قتل دختر ۲۲ساله در درگیری با قاچاقچی مواد
شلیک مستقیم مرد مسلح با اسلحه کلت کمری جنایت خونینی را در شرق تهران رقم زد.
روزنامه هفت صبح، فاطمه شیخ علیزاده| «نگاه کن، نگاه کن! اسلحه کشیده. دارم درست میبینم یک کلت کمری در دستش است. دارم فیلمش را میگیرم که اسلحه کشیده است! دارد نزدیک میشود»؛ این چند جمله محتوای یک کلیپ چند ثانیهای است. صحبتهای دختر جوان به اینجا که میرسد ناگهان نفسش دیگر بالا نمیآید. کلمه آخ در گلویش میماسد و کلیپ در همین ثانیه قطع میشود.دختر جوان 22ساله درست در همین لحظه از فیلم با شلیک همان اسلحه کلت کمری که داشت راجع به آن صحبت میکرد به قتل رسید.
قتل در درگیری قاچاقچیان
رسیدگی به قتل دختر 22ساله ساعت 2 و 30دقیقه بامداد سهشنبه سوم بهمن ماه با اعلام از سوی کادر درمان بیمارستان بوعلی تهران در دستور کار امیرحسین علیمردان، بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.
دختر جوان توسط نامزدش در حالی که یک گلوله به قفسه سینهاش اصابت کرده بود به بیمارستان منتقل شد اما به دلیل اصابت گلوله به قلب این دختر به نام مهتاب راه درمانی برای نجات جان او از سوی کادر درمان وجود نداشت و او تنها چند دقیقه بعد از انتقال به بیمارستان جان باخت.
با اعلام این خبر از سوی ماموران کلانتری تهران نو به بازپرس ویژه قتل، تیمی از ماموران جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران و همچنین تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی برای رسیدگی به موضوع بالای سر جسد دختر جوان در سردخانه بیمارستان حاضر شده و تحقیقات جنایی و پلیسی برای کشف راز این قتل آغاز شد.
نخستین کسی که هدف تحقیقات قرار گرفت نامزد مهتاب بود که او را به بیمارستان منتقل کرده بود.در همان بازجویی نخستین پس از وقوع جنایت مشخص شد که نامزد مهتاب از مدتی قبل با عدهای فروشنده مواد مخدر درگیری داشته که این درگیری منجر به استفاده از سلاح و در نهایت مرگ دختر جوان شد.
با توجه به اینکه در جریان تحقیقات مشخص شد که این مرد جوان سابقهدار سعی در اخفای ادله جرم برای برملا نشدن راز خلافکاریهای خود داشته است و با توجه به اینکه صراحتا به حمل و نگهداری موادمخدر و مشروبات الکلی اقرار داشت بنابراین با دستور بازپرس جنایی بازداشت شد.
همچنین در ادامه در حالی که عامل تیراندازی مرگبار به مهتاب از محل حادثه متواری شده بود؛ ردیابی این مرد تا یافتن سرنخی برای دستگیری او در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
این در حالی است که در نخستین تحقیقات گوشی تلفن همراه مقتول تحت بررسی قرار گرفت و فیلمی که در آخرین ثانیههای زندگیاش از قاتل خود گرفته بود به دست آمد. در این فیلم که مهتاب آن را با گوشیاش گرفته است دیده میشود راننده خودروی وانت پیکان در تعقیب خودروی نیسان پیکاپی است که مهتاب و نامزدش سرنشینان آن هستند.
همچنین وجود اسلحه در دست راننده وانت پیکان در فیلم ضبط شده به روشنی مشخص است و درست در لحظهای که او ماشه را میچکاند، گوشی از دست مهتاب افتاده و فیلم قطع میشود. در حالی که بررسی تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران حکایت از ورود تیر به قلب و سپس به سمت کتف دارد، جسد با دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد تا معاینات و آزمایشهای لازم انجام شود. همچنین کارشناسان اسلحه بعد از بررسی نظریه خود را نسبت به نحوه اصابت گلوله اعلام خواهند کرد.در ادامه این گزارش گفتوگوی خبرنگار ما با نامزد مهتاب را بخوانید.
طلب 40 میلیون تومانی مرد قاچاقچی
چند سال داری؟
34 سال.
سابقه داری؟
بله سابقه حمل و نگهداری موادمخدر دارم.
چند وقت بود که راننده پیکان وانت را میشناختی؟
نامش شاهین است. از یک ماه قبل توسط یک واسطه با او آشنا شدم. قرار بود مقداری جنس برایش جابهجا کنم.
منظورت از جنس همان موادمخدر است؟
بله ما در میان خودمان به موادمخدر میگوییم جنس! یا بار یا کار!
منظورت از خودتان قاچاقچیان موادمخدر است؟
بله!
راننده پیکان وانت هم سابقهدار است؟
بله، او هم سابقه حمل و نگهداری موادمخدر دارد تا جایی که من میدانم زندان هم رفته اما نمیدانم چند بار. اینها را همان واسطهمان به من گفته بود.
چه شد که بهخاطر جابهجا کردن جنس با او به مشکل برخوردی؟
من مقداری جنس از او گرفتم و قرار بود در قبال دریافت 40میلیون تومان آن را به فرد دیگری برسانم. شاهین مبلغ درخواستیام و جنسها را به من داد و من هم آنها را به فرد موردنظرش رساندم اما از یکی دو روز بعد تلفنهایش شروع شد. زنگ پشت زنگ میزد و میگفت تو جنسهای من را بالا کشیدهای و این جنسهایی که تحویل دادهای جنسهای مرغوب من نیست. میگفت باید پول و جنسهایم را پس بدهی.
بعد چه شد؟
چند بار سراغم آمد. میگفتم من همان جنسهایی را که تحویل دادی به دست مشتریات رساندم و شاید او دارد تو را دور میزند اما شاهین به خرجش نمیرفت و گوشش بدهکار نبود.
از شب حادثه بگو.
آن شب من و مهتاب داشتیم به خانه مادرم میرفتیم. قبل از آن در یک مهمانی بودیم و فرزند من از ازدواج اولم در خانه مادرم مانده بود برای همین ما هم میخواستیم آنجا برویم که شب در کنار فرزندم باشم.
خانه مادرم در خیابان صفا واقع شده است. نزدیک خانهاش که شدیم مادرم به من زنگ زد و با ترس و لرز گفت یک راننده پیکان وانت اینجا آمده و سراغ تو را میگیرد. میگفت این راننده خیلی عصبانی است و ما را تهدید کرده است.
من فهمیدم که این فرد کسی نیست جز شاهین. به مادرم گفتم در را باز نکند و به او بیاعتنا باشد تا من برسم. میدانستم میخواهد با این کار به من نشان دهد که آمارم را دارد و خانه مادرم را پیدا کرده است. خیلی عصبانی شده بودم و به مهتاب گفتم مادر شاهین را به عزایش مینشانم!
کجا با او روبهرو شدی؟
وقتی وارد کوچه شدم شاهین هنوز جلوی در خانه مادرم بود. به محض اینکه چشمش به من افتاد پشت فرمان نشست و گاز ماشین را گرفت و رفت. من هم او را تعقیب کردم و هر بار به او نزدیک میشدم برای همدیگر خط و نشان میکشیدیم.
چرا در این درگیری مهتاب را با خودت بردی؟
وقتی شروع به تعقیب شاهین کردم اصلا فرصتی نشد که مهتاب از ماشین پیاده شود. یکدفعه دیدم که شاهین اسلحه کشیده است. مهتاب که این صحنه را دید شروع کرد به فیلم گرفتن از شاهین. همه چیز در چند ثانیه رخ داد. شاهین وقتی خودرویش کنار خودروی من قرار گرفت اسلحه را مستقیم سمت مهتاب نشانه رفت و شلیک کرد.من خیلی سریع نامزدم را به بیمارستان رساندم اما دیگر فایدهای نداشت چون گلوله به قلبش خورده بود و او جانش را از دست داد.
بنابر این گزارش رسیدگی به این پرونده تا روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در شعبه دهم دادسرای جنایی تهران در جریان است.