنها را از هم جدا کنیم.با وساطت ما دعوای آنها فیصله پیدا کرد و من از رستوران خارج شدم.ساعتی بعد همکاران به من گفتند که بعد از رفتن من طاها و دوستش باز هم با یکدیگر درگیر شده و در این درگیری طاها مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته بود.»
یکی دیگر از همکاران طاها نیز در مورد لحظه وقوع جنایت گفت:«بعد از اینکه یک بار با وساطت همکاران دعوای طاها و مجید تمام شد، انگار هر دوی آنها هنوز از هم عصبانی بوده و منتظر جرقهای بودند تا برای همدیگر شاخ و شانه بکشند.یکدفعه طاها زیر لب حرفی زد که مجید شنید و گفت چه گفتی.انگار طاها فحشی چیزی داده بود.در چشم بر هم زدنی دیدیم که مجید چاقو کشید و تا به خودمان بیاییم طاها را مجروح کرده بود.»
با اطلاعاتی که شاهدان ماجرا در اختیار ماموران قرار دادند مجید شناسایی و دستگیر شد.او در حالی جزئیات درگیری را تشریح کرد که در ابتدا نمیدانست ضربههای او کشنده بوده و منجر به مرگ رفیقش شده است.
اعتراف به قتل
مجید بعد از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران در تشریح جزئیات روز درگیری گفت:«روز حادثه طاها در حال درست کردن فلکه گاز بود اما من به او میگفتم که روشش برای تعمیر آن اشتباه است.ولی طاها به حرف من اهمیت نمیداد.هر قدر به او میگفتم بگذار من درستش کنم میگفت حرف نزن تا خودم درستش کنم.یکدفعه انگار از حرف زدنهای من کفرش بالا آمد و سرم داد زد.من هم عصبانی شدم و سر او فریاد کشیدم.بعد که درگیری لفظی ما بالا گرفت، کار به فحاشی کشیده شد و با هم گلاویز شدیم اما همان موقع چند نفر جلو آمده و ما را از هم جدا کردند.»
متهم در ادامه گفت:«حدود یک ربع گذشته بود و ما هر چند دقیقه یک بار به همدیگر چشم غره میرفتیم.انگار منتظر جرقهای بودیم تا دوباره دعوا را شروع کنیم.من به خاطر بد و بیراهی که طاها به من گفته بود از او حرص داشتم.در همین حین دوباره زیر لبی فحش داد که من دیگر نتوانستم جلوی خشمم را بگیرم و دوباره با او دست به یقه شدم.اصلا نمیدانم چه شد که دستم سمت یکی از چاقوهای آشپزخانه رفت و با آن دو ضربه به دوستم زدم.»
بنا بر این گزارش رسیدگی به این پرونده بعد از تکمیل تحقیقات وارد مرحله قضایی خواهد شد.