کمی هم شاهنامه بخوانید
درباره فحاشی در ورزشگاه، دختر دف نواز، بیانیه دانشکده و سد دز
هفت صبح| خانمهای طرفدار پرسپولیس اگر حتی در کنار طرفداران سپاهان نشسته بودند و حتی اگر بر فرض محال با آنها رجزخوانی هم میکردند؛ طرفداران سپاهان حق نداشتند آن شعارهای زشت و کریه را سر بدهند. ابدا. اصلا فکرش را هم نکنید. این حداقل توقع و کف انتظار از ادب و آداب معاشرت یک شهروند نرمال است. دیگر پرتاب سنگ و این طور چیزها که بماند و مایه شرمساری و خجالت ابدی است. بیمسئولیتی این طرفداران(لابد بخش کوچکی از طرفداران سپاهان) کل مسئله ورود بانوان به ورزشگاهها را در مخاطره قرار داد. مدیریت سپاهان باید با خردمندی با این مسئله برخورد میکرد اما بیانیه آنها همان حرفهای همیشگی بود و همان کم توجهی به اتفاقی که رخ داده بود. ماجرا و صورت مسئله آنقدر روشن است که شما حیرت میکنید از این که در سپاهان چرا مختصات داستان درک نشده است؟ این قدر سخت است؟
دختر دف نواز بینوا را از مراسم بزرگداشت آیتالله مطهری بلند کردید؟ نمیتوانستید یک خرده تحمل کنید؟ نمیشد یک چند دقیقه دندان روی جگر میگذاشتید؟ سختتان بود؟ بعد باید آن دختر را آنگونه از روی صحنه بلند کنید؟ خودتان دختر ندارید؟ خودتان جوان نبودهاید؟ آن هم در صحنهای که آن دختر اصلا بیتقصیر است. حتی اگر حق با شما باشد حتی اگر به لحاظ عرفی صحنه اشتباه چیده شده بود، باید تحمل میکردید و آن دختر جوان را آنگونه پایین نمیآوردید. ما که ادعایی نداریم اما شما دوستان عزیز کمی سعدی بخوانید، حافظ بخوانید، شاهنامه بخوانید و راه و رسم مروت و جوانمردی را دوباره مرور کنید.
دانشکده امور خانواده دانشگاه تهران خانم جمیله علمالهدی و خانم انسیه خزعلی را به عنوان اعضای هیات اجرایی جذب هیات علمی دانشکده امور خانواده دانشگاه تهران انتخاب کرد. خب خوشبختانه خانم خزعلی آنگونه که در کانال تلگرامی معاونت ریاست جمهوری در امور زنان اعلام شده این منصب جدید را نپذیرفتهاند و گفتهاند که نمیتوانند وقت لازم را برای این منصب اختصاص دهند. خانم علمالهدی پذیرفتهاند. برخی از این انتصاب و انتخاب انتقاد کردهاند که خب دانشکده امور خانواده یک پاسخ مفصل منتشر کرده و فلسفه خود را توضیح داده که خب ادبیات بیانیه آنقدر ثقیل است و عصا قورت داده که ما به جای خواندن این متن طول و دراز میگوییم قبول! حق با شماست.
سد دز آنقدر پر از آب شده که پارکهای شهر دزفول زیرآب رفته، سدلتیان در شمالشرق تهران تا انتهای ظرفیتش پرآب شده، روی کوههای تهران در 15 اردیبهشت یک برف زیبا باریده ... بعد در مقابل این همه نعمت آن هم بعد از دورنمای یک تابستان وحشتناک و بیآب، فکر میکنید وزارت نیرو چه کار کرده است؟ ابراز خوشحالی کرده؟نه. مگر وظیفه وزارت نیرو ابراز خوشحالی است؟ برعکس. وظیفه وزارت نیرو انتشار مدام خبرهای دلهره آور است و این بار هم گفتهاند چه میدانم هنوز 6 درصد یا 5 درصد یا 7 درصد از میانگین بارش سالانه عقبیم. آقا شرمنده. تلاش میکنیم برسیم به رکوردهای قبلی. یک خرده فرصت بدهید.