کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۳۲۸۵
تاریخ خبر:
وقتی مسعود شجاعی دل همه آبادانی‌ها را شکست

کاش به آبادان برنمی‌گشتی مسعود

کاش به آبادان برنمی‌گشتی مسعود

ناامیدم کردی آقای نابغه؛ نه‌تنها من که همه آبادانی‌های غمزده این روزها را...کوکاها و عاموها و دده‌ها و خالوها را...

هفت صبح|  دیروز خبر آمد که مسعود شجاعی سرمربی آبادانی صنعت‌نفت بعد از کسب 5 امتیاز از 6 بازی در لیگ آزادگان استعفا کرده یا اخراج شده؛ البته آقا مسعود در بازی هفته پنجم بعد از باخت به بعثت کرمانشاه در ‌استوری اینستاگرامش تلویحا استعفا داد و با هواداران صنعت‌نفت خداحافظی کرد اما در حرکتی عجیب ‌و ‌شاید احساسی، سریع آن پست را حذف کرد و به بازی مقابل تیم شناورسازی قشم رسیدیم‌ که در آبادان با توقف برابر این تیم ‌بالاخره آقا مسعود فهمید که برای صعود به لیگ‌برتر و خوشحالی آبادانی‌ها خیلی‌ چیزها کم دارد‌.

مسعود (1)

مخصوصا زمان؛ آخر آقا مجید جلالی گفته بود برای ساختن یک تیم خوب باید صبوری کرد. آقا معلم صبوری در لیگ آزادگان و بکُش‌بکُش برای صعود به لیگ‌برتر چه معنی دارد وقتی مربی سابق‌مان با نساجی‌ گزینه اصلی صعود به لیگ‌برتر است. بیچاره کمالوند که اسیر آن پنالتی شوم طالب شد و اگر‌ آن توپ گل می‌شد، نه طالب آن شکلی خودزنی می‌کرد و ‌نه حالا در لیگ یک بودیم و نه امروز درباره آقا مسعود می‌نوشتیم و خیلی «نه»های دیگر. 

 

آقا معلم برای یکی از زمان و صبوری بگویید که عقبه فوتبال نداشته باشد. خود بهتر از‌ من می‌دانید که آبادان چه بازیکنانی و چه تیمی داشت‌. فقط برای مثال یادآوری کنم ‌ صنعت‌نفتی که با مربیگری عبدالواحد بزمه‌ هافبک آبادانی‌ دهه‌‌50  ‌ وقتی هدایت طلایی‌پوشان صنعت‌نفت ‌را در اوایل دهه‌70 به‌عهده گرفت، ‌در این سال یکی از بهترین نتایج زردپوشان در تاریخ این باشگاه به ثبت رسید. ‌‌برتری پر گل 4بر3 در برابر استقلال ‌‌را به یاد بیاورید. این پیروزی شیرین درحالی ‌رقم خورد که زردپوشان برزیلی 9 نفره به بازی ادامه می‌دادند. حالا به جایی رسیدیم که از برد برابر تیم ‌شناورسازی قشم (با احترام البته) ‌‌عاجز شده‌ایم. باور کنید تا حالا اسمش به گوشم نخورده بود.

مسعود (3)

می‌دانی آقا مسعود از کجا ناراحتم؟ بنده همیشه یک تنه در مقابل منتقدانت ایستادگی می‌کردم؛ وقتی از نحوه بازی‌ات و آن توپ لو دادن‌‌هایت در اواخر فوتبالت ‌‌در تیم ملی یا تراکتور و آن دریبل‌های کشویی معروفت که بیشتر مواقع ‌ناکام و به ضدحمله‌های خطرناک برای تیم‌های حریف تبدیل می‌شد، ‌دفاع می‌کردم. به آنها‌ می‌گفتم این مسعود همان مسعودی است که دوران درخشانی در اوساسونا و‌ در لالیگا ‌داشت.‌‌

 

100 بازی و آمار 8 گل زده و 14 پاس گل‌ تو را با بازی در سطح اول دنیا به رخ آنها می‌کشیدم و می‌گفتم کدام یک از بازیکنان سرخابی توانایی 8 سال بازی‌‌ در اسپانیا را دارد که البته اگر مصدومیت عجیب و بلندمدت‌ نبود، قطعا تعداد بازی‌ها و گل‌ها و پاس گل‌هایت هم در اوساسونا و لالیگا بالاتر می‌رفت. 

مسعود (2)

یا وقتی با دریبل کشویی‌های‌ در اواخر فوتبالت که دیگر موفق نبودند، توپ‌ها را یکی پس از دیگری لو می‌دادی، عوضش‌‌ چند گل ‌‌خاطره‌‌انگیزت را به رخ آنها می‌کشیدم. مخصوصا آن گلی ‌که بعد از دریبل دو بازیکن لوانته و ‌‌شوت موزی‌شکل توپ را به گوشه دروازه این تیم چسباندی.

 

جالب اینکه این گل در پایان فصل به عنوان دومین گل زیبای آن فصل لالیگا انتخاب شد و هر بار در سالروز تولدت، باشگاه اوساسونا با نمایش این گل تولدت را تبریک می‌گوید. یا گل زیبای دیگرت که با دریبل و سر توپ زدن به چند بازیکن اتلتیکومادرید به ثمر رساندی که آن گل هم جزو گل‌های زیبای آن فصل بود. به خاطر همین نمایش‌هایت بود که صفحه باشگاه اوساسونا در پست خداحافظی با شما از کلمه «نابغه» استفاده کرد.

مسعود شجا‌

یا در راه صعود به جام‌جهانی 2014 برزیل که نیاز مبرمی به پیروزی خانگی مقابل کره‌جنوبی قدرتمند داشتیم شما در همان نیمه اول یک کارت زرد و در دقیقه 55 با یک تکل خطرناک در میانه زمین کارت زرد دوم را گرفتی و از بازی اخراج شدی؛ آن بازی را در تحریریه هفت‌صبح می‌دیدیم که هجمه دوستان به سمتم سرازیر شد که بفرما این بود آن بازیکن حرفه‌ای و تکنیکی و... که می‌گفتی.

 

آنجا هم مرا مثل امروز سرافکنده کردی آقا مسعود. دیگر به آن خفتی که دوستانم در تحریریه بعد از اخراج مقابل عراق در بازی‌های انتخابی جام‌جهانی 2022 تیم ملی که با یک بی‌احتیاطی‌‌ کارت زرد دوم را گرفتی و تیم را 10 نفره کردی و ‌ آخر سر هم ‌در دقیقه 90 گل دوم را دریافت کردیم و بازنده شدیم، اشاره نمی‌کنم.

hi-res-0248c45f2991cc671f9c94c264db20cd_crop_north

‌‌حالا آقا مسعود در چهارمین تجربه تلخ‌ ‌‌دوران مربیگری‌‌ات نشان دادی که ‌در این عرصه نمی‌توان خیلی روی ‌توانایی‌هایت حساب کرد. ‌این شکلی بنویسم که ناامیدم کردی؛ نه‌تنها من بلکه همه آبادانی‌های غمزده این روزها را... کوکاها و عاموها و دده‌ها و خالوها را... همه کسانی که در این شهر مظلوم و بی‌امکانات تنها دلخوشی‌شان همین تیم صنعت‌نفت است. 

 

کاش به آبادان بر نمی‌گشتی مسعودجان. از این به بعد دیگر هیچ وقت از تو دفاع نمی‌کنم بازیکن تکنیکی محبوب من...

 

سایر اخبارتک نگاریرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۳۳۲۸۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر