تبعید واردکننده شبنم به جزایر قناری

آیا وقت آن نرسیده که صادرات خاک باغچه و لیف دستباف خودمان را جدی بگیریم؟
هفت صبح| در روزگاری که هر دلار باید با قلاب ماهیگیری از ته دریا صید بشه و هر سکه طلا با جرثقیل استخراج شه، یه عده از دوستان دارن چیزهایی وارد میکنن که اگه ناصرالدینشاه زنده بود، حتماً دستور میداد وزیر وارداترو تبعید کنن به جزایر قناری، اونم بدون قناری!
مثلاً شمع عطری وارد شده. اونم نه هر شمعی! شمعی با رایحه «صبح بارانی در بالکن مادربزرگ سوئدی». حتماً لازمه برای مقابله با تورم، یه شمع معطر روشن کنیم و دعا کنیم دلار ۵۰ تومن بشه! آخه این شمعا تو کجای سفره مردم جا میشن؟ بسیاری از مردم دارن چاییرو با تف دم میکنن، اونوقت یکی داره شمع با درپوش طلایی وارد میکنه؟ لابد چون نور شمع بهتر میتابه روی اظهارنامه مالیاتی.
طوطی سخنگو هم وارد شده! بله، پرندهای که بهجای رئیس اداره، بشینه رو میز و بگه: «پاداش نداری! اضافهکارم تعطیله!» خلاصه یه جورایی، پرندهای برای تلطیف فضا. در گزارش واردات کشور، غذای سگ با طعم اردک و انجیر هم داریم. آره، تو همون کشوری که مردم با قیمت مرغ چونه میزنن، سگها اردک میزنن توی رگ! گربهها هم خاک معطر وارداتی میخوان. چون اگه خاک معمولی بریزی، بهت چپچپ نگاه میکنن میگن: «با این شرایط بد، چطور پیپی کنیم؟»
بعضی کالاها فقط لوکس نیستن، رسماً کمدیاند. لیف ترکیهای VIP، جوراب ضدافسردگی، بادکنک ژاپنی ضدحزن، حتی کاکتوس بو داده برای افزایش نشاط اداری! فکر کن یه مدیر ارشد با لبخند زل بزنه به کاکتوس و بگه: «تو تنها موجود پایدار تو این سیستم اقتصادی هستی!»
حالا اینا همه وارد میشن، ولی انسولین گیر نمیاد، شیرخشک کم میاد، داروی بیماران خاص نوبت اینترنتی داره. لابد شمع خوشبو تأثیر بیشتری داره تا دارو! بالاخره بوی رز وحشی باعث افت فشار اقتصادی میشه دیگه.در اقتصاد ما، لیوان طرح یونان باستان و خاک گلدان خانگی آمریکایی راحت وارد میشن. نیازی به کمک قاچاقچی و کولبر نیست. تجارت چمدانی و سهمیه ارز مسافرتی، به شدت راهگشاست.
واقعیت این است که در اقتصاد ما، گلدان سرامیکی دانمارکی، توپ پلاستیکی تایلندی، خوراکی مخصوص خرگوش قهوهای نژاد لوکس و... همگی بهراحتی از گمرک عبور میکنند. فقط کافیست در فرم مربوطه بنویسند: «ضروری برای کاهش التهاب اجتماعی». لابد التهاب اجتماعی یعنی اینکه مردم دارند پوستشان را با لیف ترکیهای درمان میکنند تا تحمل قبض برق را داشته باشند. حتی لیف حمام ترکیهای VIP با بستهبندی مخمل، به عنوان بهترین «ابزار توانبخشی پوستهای آسیبدیده از استرس تورمی»، در اولویت ارزی نیمایی قرار میگیرد. در ادامه این روند، ممکنه بهزودی «عطر ایتالیا برای کنترل بحران ارز» هم وارد کشور بشه!
در این اوضاع، باید پرسید: آیا وقت آن نرسیده که صادرات خاک باغچه و لیف دستباف خودمان را جدی بگیریم؟ شاید هم باید بهجای زحمت کشیدن برای تولید، کارخانههای «ترجمه واژهها» راه بیندازیم تا با یکسری برچسب شیک، هر کالای لوکسی را تبدیل کنیم به کالای ضروری. خلاصه اینکه در این اقتصاد، شمع میسوزد، ما میسوزیم و فقط برخی واردکنندهها روشن میمانند.