کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۵۳۶
تاریخ خبر:

لباس بر تن پادشاه نیست؟

لباس بر تن پادشاه نیست؟

‌درباره ملک عبدالله نامحبوب‌ترین رهبر‌ این روزهای اعراب در آستانه دیدار‌ حساس‌تیم‌ ملی‌ کشورش

روزنامه هفت صبح،‌ مصطفی آرانی| ‌ ساعت ۱۸ و ۳۰ دقیقه امروز در ورزشگاه احمد بن علی شهر الریان قطر، اردن به مصاف کره‌جنوبی می‌رود تا یک پای فینال جام‌ ملت‌های آسیا مشخص شود. فینالی که امیدواریم یک طرف دیگرش ما باشیم. بعد از برد برابر قطر. این در حالی است که عرب‌ها سرمایه‌گذاری وسیعی روی سومین فینال تمام عربی در این مسابقات کرده‌اند.

Snapinsta_app_352432846_1184631308885907_1327625356488761412_n_1080

 

پس از فینال ۹۶ بین امارات و عربستان و فینال ۲۰۰۷ بین عربستان و عراق. اردنی‌ها البته تیم محبوبی در جهان عرب نیستند. پیش‌تر در مورد مشکلات آنها با عراقی‌ها نوشته بودیم و تحولات اخیر خاورمیانه هم باعث شده که دست کم در بخشی از جهان، کسی بدش نیاید که کره از اردن ببرد و به فینال برسد. اما ماجرا چیست؟

 

چهارسال پیش که ملک عبدالله، پادشاه اردن در یک شوی تلویزیونی روبه‌روی دانشجویان دانشگاه اردن و دانشگاه یرموک (شهری در شمال این کشور) نشسته بود و داشت از ساده‌زیستی خود حرف می‌زد؛ تصور نمی‌کرد حرف‌هایش، دستاویز تمسخر او در سال‌های بعد شود. ملک عبدالله در آن مصاحبه گفت عاشق «قلایه البندوره» است.(البته آخر هر دو کلمه باید ت عربی بگذارید).

 

این غذا یک غذای مشهور اردنی است و تقریبا معادل خوراک گوجه فرنگی ماست. سیر را تفت می‌دهند و بعد فلفل و مقدار زیادی گوجه را داخل یک ماهیتابه می‌ریزند با فلفل و نمک، و محصول نهایی را با نان تازه و اگر بخواهند خیلی لطف کنند؛ یک خیار خرد کرده به عنوان دورچین می‌خورند. ملک عبدالله در آن زمان می‌خواست بگوید که خیلی هم شاه نیست و عاشق این است که به قول خودش کنار سربازان ارتش زیر سایه یک تانک بنشیند و این غذای ساده  را بخورد. 

 

حالا ولی چند روزی است که در فضای مجازی عربی به خصوص توئیتر لبنان، با استفاده از همان مصاحبه به او لقب «پادشاه گوجه فرنگی (ملک البندوره)» داده‌اند. کاربران خشمگین از این هستند که چرا نیروهای امنیتی اردنی، یک رستوران تازه‌تاسیس که کنار ساحل بحرالمیت شاورما می‌فروخته و نامش ۷ اکتبر (روز حمله حماس به اسرائیل) بوده را مجبور کردند نامش را عوض کند.

 

آن‌ها همچنین تکذیب رسمی اردن در مورد خبر مشارکت در حمله هوایی آمریکا به سوریه و عراق را قبول ندارند و با وجود اینکه وال استریت ژورنال، روزنامه آمریکایی و منبع اولیه این خبر نوشته بود «پیش‌بینی می‌شود» که اردن در آینده در این عملیات شرکت کند؛ مشارکت اردن را قطعی دانستند و به انتقادهای شدید از پادشاه اردن پرداختند. همزمان بحث بر سر دین مادر پادشاه هم داغ شده که همیشه در معرض اتهام یهودی و صهیونیست بودن است. 

 

عبدالله ثانی بن حسین، متولد ۱۰ بهمن ۱۳۴۰ در بیمارستان فلسطین در امان، پایتخت اردن است. فردا روزی، یعنی ۱۸ بهمن، سالروز تاجگذاری او در سال ۱۳۷۷ است. به این ترتیب مدت سلطنت او ۲۵ ساله می‌شود و همچنان رکورددار سلطنت در میان شاهان فعلی جهان عرب است. 

 

عبدالله از خاندان هاشمی است. خاندانی که ۷ قرن حاکمان عربستان بودند و آل‌سعود حدود ۱۰۰ سال پیش عنوان افتخاری خادم حرمین شریفین را از آن‌ها گرفت. این در حالی بود که انگلیسی‌ها به آن‌ها وعده داده بودند در قبال تلاش برای برانداختن امپراطوری عثمانی به آن‌ها اجازه خواهند داد که یک کشور عربی متحد در تمام جهان عرب من جمله فلسطین ایجاد کنند.

 

اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه فلسطین به دلیل وعده مشابهی که انگلیسی‌ها به یهودیان داده بودند، به مرکزی برای دولت یهود تبدیل شد. خاندان هاشمی که سرش بی‌کلاه مانده بود، حاکم عراق و اردن شد ولی کودتای ۱۹۵۸ عبدالکریم قاسم در عراق، این کشور را هم از آنان گرفت تا سلطنت آن‌ها محدود به کشوری کوچک (کمی بزرگ‌تر از استان یزد) شود. 

 

عبدالله، نام پدربزرگ عبدالله دوم بود. کسی که در واقع اردن را تاسیس کرد. او نسب خود را به پیامبر اسلامی می‌رساند و عبدالله دوم هنوز هم می‌گوید که چهلمین و یکمین نسل مستقیم بعد از پیامبر است. 

 

ملک حسین پسر عبدالله اول و پدر عبدالله دوم چهار همسر داشت. عبدالله فرزند همسر دوم اوست: مونا. نام اصلی این زن آنتوانت بود. شش سال کوچک‌تر از ملک حسین بود و در ۲۰ سالگی با او ازدواج کرد. عبدالله دقیقا یک سال بعد به دنیا آمد و 10سال بعد، مونا هم مثل همسر اول (و البته همسر سوم) از او طلاق گرفت.

 

مونا، مادر ملک حسین دختر یک نظامی بریتانیایی بود. روایت‌ها در مورد نحوه آشنایی ملک حسین و مونا متفاوت است. برخی می‌گویند وقتی پدر مونا کارش را به عنوان مشاور نظامی در اردن آغاز شد، پادشاه دختر او را پسندید و برخی دیگر می‌گویند مونا، دستیار منشی صحنه در فیلم لورنس عربستان بود.

 

ملک حسین هم به برخی از سربازانش دستور داده بود که به تولید این فیلم کمک کنند و هر از گاهی به صحنه فیلمبرداری آن سر می‌زد و اینگونه بود که با مونا آشنا شد. مدت‌هاست که گفته می‌شود که مونا، یهودی زاده بود و چون دین یهود، از مادر منتقل می‌شود، عبدالله دوم نیز یهودی است اما این ادعا هیچ وقت ثابت نشده است. 

 

عبدالله دوم از ۴ سالگی وارد یک مرکز آموزش اسلامی در اردن شد ولی اصل تحصیلات خود را (متمرکز در حوزه نظامی) در آمریکا و انگلستان گذراند. در انگلستان او حتی یک سالی برای ارتش بریتانیا سربازی کرد و در نهایت در بیست و یک سالگی به کشورش برگشت و تقریبا ۲۳ سال در ارتش اردن فعالیت کرد و در نهایت در سال ۱۹۹۶ به درجه سرلشکری رسید.

 

در این میانه، او ازدواج هم کرد. خواهرش یک میهمانی ترتیب داده بود و رانیا، دختر بیست و چهار ساله کویتی که تازه درسش را در دانشگاه آمریکایی قاهره تمام کرده بود و برای سی‌تی‌بانک و نیز نمایندگی شرکت اپل در امان، پایتخت اردن بازاریابی می‌کرد هم دعوت شده بود. آن شام باعث شد که عبدالله همسر بعدی و اردن ملکه بعدی خود را بشناسد.   

 

عبدالله و رانیا در سال ۱۹۹۵ با هم ازدواج کردند. در آن زمان سه سالی می‌شد که مشخص شده بود ملک حسین سرطان دارد. با این حال همه فکر می‌کنند که پادشاه بعدی، حسن، برادر ملک حسین و عموی عبدالله دوم خواهد بود. اما ملک حسین در سال ۱۹۹۸ به طور علنی از نحوه مدیریت امور به دست برادر خود انتقاد کرد و دو هفته قبل از مرگش، کار را رسما به دست پسر خود سپرد. 

 

دوران ۲۵ ساله حکومت عبدالله دوم، توام بوده با اصلاحات اقتصادی گسترده در این کشور البته طبق آموزه‌های اقتصادی غربی و سرمایه‌داری و در واقع در راستای آزاد کردن اقتصاد. عبدالله دوم موفق می‌شود با این دست فرمان، تولید ناخالص داخلی اردن را ظرف حدود ۱۰ سال دو برابر کند ولی اولا رشد اقتصادی همیشه به همین نحو باقی نمی‌ماند و ثانیا وضع مردم هم راستا با تولید ثروت در کشور خوب نمی‌شود.

 

به همین خاطر او مجبور می‌شود پس از سرریز شدن اعتراضات بهار عربی به خیابان‌های امان در سال ۲۰۱۱، برخی امتیازات اقتصادی به مردم بدهد. در این میان اردن همواره از جنگ در کشورهای همسایه هم آسیب می‌بیند به خصوص با توجه به اینکه منبع اصلی درآمدش بخش گردشگری است و البته با سیل پناهندگان روبه‌رو می‌شود.

 

به جز پناهندگان فلسطینی سرزمین‌های ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷، جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، جنگ داخلی سوریه از سال ۲۰۱۱ و ظهور داعش از حوالی ۲۰۱۳ در عراق و سوریه باعث می‌شود که تعداد پناهجویان در این کشور به مرز ۱۰ درصد (و در برخی آمارها ۲۰ درصد) از کل جمعیت برسد. این تازه به جز پناهجویان فلسطینی است که در میان کشورهای عربی فقط در اردن توانسته‌اند شهروندی بگیرند. 

 

عبدالله دوم البته بحران دیگری هم دارد و آن مسئله انرژی است. اردن یکی از معدود کشورهای عربی است که نه نفت دارد و نه گاز. واردات این دو کالا هم برای اردن چندان آسان نیست. حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، واردات نفت از این کشور را متوقف کرد، ناآرامی در صحرای سینا باعث شد که خط لوله واردات گاز از مصر به اردن که از حوالی سال ۲۰۱۰ تاسیس شد، بیش از ۳۰بار هدف حملات گروه‌های تروریستی قرار گیرد

 

و دست آخر در سال ۲۰۱۴ بسته شود و در نهایت اردن به سمت خرید انرژی از رژیم اشغالگر برود. قرارداد واردات گاز از میدان گازی دریایی اسرائیل که در سال ۲۰۱۶ و به مدت ۱۵سال منعقد شد و از سال ۲۰۱۹ اجرایی شد و نیز افتتاح یک بندر گاز مایع طبیعی در خلیج عقبه، برای واردات ال‌ان‌جی فعلا توانسته مشکل را حل کند ولی مسئله اینجاست که هزینه این انرژی خیلی بالاست. یک خانواده اردنی برای هزینه قبض‌های خانه خود و اینترنت و دو موبایل، باید حدود یک‌چهارم کل درآمد ماهانه خود را بپردازد (۱۷۰دلار از حدود ۶۵۰ دلار).

 

قرارداد انرژی با اسرائیل تنها خیانت عبدالله دوم به آرمان فلسطین نبود. او از معاهده صلح ۱۹۹۴ پدرش با اسرائیل حمایت کرد، دو سال بعد از تاج‌گذاری، پس از درخواست ایالات متحده، اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین، دفاتر حماس را در اردن تعطیل و چهار تن از مقامات حماس را به قطر تبعید کرد و برخی نیز او را متهم می‌کنند که هنوز هم کمک‌های اطلاعاتی به اسرائیل می‌رساند.

 

همین موضوع باعث شده او یکی از مورد تنفرترین حکام عرب برای گروه‌های رادیکال باشد. در سال ۲۰۰۰، وقتی برای تعطیلات در جزایر یونان بود طرح انفجار قایق تفریحی اجاره‌ای‌‌اش توسط القاعده در معرض اجرا بود که لو رفت، در ۲۰۰۵ القاعده سه بمب در سه نقطه امان منفجر کرد که باعث کشته شدن ۶۰ نفر و مجروح شدن ۱۱۵ نفر شد و در اواخر سال ۲۰۱۴ وقتی یک جنگنده اف ۱۶ اردنی در حین انجام ماموریت در قالب ائتلاف علیه داعش در نزدیکی رقه سوریه (پایتخت حکومت خودخوانده داعش) سقوط کرد، داعش که عبدالله را دشمن اسلام و ظالم اردن می‌خواند؛ این خلبان را زنده‌زنده در یک قفس سوزاند. 

 

البته که عبدالله دوم، پاسخ برخی از این حملات را داده است. او در سال ۲۰۰۶ و یک‌سال بعد از بمب‌گذاری‌های امان به آمریکا کمک اطلاعاتی کرد تا ابو مصعب الزرقاوی، بنیانگذار القاعده در عراق را بکشد و بعد از اعدام وحشیانه آن خلبان، اولا، فوری دو زندانی عراقی که متهم به اقدامات تروریستی با انگیزه‌های رادیکال دینی بودند را اعدام کرد و یک هفته بعد مجموعه‌ای از عملیات هوایی علیه داعش را رهبری کرد که باعث بهبود وجهه او در اردن شد؛ جایی که موافقانش به او لقب «شاه جنگجو» داده بودند. 

 

شاید همین همکاری‌ها با آمریکا بود که باعث شد شایعه همکاری اردن با آمریکا در عملیات اخیر هم قابل قبول به نظر برسد. مخصوصا وقتی در نظر بگیریم که عبدالله دوم تا جایی در خدمت نظامی آمریکا و البته حامی اسرائیل است که حتی در جنگ سال ۲۰۰۳ علیه عراق، میزبان دفاع ضد موشکی پاتریوت آمریکا نیز بوده است آن هم در حالی که پیش از آن عراق، نفت را با قیمت ارزان‌تر و به نوعی با نرخ یارانه‌ای به اردن می‌فروخت. 

 

در همین شایعه اخیر (مشارکت اردن در حمله به عراق و سوریه) گفته شده که شایعه علیه ملک عبدالله را یک سایت استرالیایی ولی با مدیریت یک عرب نزدیک به اسلام‌گراهای سنتی راه انداخته است. کسانی که مخالفتی جدی با عبدالله دارند.

 

بزرگ‌ترین دشمن او در حال حاضر در اردن جبهه اقدام اسلامی (بازوی سیاسی اخوان المسلمین) است. عبدالله هم متقابلا دل خوشی از اخوان ندارد. در سال ۲۰۱۳ در یک مصاحبه اخوان‌المسلمین را «فرقه ماسونی» و «گرگ‌هایی در لباس میش» خواند، محمد مرسی، رئیس جمهور اخوانی مصر را فردی سطحی دانست و از اردوغان هم انتقاد کرد. 

 

عبدالله البته مخالفتی جدی هم با قدرت گرفتن شیعیان دارد. اصطلاح «هلال شیعی» را او اولین‌بار در سال ۲۰۰۴ استفاده کرد. به همین دلایل متقابلا دل خوشی از او نه در لبنان، نه در عراق و نه در ایران وجود ندارد. در ایران، امام خمینی البته به شدت از پدر عبدالله هم به دلیل تلاش برای صلح با اسرائیل بیزار بود و در پیام حج سال ۱۳۶۵ خود او را «دلال دوره‌گرد خیانتکار» خوانده بود ولی در حالی که دولت‌ها در ایران در سال‌های اخیر همیشه تلاش کردند حدی از رابطه را با ملک عبدالله نگه دارند، افکار عمومی به خصوص در میان محافظه‌کاران علیه اوست و به همین دلیل از کودتای نافرجام سال ۲۰۲۱ شاهزاده حمزه بن حسین، برادر ناتنی او در ایران تقریبا استقبال شد. 

 

عبدالله دوم به هر ترتیب تلاش دارد خود را در قلب اردنی‌ها جا کند. در ابتدای سلطنتش شایعه کرده بودند که او مخفیانه به ادارات سر می‌زند تا با مشکلات مردم آشنا شود، تلاش می‌کند تصویری مقتدر و آماده از خود به خصوص در لباس نظامی نشان دهد (و البته به روایت میلیتاریست‌ها واقعا هم ارتش اردن را در حوزه تجهیزات نوسازی کرده)، خود را علاقه‌مند به سینما و فوتبال نشان می‌دهد و البته در این میان، ملکه رانیا نیز به او کمک می‌کند. مادر چهار فرزندش که با درس خواندن در اروپا و تسلط به زبان فرنگی، چهره متفاوتی از همسر یک مقام رسمی عربی به خصوص نسبت به کشورهای حاشیه خلیج ایجاد کرده است. 

 

او همین برنامه را برای جا کردن خود در دل مسلمانان هم دارد. به خصوص با توجه به این واقعیت که خاندان او متولی اماکن مقدس مسلمانان و مسیحیان در بیت‌المقدس از سال ۱۹۲۴ به این سو است. (خود مسجد الاقصی اساسا از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ تحت حاکمیت اردن هم بوده است). 

 

ولی واقعیت این است که همیشه دم خروس از جایی بیرون می‌زند. هر چقدر هم که او بگوید غربی نیست؛ باز هم تاریخ نشان می‌دهد که او اولین رهبر عربی بود که توافقنامه تجارات آزاد با آمریکا امضا کرد و بخشی از خاک خود را به آمریکایی‌ها داده تا در آن پایگاه نظامی داشته باشند، هر چقدر که بخواهد بگوید یک پادشاه عرب قدرتمند و حامی فلسطین است باز کسی یادش نمی‌رود که او نخستین رهبر عربی بود که با حماس برخورد کرد و هر چقدر هم که بگوید خوراک گوجه دوست دارد کسی افشاگری‌های سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ را فراموش نمی‌کند که طبق اسناد پاندورا و کردیت سوئیس مشخص شد او یک شبکه بین‌المللی املاک و مستغلات به ارزش بیش از ۱۰۰میلیون دلار و شش حساب محرمانه دارد که فقط در یکی از آن‌ها آن موقع ۲۲۴ میلیون دلار پول بود.

 

 

کدخبر: ۵۵۳۵۳۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر