سبز، در حوالی زرد | هزینههای ناگفته انرژیهای پاک

در حالی که اسپانیا در سال ۲۰۲۴ موفق شد بیش از ۵۶ درصد از برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند، بیش از ۱۰۰ هزار درخت زیتون قربانی این موفقیت شدند
هفت صبح| جنبش جهانی به سوی انرژیهای تجدیدپذیر، دهههاست بهعنوان امیدی برای رهایی از چنگال سوختهای فسیلی معرفی میشود. خورشید، باد و آب، بهظاهر بیپایاناند و آلودگی نمیآفرینند اما آیا این تصویر پاک، همه واقعیت را نشان میدهد؟ بهنظر میرسد که نه. کارشناسان محیطزیست میگویند نباید تنها به «منبع انرژی» نگاه کرد، بلکه باید به زنجیره تولید، نصب، استخراج مواد اولیه و اثرات محلی آن نیز اندیشید. انرژی سبز ممکن است در مصرف، کربن تولید نکند؛ اما در فرایند تولید و پیادهسازی، ردپای قابل توجهی از تخریب بر جای میگذارد، از دل کوههایی که برای استخراج لیتیوم شکافته میشوند تا مزارعی که برای نصب پنلهای خورشیدی، خشک و متروک میگردند.
هزینههای ناگفته انرژیهای پاک
نصب پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی، اغلب به پاکسازی وسیع زمین نیاز دارد، چه در کوه، چه در جلگه و چه در دریا. این امر منجر به حذف پوشش گیاهی بومی، آواره شدن گونههای جانوری و تخریب زیستگاههای حساس میشود. برخلاف تصور رایج، نصب هر یک مگاوات انرژی خورشیدی، بسته به نوع زمین، میتواند تا ۲ هکتار فضا اشغال کند.
به علاوه، مزارع انرژی بادی و خورشیدی، گاه در تضاد مستقیم با مشاغل سنتی مانند کشاورزی، دامداری یا ماهیگیری قرار میگیرند. کشاورزی که نسلها زیتون یا گندم کاشته، با سررسید یک قرارداد اجارهای برای مزرعه خورشیدی، نه فقط زمین که هویتش را هم واگذار میکند. برای مثال، در جنوب اسپانیا، قطع درختان زیتون، چیزی فراتر از بحران معیشتی، یک فاجعه فرهنگی و تاریخی است.
در قدم بعدی، برای ساخت باتری خودروهای برقی، پنلهای فتوولتاییک و توربینهای بادی، به فلزاتی چون لیتیوم، کبالت، نیکل، نئودیمیوم و مس نیاز است. استخراج این فلزات اغلب در کشورهای در حال توسعه انجام میشود، جایی که شرایط کاری سخت، آلایندگی منابع آبی و تخریب زیستمحیطی شدت بالاتری دارد. به همین دلیل، برخی منتقدان از «استعمار سبز» سخن میگویند؛ جایی که شمال جهانی، تمیزی خود را برهزینه ویرانی جنوب بنا میکند.
اسپانیا، هشداری برای جهان
در استان خائن اسپانیا، نصب ۴ پروژه عظیم فتوولتاییک در نزدیکی لوپرا، نهتنها ۱۰۰ هزار درخت زیتون را به نابودی کشانده، بلکه زنگ خطری برای شکل بیبرنامه توسعه تجدیدپذیرهاست. تخمین زده میشود تنها با قطع ۵۰۰ هکتار درخت زیتون، بیش از ۲ میلیون یورو در سال از اقتصاد روستایی حذف میشود. انجمن بومشناسی و پلتفرم کمپینا نورت، با تشکیل پرونده حقوقی در تلاشاند مانع از پیشروی بیضابطه این پروژهها شوند. حتی سخنگویان دولت محلی نیز اذعان کردهاند که ارزیابیهای زیستمحیطی انجامشده کافی نبوده است.
سبز باشیم اما حسابشده
کارشناسانی چون دانیل جاتو اسپینو هشدار میدهند که گذار انرژی نباید «مسابقهای برای نصب مگاوات به هر قیمت» باشد. باید با نقشه پیش رفت: تعیین مناطق کمخطر، احترام به جوامع بومی، و مشارکت دادن ذینفعان در تصمیمگیری. آمار «دبلیو دبلیو اف» نشان میدهد با استفاده از تنها ۲ درصد از اراضی کمکاربرد اسپانیا میتوان تمام نیاز انرژی کشور را پاسخ داد، پس چرا به باغها و روستاها دست انداخته میشود؟ ماری آسانسیون، یکی از مدیران دبلیو دبلیو اف میگوید: «ما نه مخالف انرژی پاک، بلکه خواهان انرژی پایدار واقعی هستیم. ما نمیخواهیم انرژی بیدود مخرب را جایگزین انرژی با دود مخرب کنیم.»
اخلاق انرژی؛ معادلهای چند مجهولی
در نهایت، آنچه آینده انرژی جهان را رقم میزند، فقط تکنولوژی یا ظرفیت تولید نیست، بلکه فلسفه و اخلاقی لست که پشت آن ایستاده . اگر گذار به انرژیهای تجدیدپذیر بهانهای برای گریز از مسئولیتهای اخلاقی و زیستمحیطی باشد، یعنی همان کارهایی را با نقابی سبز تکرار کنیم که پیشتر با سوختهای فسیلی انجام میدادیم، آنگاه نه فقط طبیعت بلکه اعتماد عمومی را نیز از دست خواهیم داد.
اخلاق انرژی یعنی دیدن انسان، زمین، تاریخ و آینده بهمثابه یک کل بههمپیوسته. یعنی به یاد داشته باشیم که توسعه پایدار، بدون مشارکت مردمان محلی، بدون حفظ تنوع زیستی، بدون توجه به عدالت جغرافیایی و بدون شفافیت تصمیمسازی، تنها یک شعار توخالی است. ما نمیتوانیم به بهانه مقابله با بحران اقلیمی، چشم بر قربانیان خاموش این گذار ببندیم:
از کشاورزی که زمینش به مزرعه صنعتی خورشیدی بدل شده، تا پرندهای که در مسیر مهاجرت با توربین برخورد میکند، یا کودک کنگویی که برای استخراج کبالت باتری خودروهای ما در معدن جان میبازد. آن انرژی که به قیمت بیعدالتی تولید شود، هرگز پایدار نخواهد بود.این آزمونیست که تمدن امروز، باید با آگاهی، فروتنی و وجدان از آن عبور کند.