بهشتیپور: توافق ایران و آژانس مانع اجماع جهانی علیه ایران میشود

یک کارشناس مسائل بینالملل درباره توافق ایران و آژانس برای ادامه همکاریهای پادمانی در چارچوب یک شیوهنامه جدید که مذاکرات فنی آن همچنان ادامه دارد، گفت: بهترین راهبرد برای ایران، ماندن در چارچوب حقوقی بینالمللی، استفاده از ظرفیتهای آژانس برای اثبات صلحآمیز بودن فعالیتها و اتکا به توان داخلی برای مقابله با فشارهاست.
«حسن بهشتیپور» در گفتوگو با ایسنا درباره توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب انپیتی و پادمان جامع اظهار کرد: در شرایطی که فشارهای آمریکا و اروپا علیه ایران رو به افزایش است، طرح خروج از انپیتی نهتنها راهحل نیست، بلکه مسیری پرهزینه و مخاطرهآمیز است که ایران را از حقوق مسلم خود محروم کرده و زمینهساز اجماع جهانی جدیدی علیه کشور خواهد شد. به باور من، بهترین راهبرد برای ایران، باقیماندن در چارچوب حقوقی بینالمللی، بهرهگیری از ظرفیتهای آژانس برای اثبات صلحآمیز بودن فعالیتها و اتکا به توان داخلی برای مقابله با فشارهاست.
وی با تأکید بر اینکه سیاست خردمندانه در واکنشهای احساسی خلاصه نمیشود، بلکه در انتخاب مسیری است که ضمن حفظ حقوق ایران، تهدیدها را کاهش داده و بستر دیپلماسی مؤثر را فراهم کند، افزود: یکی از آسیبهای مزمن سیاست خارجی ایران، گرفتار شدن در نگاههای افراطی است؛ یا روسستیزی مطلق یا روسگرایی افراطی. سیاستی منطقی و مؤثر آن است که اقدامات مثبت هر کشور پذیرفته شود و رفتارهای منفی آن با نقد صریح مواجه گردد، بیآنکه در چارچوبهای جناحی اسیر شویم.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: انتقاد از برخی عملکردهای آژانس، بهویژه رفتارهایی که شائبه سیاسیکاری یا جاسوسی برخی بازرسان را تقویت کرده، حق مسلم ایران است. اما اشتباه راهبردی آنجاست که بهجای تمرکز بر سیاستهای ضدایرانی آمریکا، آژانس را بهتنهایی مقصر اصلی معرفی کنیم. آژانس نهادی بینالمللی است که طبق مقررات جهانی، تنها مرجع نظارت بر فعالیتهای هستهای صلحآمیز محسوب میشود.
بهشتیپور هشدار داد: توقف همکاری ایران با آژانس، دقیقاً همان چیزی است که واشنگتن و تلآویو سالها بهدنبال آن بودهاند؛ یعنی شکلگیری دوباره اجماع جهانی علیه تهران.
وی با اشاره به برخی دیدگاهها مبنی بر خروج از انپیتی در شرایط کنونی گفت: نخست اینکه تصمیمگیری درباره خروج از این معاهده در چارچوب سیاستهای کلان نظام صورت میگیرد. دوم اینکه هر بار فشارهای آمریکا و اروپا افزایش مییابد، برخی صداها بهویژه در سطح سیاسی و پارلمانی بلند میشود که خروج از انپیتی و توقف همکاری با آژانس را تنها راه مقابله میدانند. اما این دیدگاهها بیشتر مبتنی بر خشم، بیاعتمادی و واکنشهای احساسی و مقطعی هستند تا تحلیلهای واقعبینانه. باید پرسید چنین اقدامی تا چه اندازه میتواند جایگاه ایران را در عرصه بینالمللی ارتقا دهد و از مخاطرات سیاسی، امنیتی و حقوقی بکاهد؟
بهشتیپور ادامه داد: هرچند از نظر فنی و حقوقی، خروج از انپیتی الزاماً به معنای تلاش برای ساخت سلاح هستهای نیست، اما در عمل چنین پیامی به جهان منتقل خواهد شد. توقف نظارتهای آژانس و خروج از چارچوب حقوقی موجود، شائبه حرکت ایران بهسوی تولید سلاح هستهای را تقویت میکند. این پیام، بهویژه در شرایطی که ایران همواره تأکید کرده بهدنبال ساخت سلاح هستهای نبوده و نیست، هزینههای سیاسی و امنیتی کشور را بهشدت افزایش خواهد داد.
وی افزود: یکی از مهمترین پیامدهای خروج از انپیتی، از دست رفتن حمایت سیاسی کشورهایی چون روسیه و چین است. تجربه سالهای پس از برجام نشان داد که این دو کشور، بهدلیل پایبندی ایران به تعهداتش، بارها در شورای امنیت به سود ایران رأی دادند و حتی قطعنامههای آمریکا را وتو کردند. اما اگر ایران با خروج از انپیتی این پیام را به جامعه جهانی بدهد که مسیر ساخت سلاح هستهای را باز گذاشته، همین کشورها نیز بهراحتی در کنار آمریکا و اروپا قرار خواهند گرفت. در چنین شرایطی، ایران در عرصه جهانی کاملاً تنها خواهد ماند.
او تأکید کرد: مدافعان خروج از انپیتی نباید فراموش کنند که طبق اصلاحیههای سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۲۲ این معاهده، کشوری که تهدیدکننده صلح و امنیت شناخته شود، حتی پس از خروج نیز موظف به اجرای تعهدات هستهای خود خواهد بود. در مورد ایران، پیشتر شش قطعنامه الزامآور شورای امنیت صادر شده و در صورت خروج، قطعنامههای جدیدی نیز بهسرعت تصویب خواهد شد. بنابراین، نه از منظر حقوقی و نه از نظر سیاسی، خروج از انپیتی نمیتواند ایران را از فشارها رها کند.
این کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: شعار خروج از انپیتی شاید برای برخی جذاب باشد و احساس قدرت و استقلال را القا کند، اما سیاست خارجی عرصه بروز احساسات نیست.
بهشتیپور در پایان گفت: نه روسیه و نه چین، حتی در صورت فعال شدن مکانیسم اسنپبک یا وقوع جنگ، از ایران دفاع نظامی نخواهند کرد. همانطور که چین در بحران اوکراین، با وجود نزدیکی به روسیه، از حمایت نظامی جدی خودداری کرد. بنابراین، اتکای اصلی ایران باید بر توان داخلی و انسجام ملی باشد، نه بر توهم کمک خارجی.