در حسرت خوشصداها ماندیم
سوژه هفته، خوش سخنها
هفت صبح| ورزشکار خوشصدا و خوشصحبت؟ راستش خیلی با هم تناسبی ندارند. هنرهایی ظریف مثل خوانندگی و گویندگی کجا و ورزشهای فیزیکی و پر از تحرک و تلاش کجا؟ البته شاید بین ورزشکارهای گمنامتر که خیلی چهره نشدهاند، باشند کسانی که تهصدایی داشته باشند، حالا یا برای خوانندگی یا صدایی خوش و جذاب برای حرف زدن. اما در میان حرفهایهای ورزش، به جز چند مورد استثنا که هیچ وقت هم این موضوع برایشان جدی نشد، کسی وارد این حیطه نشد.
البته کم نبودند ورزشکارانی که فکر میکردند صدایشان بد نیست. خیلیهایشان وسوسه هم شدند که علاوه بر ورزش، گریزی هم بزنند به خوانندگی. مثلا سالها پیش رضا عنایتی با همکاری با زوجش در زمین یعنی سیاوش اکبرپور و همسر این بازیکن آلبومی منتشر کرد اما همین که دیگر پی این کار را نگرفت نشان میدهد که خودش هم متوجه شد چه اشتباه محاسباتی بزرگی کرده است!
پژمان جمشیدی هم بعد از این که فوتبال را کنار گذاشت، همزمان با ورود به عرصه بازیگری، خوانندگی را هم امتحان کرد. نتیجه؟ آبرومندانه بود اما او هم ترجیح داد که بازیگری را ادامه بدهد. نیما نکیسا هم که این روزها یک مدیر ورزشی طراز در ورزش کشور است، سالها پیش رو به خوانندگی آورد اما او هم در ادامه بیخیال شد. شاید یادتان باشد که او، مرحوم میناوند و پژمان جمشیدی به مناسبت صعود تیم ملی به جام جهانی 2006، یک آهنگ سه نفره هم اجرا کردند که مورد توجه قرار گرفت. این چند نفر جدیتر از بقیه وارد این عرصه شدند ولی ادامه ندادند و چه تصمیم درستی هم گرفتند! البته ماجرای میناوند کمی متفاوت بود. میناوند در جوانی قاری قرآن بود و بعدها به صورت تفریحی و دلی خوانندگی میکرد و ویدئوهایش در صفحات اجتماعیاش منتشر میکرد و کاملا مشخص بود که صدای خوبی برای خواندن دارد. واقعا صدایش از خیلی از این خوانندهنماهای امروز که فقط با کمک دستگاه و نرمافزارها میتوانند آهنگهایشان را منتشر کنند بهتر بود اما دریغ و افسوس که مرگ امانش نداد.
ویدئوهایی قدیمی هم از خواندن چند بازیکن در اردوهای ورزشی وجود دارد. مثل علیرضا منصوریان که قاری قرآن هم بود و تهصدایی برای خواندن داشت و در ویدئویی که مدتهاست در فضای مجازی منتشر شده، مشغول خواندن بخشی از یکی از ترانههای شماعیزاده است و بقیه بازیکنان هم دارند کیف میکنند و دست میزنند! اما صدای او برای خوانندگی کافی نبود و فقط برای خوشگذرانی در یک جمع چند نفره مناسب بود.
صدای مرحوم علی انصاریان را هم اگرچه نمیشد صدای خوب و مناسب خوانندگی و اجرا دانست اما صدای خاصی بود که جذبه داشت و شنوندگانش را تحت تاثیر قرار میداد.
شاید تنها ورزشکار حرفهای که خوانندگی را هم به شکل کاملا حرفهای دنبال کرد و در هر دو به موفقیت رسید فرامزر آصف باشد. او عضو تیم ملی دوومیدانی ایران بود و در بازیهای آسیایی 1974 تهران، مدال برنز را در رشته پرش سهگام به دست آورد و رکوردش تا سالها در ایران دست نخورده باقی ماند. او بعد از ورزش رو به موسیقی آورد و الان سالهاست که در لسآنجلس فعالیت میکند و صاحب سبک هم هست و چندین آلبوم موفق هم منتشر کرده است.
خوشصدایی البته فقط در حیطه خوانندگی تعریف نمیشود و اجرا و گویندگی و دکلمه هم در همین دایره قرار میگیرند. اما متاسفانه این جا هم حضور ورزشکاران خیلی پررنگ نیست. میشود تعداد اندکی را نام برد که وقتی حرف میزدند، مخاطب را جذب میکردند. مثل مرحوم ناصر حجازی، مرحوم انصاریان و ... اما حجازی کلا خیلی اهل مصاحبه و خودنمایی نبود و عمر انصاریان هم کفاف نداد تا بیشتر و بیشتر در این عرصه فعالیت کند و حسرت آنها تا همیشه با ما خواهد بود. مثل صدای خوشی که از میناوند شنیده بودیم و نشد که بیشتر بشنویم.