ماجرای عجیب صیادان هندی که از دست کارفرمای ایرانی فرار کردند
دریانوردی پرماجرای شش ماهیگیر هندی از بندر چیرویه هرمزگان تا هند
هفت صبح| یک سال پیش شش صیاد هندی به امید کار و حقوق بهتر از کشور خودشان به ایران آمدند اما از بخت بدشان گیر یک کارفرمای نااهل افتادند. وضعیت آنها در ایران به قدری نابسامان شد که تصمیم گرفتند از دست کارفرمایشان فرار کنند. آنطور که این شش صیاد ادعا میکنند کارفرمای آنها پاسپورتشان را گروگان گرفته بوده، به همین علت صیادان هندی تصمیم میگیرند با همان قایق ایرانی، خطرهای یک سفر دریایی دو هفتهای را به جان بخرند و به کشور دیگری فرار کنند. روزنامه «ایندین اکسپرس» ماجرای فرار این شش ماهیگیر جوان از تنگه هرمز به قطر، عمان و در آخر هند را در یک گزارش مفصل شرح داده که روز گذشته منتشر شده است.
حدودا یک ماه پیش ماهیگیرهای هندی مثل هر روز قبل از طلوع آفتاب به وسط آبهای بندر چیرویه در هرمزگان رفتند تا ماهی بگیرند. اما آن روز با نقشه قبلی تصمیم داشتند تا از تنگه هرمز عبور کنند و به منطقه ممنوعه دریای عربی بروند.
این شش نفر که بین 22 تا 38 سال سن داشتند در مصاحبهای با روزنامه ایندین اکسپرس ماجرای فرار و چرایی آن را توضیح دادهاند. آنها میگویند اوایل سال گذشته به آنها پیشنهاد شد تا به ایران بروند و برای یکی از کشتیهای ماهیگیری ایرانی کار کنند. زندگی ماهیگیران در هیچ کجای دنیا آسان نیست و سختیهای خودش را دارد اما این صیادان دیگر تحمل وضعیتشان را در هند نداشتند. به گفته آنها ماهی به اندازه کافی نبوده و درآمدشان کفاف هزینههای زندگی و خانوادهشان را نمیداد. همین میشود که وقتی یکی از دوستانشان به آنها میگوید که یک «کارفرمای قابل اعتماد» در ایران میشناسد، این شش نفر بدون معطلی قبول میکنند.
آنها از دوبی با یک پرواز خودشان را به تهران میرسانند. از تهران آنها را به بندر چیرویه در هرمزگان منتقل میکنند و در یکی از کشتیها مشغول میشوند. اما کار سختتر از آن چیزی که بود تصور میکردند. آنها باید ده روز را در آب طی میکردند و بعد ده روز را در خشکی. وقتی هم که در آب بودند روزانه دو ساعت بیشتر نمیتوانستند بخوابند.
از طرفی به آنها قول حقوق ماهانه بین 30 تا 40 هزار روپیه، یعنی بین 21 تا 28 میلیون تومان داده شده بود اما کارفرما بیشتر از هفت میلیون تومان به آنها نمیداد. بعد از مدتی حتی همین مقدار کم حقوق هم قطع شد. آنها به کارفرما اعتراض کردند و گفتند که اگر حقوقشان را ندهد به دریا نمیروند. کارفرما هم کم لطفی نکرد و غذایشان را قطع کرد. پاسپورتشان هم دست کارفرما بوده و اجازه نمیداده که از کشور خارج شوند.
قطر آنها را نپذیرفت، به عمان رفتند
همین اتفاق باعث میشود که یک روز به دریا رفته و دیگر بازنگردند. آنها تصمیم میگیرند که خودشان را به آبهای قطر برسانند و به پلیس مرزی تحویل بدهند تا شاید به هند بازگردانده شوند. وقتی وارد مرز آبی قطر شدند، به پلیس التماس کردند تا آنها را به سفارت هند تحویل بدهند. اما پلیس گفت که باید شش ماه در زندان قطر بمانند و بعد به سفارت فرستاده میشوند. پلیس به آنها پیشنهاد میدهد که به ایران برگردند و به سفارت هند در ایران بروند. اما برگشتن به ایران جزو گزینههای صیادان هندی نبود. سفارت هند 600 کیلومتر از بندر چیرویه فاصله داشت و آنها پول این سفر طولانی را نداشتند.
دوباره راهشان را به تنگه هرمز کج کردند و این بار تصمیم گرفتند به سمت مرز عمان بروند. در دو هفتهای که در راه بودند، اکثر مواقع جز قایق آنها شناور دیگری در اقیانوس دیده نمیشد، آذوقه آنها رو به اتمام بود و روزی یک وعده غذا میخوردند. بعضی روزها به طوفان و رگبار شدید برخوردند.
یکی از آنها به این روزنامه هندی گفته است: «در نزدیکی مرز عمان در یک طوفان گیر افتادیم و آب وارد رادیاتور قایق شد. مجبور شدیم موتور را خاموش کنیم و به صورت دستی آب را خارج کنیم. همینکه دوباره راه افتادیم یک طوفان دیگر شروع شد و این بار آب داخل گیربکس رفت.»
پنج روز بعد گارد ساحلی آمریکا به آنها نزدیک میشود و از آنها میخواهد که از آبهای عمان خارج شوند. صیادان با انگلیسی دست و پا شکسته ماجرا را برای آنها تعریف میکنند و درخواست میکنند که آنها را به سفارت هند در عمان بفرستند. گارد ساحلی آمریکایی هرچند که درخواست آنها را اجرا نمیکند اما غذا و لوازم کمکهای اولیه در اختیارشان قرار میدهد و دستور میدهد که از آبهای عمان خارج شوند. همچنین شماره گارد ساحلی عمان را به آنها میدهد تا اگر دوباره در آبهای عمان نگه داشته شدند بتوانند کمک بگیرند.
بعد از پنج روز دریانوردی بالاخره وارد آبهای هند شدند و بعد از دو هفته از شروع فرارشان به ساحل کرالا در هند رسیدند. گارد ساحلی هند کشتی ایرانی به شماره ۳.۱۱۸۷۵ را مصادره کرد و اجازه داد صیادان هندی به خانههای خود بروند. حالا آن شش ماهیگیر به روال قبل زندگی خود بازگشتهاند و دوباره در شهر ساحلی خودشان مشغول به کار شدهاند.