استعدادهای سوخته در جزیره
سوژه هفته، کارنامه نامداران
هفت صبح| لیگ برتر انگلیس هر فصل میزبان موفقیتترینهای دیگر نقاط دنیاست. باشگاههای انگلیسی تشنه رسیدن به موفقیت هستن و برای دستیابی به این مهم، حاضر هستند هر قیمتی را پرداخت کنند. همین روال برای بازیکنها و مربیها هم صدق میکند. جز استثناهایی در دیگر لیگها، باقی گزینههای جذاب همواره به لیگ برتر منتهی میشود.
مربیها در باشگاههای کوچکتر خود به دنبال موفقیت هستند تا مسیر خود به سمت لیگ برتر را هموار کنند. وجود سوابق خوب در این زمینه باعث شده تا همواره مسیر لیگهای کوچکتر به انگلیس هموار و به نظر ساده باشد.
بهترین گزینه در این ساختار، ژوزه مورینیو بود. سرمربی پورتو که توانست با این تیم به تمام دستاوردهای ممکن در سطح اروپا برسد و سریعا راه خود به چلسی تازه جان گرفته رومن آبراموویچ را هموار کرد.
مورینیو به چلسی رفت و توانست پایه و اساس تیمی را طرحریزی کند که این روزها در دستان پوچتینو جان میدهد. اولگارد روسی که نتیجه خوبی از استخدام مربیهای موفق پرتغالی کسب کرده بود، تصمیم گرفت تا نسل جدید تیم خود را با یک متخصص جوان و البته پرتغالی دیگر بنا کند.
آندره ویلاس بوآس به نظر بهترین گزینه ممکن برای انجام این کار بود. مربی پورتو که با این تیم سهگانه لیگ، حذفی و جام یوفا را کسب کرده بود، یک سال بعد از موفقیتهای غیرمنتظره خود به لندن سفر کرد و تبدیل به سرمربی جدید آبیهای پایتخت انگلیس شد. هرچند در ابتدا به نظر همه چیز سر جایش بود اما نتایج بد کمکم از راه رسیدند. باختهای سنگین و پرگل به یونایتد و لیورپول، انتقادهای بسیاری را شکل داد و صبر آبراموویچ به سر آمد.
مشکلات اما تنها به زمین بازی ارتباط نداشتند و بوآس کنترل رختکن را از دست داد. او در مقابل بازیکنها قرار گرفت و چهرههای شناخته شدهای مثل فرانک لمپارد، مایکل اسین و اشلی کول را در دیدار اروپایی چلسی مقابل ناپولی نیمکت نشین کرد و نهایتا از رقابتهای لیگ قهرمانان حذف شد. آبراموویچ که توان تحمل چنین مشکلاتی را نداشت، بوآس 32 ساله را اخراج کرد و استعداد تاکتیکی پرتغالی، روانه تاتنهام شد. مسئله فقط این بود، تاتنهام خانه اول و آخر مربیهایی هست که به بردن جام علاقهای ندارند. بوآس به تاتنهام رفت، با بهترین نسخه گرت بیل به رکورد امتیازهای دیگر پایتختنشین انگلیس رسید اما حتی نتوانست سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کند. آندره ویلاس بوآس که زمانی به عنوان یکی از مطرحترین استعدادهای مربیگری شناخته میشد، مسیر نزولی خود را شروع کرد. در ادامه به زنیت رفت، یک قهرمانی لیگ را از آن خود کرد و در ادامه سر از شانگهای در آورد و همین دو سال پیش از هدایت مارسی برکنار شد و حالا مدتی است که هیچ پیشنهادی ندارد. او در جریان یک دهه، از قهرمان سهگانه با پورتو تبدیل به چهرهای شد که در هیچ نقطهای از فوتبال دنیا جایی ندارد.
برخلاف بوآس که استعدادی تازه نفس بود، لوییس فنخال در نقش کهنهکاری موفق ظاهر شد که قرار بود تا به فاجعه پسا فرگوسن یونایتد پایان دهد. مربی سابق هلند، بایرن و بارسا در ابتدای تابستان به یونایتد رفت و از همان ابتدا بودجهای 250 میلیون یورویی را برای انجام نقل و انتقالات در اختیار گرفت. خریدهای پرهزینه و جنجالی اما فایدهای نداشتند و فنخال در یونایتد عملا هیچ دستاوردی نداشت و شاید بتوان گفت بدترین دوران مربیگری خود تا آن زمان را تجربه کرد. فنخال با ارتشی از ستارههای باتجربه هیچ دستاوردی را در منچستر یونایتد کسب نکرد و جای خود را به آقای خاص داد. مورینیو، هرچند همواره به عنوان یکی از شکستهای پرتعداد یونایتد شناخته میشود اما آخرین مربی این تیم بود که توانست با شیاطین سرخ به چند قهرمانی، همچون جام حذفی و لیگ اروپا برسد. البته که مربی پرحاشیه پرتغالی در ادامه مسیر خود به تاتنهام رسید و هیچ دستاوردی را کسب نکرد.
تنها تفاوت اینبار در یک فینال جام حذفی خلاصه میشد. جاییکه مورینیو تیم را به این مرحله رساند اما مدیران باشگاه تصمیم گرفتند تا او را پیش از فینال اخراج کنند تا اولین و آخرین شانس خود برای رسیدن به یک قهرمانی را از دست بدهند. تجربه ثابت کرده، تاتنهام قهرمان نمیشود و مربیهایی که وظیفه هدایت این تیم را برعهده میگیرند، خود را به حلقهای بیانتها منتقل میکنند.
آنها هرسال چند ده میلیون برای جذب بازیکن هزینه میکنند، در ابتدای فصل عملکردی خوب از خود نمایش میدهند و در انتها حتی سهمیه لیگ قهرمانان را هم کسب نمیکنند.
هری کین از این حلقه فرار کرد و شکست آن را در دست بایرن مونیخی دید که قصد داشت تا نوار قهرمانی خود را در آلمان به عدد 12 برساند.
با تمام این تفاسیر، اینبار اما نوبت به توماس توخل رسید که نهتنها رکورد افسی هالیوود را متوقف کرد، بلکه دست آنها را از رسیدن به هر جام ممکنی، کوتاه کرد. حالا شاید بتوان گفت که توماس توخل، بدترین مربی بایرن مونیخ در بیش از یک دهه اخیر است. از قهرمانیای اتفاقی در اروپا تا پایانی برای حکمرانی بایرن در آلمان.