سوژه هفته؛ خداحافظی با بزرگان| به لحظات جانکاه خداحافظی نزدیک میشویم
واقعا خوش به حالتان! شما نمیدانید و نمیفهمید که چه چیزی را از دست میدهیم
هفت صبح| لوئیز سوارز، آنخل دیماریا، پپه، تونی کروس، توماس مولر، لوکا مودریچ، اولیویه ژیرو، رابرت لواندوفسکی، مانوئل نویر، ایلکای گوندوغان و شاید گرانیت ژاکا، روملو لوکاکو، کوین دیبروینه، هری کین، کریستین اریکسن ... و چند ستاره دیگر احتمالا آخرین تورنمنت بزرگشان را با پیراهن تیم ملی پشت سر گذاشتند. درباره تکتک آنها میشود ساعتها، فکر کرد و صفحه نوشت اما تا وقتی لیونل مسی و کریستیانو رونالدو هستند و اتفاقا جزو همین دسته هستند، ذهنمان خیلی سمتِ دیگران نمیرود.
گاهی فکر میکنم همدوره شدن با این دو اعجوبه، چه ظلمی به امثال مودریچ، کروس، سوارز، دیبروینه و خیلیهای دیگر کرده و اجازه نداده تا به آنها به اندازه استحقاقشان پرداخته شود. حتی همین حالا که دست و دلم برای نوشتن درباره کسی جز مسی و رونالدو نمیرود، گوشه دیگری از همین ظلم تاریخی است. اما چه کنم؟
مگر میشود گل بامداد دیروز مسی را دید و به این فکر نکرد که این احتمالا یکی از آخرین گلهای او با پیراهن آرژانتین بوده؟ مگر میشود اشکهای رونالدو را ببینیم و به روی خود نیاوریم که او حالا 39ساله است و فوق فوقش یکی، دو سال دیگر میتواند گل بزند و شادی معروفش را اجرا کند؟
راستش از فکر کردن به لحظه خداحافظی این دو نفر با فوتبال، دست و دلم میلرزد. خیلیها گفتهاند و نوشتهاند که ما نسل خوششانسی بودیم که با مسی و رونالدو از دوران جوانی همدوره بودیم و توانستیم تمام دوران فوتبال این دو نفر را تماشا کنیم و لذت ببریم. انصافا هم درست گفتهاند. 5 یا 10سال دیگر، باید در پیجهای اینستاگرامی، گلهای این دو ستاره را ببینیم، خاطراتشان برایمان زنده شود، کیف کنیم و برای نسلهای بعدی تعریف کنیم و پُز بدهیم که ما تمام این لحظات را زنده و مستقیم از تلویزیون دیدیم، اشک ریختیم و خندیدیم.
بله. ما واقعا خوششانس بودیم اما آن روی سکه هم هست. ما انصافا نسل بدشانسی هستیم که باید به زودی پخش زنده بازی و لحظه خداحافظی مسی و رونالدو را هم مثل گلهایشان ببینیم و بعدش همه چیز تمام شود. واقعا خوش به حال آنهایی که آنقدر پیر شدهاند که آلزایمر گرفتهاند، یا آنها که هنوز به دنیا نیامدهاند یا آنقدر بزرگ نشدهاند که عاشق فوتبال شوند و مجبور نباشند لحظه جانکاه خداحافظی کریس و لئو را ببینند و تاب بیاورند.
واقعا خوش به حالتان! شما نمیدانید و نمیفهمید که چه چیزی را از دست میدهیم. نمیدانید و نمیفهمید که دیگر قرار نیست آن لحظات تلخ و شیرین برایمان تکرار شوند. نمیدانید و نمیفهمید که فوتبال قرار است چه چیزی را از دست بدهد؛ واقعا خوش به حالتان!
شاید اگر در این چند سال اخیر کسی بود که به ما اطمینان میداد بعد از مسی و رونالدو باز هم میتوانیم کسی یا کسانی شبیه به آنها و در سطح آنها را ببینیم و لذت ببریم، این قدر غصه نمیخوردیم. اما در این مدت هر که آمده، جرقهای بوده که زود خاموش شده و ناامیدمان کرده. آنسو فاتی را ببینید. میگفتند قرار است مسی بعدی بارسلونا باشد اما حالا هیچ خبری از او نیست.
حتی بارسلونا هم به او روی خوش نشان نمیدهد و میخواهد هر جور شده او را به تیمی دیگر قرض بدهد تا بلکه شاید بتواند کمی درآمد کسب کند! به عثمان دمبله نگاه کنید! هر چند ماه یک بار از بیمارستان و کلینیک مرخص میشود و یک چشمه میآید و امیدها را در دل زنده میکند و دوباره میرود تا چند ماه بعد! کیلیان امباپه را ببینید! مثلا قرار بود جای خالی مسی و رونالدو برای عاشقان فوتبال پر کند.
اما در اوج جوانی و در یورو حتی از رونالدوی 39 ساله هم، کمفروغتر بود. ارلینگ هالند هم همینطور! حالا دیگر داریم باور میکنیم که او لات کوچه خلوت است و فقط به تیمهای کوچک گل میزند و مقابل بزرگان محو میشود. میترسم لامین یامال دوستداشتنی هم به سرنوشت فاتی و دمبله دچار شود و دو سال دیگر در یک تیم ترکیهای یا آمریکایی بازی کند و هر از گاهی، گل بزند و ...
پس به من و امثال من حق بدهید که این روزها اینقدر دمغ و پکر باشیم. ما میدانیم که یکی دو سال دیگر خبری از مسی و رونالدو نیست و قرار هم نیست کسی جای خالی آنها را پر کند. فوتبال بعد از این دو نفر، به چند سطح پایینتر نزول خواهد کرد و احتمالا محبوبیتش را هم از دست خواهد داد. مطمئن باشید فوتبال بعد از لئو و کریس، همان فوتبال سابق نخواهد بود؛ مطمئن باشید.