پنج پرونده عجیب دزدی از خانههای شهروندان با چاشنی خشونت
باند مخوف سارقان خشن منازل شهر
هفت صبح| فیلمی روز گذشته در فضای مجازی وایرال شد که نشان میداد در سردار جنگل یک باند خشن سرقت منازل با خشونت وارد یک خانه شده و روی سر مادر و دختر اسلحه کلاشینکف میگذارند که اموال خانه را با رعب و وحشت سرقت کنند. چند روز قبل هم، دزدی که به خانه یک زن جوان رفته و دستوپایش را بسته بود و حین فرار به قلب مامور پلیس ضربه زد، اعدام شد.
این پرونده درباره همان سارقان خشن است که با ایجاد رعب و وحشت به داخل منازل ریختند.
سرقت مسلحانه سه مرد خشن از خانه مادر و دختر
سارقان مسلحی که به بهانه دادن حلیم نذری وارد خانهای شده و 5میلیارد اموال ارزشمند را ربوده بودند؛ با سرنخهایی که به جای گذاشته بودند، بازداشت شدند. اوایل مردادماه سال 1402، سارقان مسلح به خانه مادر و دختری که در شمال غرب تهران زندگی میکردند، دستبرد زدند. زن مالباخته گفت: «آن روز یک زن درِ خانه ویلایی ما را زد و گفت برایمان حلیم نذری آورده. دخترم جلوی در رفت تا آن را باز کند و حلیم را بگیرد اما به محض اینکه در را باز کرد، زن او را هول داد. دخترم که انتظار چنین اتفاقی را نداشت، به گوشهای از حیاط پرت شد. بعد از آن، سه مرد که نقاب پوشیده بودند و سلاح کلت و چاقو در دست داشتند، وارد خانه شدند. آنها دخترم را داخل خانه آوردند و دستوپای من و او را بستند. بعد هم افراد مسلح شروع به بازرسی کردند و در نهایت با زور و تهدید، کلید گاوصنوق را گرفتند تا دلار، طلا و سکههای موجود در آن را سرقت کنند». این زن در پایان گفت: «ارزش تقریبی اموالی که سرقت شده، 5میلیارد تومان است و سارقان پس از برداشتن هر آنچه که در گاوصندوق بود، متواری شدند. ما به سختی دستوپایمان را باز کردیم و ماجرا را به پلیس خبر دادیم».
حمله باند خشن به خانههای ویلایی شمال شهر
بهمنماه سال 94 بود که خبر آمد یک گروه 5نفره سرقت با صورتهایی پوشیده به خانهای در فرشته تهران حمله کرده و طلاهای زن صاحبخانه را سرقت کردهاند.
مالباخته پس از حضور در اداره پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «حدودا ساعت ١٩ بود که به همراه همسرم در داخل خانه بودیم. همسرم در آشپزخانه در حال تهیه غذا بود و من هم در حال تماشای تلویزیون بودم. ناگهان در ورودی خانه باز شد و ٤ مرد نقابدار وارد خانه شدند. سه نفر از آنها با من درگیر شدند؛ مرا به زمین کوبیده و دستان و دهانم را بسته و در ادامه بهشدت شروع به زدن من کردند و نفر چهارم نیز به سراغ همسرم رفت. آنها با تهدید کشتن من و همسرم، درخواست رمز گاوصندوق را کردند اما من حاضر به دادن رمز به آنها نشدم. تصمیم گرفتند گاوصندوق را با خود ببرند؛ قصد داشتند گاوصندوق را با خودروی سواری آزرا از خانه خارج کنند که گاوصندوق در داخل خودرو جا نشد. در همین زمان، تعدادی از همسایگان با مشاهده تعدادی مرد نقابدار در داخل حیاط خانه، متوجه سارقبودن آنها شدند. سارقان با نامساعدشدن شرایط با سرقت مقداری پول نقد، طلا و جواهرات متعلق به همسرم از محل متواری شدند اما موفق نشدند که گاوصندوق را با خود ببرند.»
کارآگاهان در نخستین مرحله از شناسایی اعضای این گروه از سارقان خشن، موفق به شناسایی فردی به نام مسلم ٢٤ساله و در ادامه برادرش مرتضی ٢٣ساله در منطقه شهریار شدند اما برای شناسایی سایر اعضای گروه، آنها را تحت مراقبتهای پلیسی خود قرار دادند. با انجام اقدامات پلیسی، ٥عضو دیگر این گروه از سارقان دستگیر شدند.
حمله سارقان به زن و شوهر دکتر
اول آبان پارسال بود که خبر آمد سارقانی خشن با حمله به خانه خانم و آقای دکتری، دست به سرقت میلیاردی زدند و دستوپاهایشان را بستند. اوایل آبانماه امسال بود که خبر یک سرقت وحشتآور از سوی ساکنین خانهای در شمال تهران به کلانتری قلهک اعلام شد که بلافاصله مامورین به همراه کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی به محل اعزام شدند.
در بررسیهای ابتدایی مشخص شد، دو سارق پس از اقدام به بستن دستوپای سرایدار وارد خانه خانم و آقای دکتر میانسالی شدند که با تهدید به مرگ با چاقو، اقدام به سرقت اموال آنان کرده و سپس از محل متواری شدهاند. در گامهای بعدی و پس از ورود تیم پلیسی به این پرونده با بررسی دوربینهای مداربسته اطراف خانه موفق به شناسایی سارقانی شدند که مشخص شد همان سرایدار جوانی که چندین سال در خانه خانم دکتر کار میکرده، با نقشه قبلی سناریوی این سرقت را کشیده و بستن دستوپا آنها در هنگام سرقت تنها برای منحرف کردن ذهن پلیس و صاحب خانه بوده است.
پس از آن در یک اقدام فنی و پلیسی ابتدا این سارق 22ساله، شناسایی و سپس اعضای دیگر این باند سرقت خشن به همراه مالخران در یکی از شهرهای جنوبی کشور شناسایی و بازداشت شدند.
سرقت سریالی با اسلحه از خانههای شمال شهر
شش تبهکار مخوف با راهاندازی باندی به نام خفاشهای سیاه، اسلحه به دست، وارد خانهها میشدند و دست به سرقت اموال باارزش میزدند. اسفندماه سال قبل بود که خبر دستگیری این گروه منتشر شد. از مدتی قبل، پلیس پایتخت در جریان فعالیت یک گروه خشن قرار گرفت که دست به سرقت سریالی از خانهها میزدند.
اعضای این باند صورتشان را با نقاب پوشانده و با تخریب قفل در یا بالکن وارد خانهها میشدند. آنها با اسلحه، افرادی که در خانهها حضور داشتند را تهدید به قتل میکردند و سپس هرچه اموال قیمتی در خانه بود را به سرقت میبردند. سرقتهای خشن این گروه ادامه داشت و سعی میکردند، خیلی حرفهای عمل کنند. سارقان پلاک ماشین را مخدوش کرده و از خودروهای سرقتی استفاده میکردند تا پلیس نتواند آنها را شناسایی کند. این افراد، صورتشان را نیز کامل میپوشاندند تا دوربینهای مداربسته هم نتوانند به پلیس کمک کنند.
در این شرایط، تحقیقات کارآگاهان زیر نظر قاضی «محمد ولدی بیرانوند»، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی اعضای این گروه خشن ادامه داشت. تیم تحقیق در بررسیها متوجه شد که اعضای این باند در جریان سرقتهایشان، باعث مرگ یک مرد هم شدهاند. ماجرا از این قرار بود که سارقان مسلح پس از ورود به خانهای، دستوپای پدر خانواده را بستند و به سمت همسر و فرزندانش هجوم بردند تا با تهدید آنها رمز گاوصندوق را به دست آورند. مرد میانسال نیز قصد داشت خانوادهاش را از دست سارقان نجات دهد اما به دلیل شوک ناشی از این حمله وحشیانه، دچار سکته قلبی شده و جانش را از دست داده بود.
تلاش تیم تحقیق برای دستگیری سارقان ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد اتفاق عجیبی افتاد. زوج جوانی که مدتی قبل به دام این باند افتاده بودند، برای هواخوری به پارک رفته بودند، به صورت اتفاقی یکی از متهمان را در پارک دیدند. آنها فورا با پلیس تماس گرفتند و با کمک افرادی که در پارک بودند، متهم را دستگیر کرده، تحویل ماموران دادند.
متهم هرچند در ابتدا منکر سرقت شد اما وقتی شواهد را علیه خود دید، لب به اعتراف گشود و گفت، با همدستی ۵نفر از دوستانش، باند سرقت تشکیل دادهاند و به صورت سریالی دست به سرقتهای خشن و مقرون به آزار میزدند.
سرقتهای خشن باند زورگیری از دهها خانه
«وقتی تصمیم میگرفتیم از یک خانه سرقت کنیم، باید این کار را انجام میدادیم.» این بخشی از اعترافات اعضای باند مخوفی است که دست به سرقت از خانهها میزدند. اعضای این باند پس از ورود ناگهانی به خانهها با تهدید چاقو و قمه، دستوپای ساکنان را میبستند و همه اموال باارزش را به سرقت میبردند.کارآگاهان پلیس آگاهی تهران اواخر مردادماه سال 1393، در جریان فعالیت این باند قرار گرفتند. شاکی آنها، زن جوانی بود که میگفت، دزدان پس از شکستن در، وارد خانه آنها شده و دست به سرقت زده بودند.
این زن ماجرا را اینطور تعریف کرد: «حدود ساعت 9شب بود و در خانه سرگرم تماشای تلویزیون بودم که ناگهان صدای مهیبی شنیدم. در آپارتمانمان شکست و 3جوان قویهیکل وارد خانه شدند. وحشت کردم و خواستم سروصدا کنم اما آنها تیغه چاقو را زیر گلویم گذاشتند و با زدن گاز اشکآور بهصورتم مرا به داخل یکی از اتاقها بردند و دستوپایم را بستند. آنها همه طلاها و لوازم باارزش خانه را دزدیدند و فرار کردند و 15دقیقه بعد از فرار آنها، وقتی شوهرم به خانه برگشت، مرا آزاد کرد». اعضای این باند در آن سال شناسایی و دستگیر شدند. در تحقیق از اعضای این باند مشخص شد که آنها حتی به اقوام خود نیز رحم نمیکردند. یکی از مالباختهها، عموی سردسته باند بود که دزدان با همین شگرد وارد خانه آنها شده و بعد از بستن دستوپای عمو و زنعمو وی، اموالشان را دزدیده بودند. آنها گفتند: «وقتی قرار بود از خانهای سرقت کنیم حتما باید این کار را انجام میدادیم. ما سرقتهای خود را همزمان با تاریکشدن هوا انجام میدادیم. بیشتر خانههای ویلایی یا آپارتمانهای تکواحدی را برای سرقت انتخاب میکردیم».