روزنامهخوانی در شصت سال پیش | تراژدی زوج عاشق در خیابان آیزنهاور

لیل هراسان از محل کار خود به سمت خانه میراند و آنجا میبیند که زنش ...
هفت صبح| 24 بهمن 1343. روزنامه نگاران عرب از موج مهاجرتی ایرانیها به شیخنشینهای خلیج فارس ابراز نگرانی کردهاند و از اهالی این شیخنشینها خواستهاند که زمین و خانه به ایرانیها نفروشند! تیم 1900 دانمارک در امجدیه و مقابل ده هزار تماشاگر با دو گل شاهین تهران را شکست داده. از قرار هوا سرد بوده و بازی نیز سردتر و تماشاگرها از میانه نیمه دوم بازی را رها کرده و ورزشگاه را ترک کردهاند.
25 بهمن 1343. تحریم برق از سوی اهالی قم به خاطر تعرفههای بالا وارد دهمین روز خود شد و این شهر شبهای بدون برق را تجربه میکند. تقریبا نیمی از آگهیهای روزنامه، تبلیغات فیلمهای سینماهاست. مشخص است که در دهه چهل سینما مهمترین تفریح و دلمشغولی اهالی تهران بوده است. شاید همزمانی این دغدغه با ظهور یک گروه حرفهای دوبلور موجب شد تا عشق به سینما این گونه به نسلهای بعد منتقل شود. واضح است که در دهه بعدی یعنی دهه پنجاه فوتبال و موسیقی پاپ بخشی از این علاقه و عشق را به سمت خود منحرف کردند.
به هرحال تبلیغ فیلمهای پرفسور نابغه با شرکت جری لوئیس و همین طور فیلم بیتلها در صفحات به چشم میخورند. فیلم شب قوزی ساخته فرخ غفاری هم در نوبت اکران قرار گرفته است. شیخ احمد آل ثانی حاکم قطر به بندرعباس آمده و آنجا در حال گذراندن تعطیلات است. قبل از او شیخ احمد راشد حاکم دوبی هم به بندرعباس آمده و فعلا آنجا اقامت دارد. حاکم قطر و گروه بزرگ همراهانش در مجموعه چادرهای سلطنتی در حاشیه شهر اقامت کردهاند.
یک گروه از کارشناسان ذوبآهن شوروی هم به آبادان رفته و از پالایشگاه این شهر دیدن کردهاند. زنی به نام خمار در شهر بهبهان که دو سال قبل و در دوازده سالگی، زن دوم مردی به نام محمدرضا شده بود حالا متهم است که فرزند هفت ساله هووی خود را خفه کرده است. قرارداد ساخت پالایشگاه تهران هم بین ایران با یک کنسرسیوم آلمانی و آمریکایی به امضا رسیده است.
ژاندارمری نمایشگاهی گذاشته از فرشهای سرقتی کشف شده که فوقالعاده جالب بوده وکل اداره ژاندارمری در چهارراه مولوی با این فرشهای نفیس فرش شده بودند. در روستای کم دره در آمل از مردی به نام آیشمن(!) به جرم آتش زدن محصول و کشتن دامها شکایت شده است. جدی جدی اسمش آیشمن بوده.
27 بهمن 1343. اما داستان تراژدی در کوچه محمدی، خیابان سوادکوه، خیابان آیزنهاور (آزادی فعلی)زن 28 سالهای به نام آذر به محل کار همسر 31 ساله خود که جلیل غفاری نام داشت زنگ میزند و میگوید که میخواهد خودکشی کند. جلیل هراسان از محل کار خود به سمت خانه میراند و آنجا میبیند که زنش خود را کشته است. با یک شش تیر خفیف که به جلیل تعلق داشته است.
جلیل هم متاثر از این صحنه خودش را با همان اسلحه میکشد. طبق تحقیقات پلیس آذر قبلا کارمند بانک بوده و همسر سابقش یک پزشک عمومی. جلیل هم یک فقره طلاق در کارنامه خود داشته است. این دو نفر یازده ماه قبل ازدواج کرده بودند و همسایگان از روابط گرم زناشویی این دو نفر خبر دادهاند. فعلا دلیل این اتفاق خونین مشخص نیست.
و بالاخره این که خانم پریچهر قدسی رهسپار برنده جایزه بزرگ اعانه ملی (بلیتهای بخت آزمایی) شدند و هموزن خود پول دریافت کردند. اسم ایشان را جست و جو کردیم و دیدیم یک شرکت به اسم ایشان ثبت شده است. نمیدانیم این شرکت حاصل همان جایزه بوده یا از طریق دیگری تاسیس شده است. به هرحال امیدواریم خانم رهسپار در قید حیات باشند که از روی عکس حدس میزنیم حدود 90 سال باید در حال حاضر داشته باشند. فرح هم رفته و از نمایشگاه ایران درودی بازدید کرده است.