کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۶۵۶
تاریخ خبر:

آیا کسی‌ دلتنگ اصلاح‌طلبان خواهد‌ شد؟

آیا کسی‌ دلتنگ اصلاح‌طلبان خواهد‌ شد؟

وضعیت‌ کاملا متفاوت اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات

روزنامه هفت صبح،‌ آرش پورابراهیمی| هشت سال پیش، اصلاح‌طلبان (به عنوان یک گروه سیاسی) با لیست امید در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان درخشیدند. پیروزی آن‌ها در هر دو انتخابات در تهران چشمگیر بود.

 

۲۹ نفر از ۳۰ عضو لیست امید برای تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافتند و همچنین در انتخابات مجلس خبرگان هم اصلاح‌طلبان توانستند جلوی پیروزی برخی از رقبای قدرتمندشان را بگیرند. اما حالا و در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، وضعیت اصلاح‌طلبان کاملا متفاوت است.

 

حزب اتحاد اسلامی، به عنوان یکی از بزرگترین احزاب اصلاح‌طلب، اعلام کرده که در انتخابات پیش‌رو لیستی ارائه نمی‌دهد و از نامزد خاصی هم حمایت نخواهد کرد. حزب سازندگی هم هرچند احتمالا حضور فعال‌تری در انتخابات خواهد داشت اما بعید است که نتایجی بهتر از نتایج انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸ کسب کند.

 

ناامیدکننده‌تر برای اصلاح‌طلبان این‌که ظاهرا کسی در حاکمیت علاقه‌ای به حضور آن‌ها در انتخابات ندارد و حتی بدتر این‌که در جامعه هم  کسی به حضور یا عدم حضور اصلاح‌طلبان اهمیتی نمی‌دهد. شاید اگر اصلاح‌طلبان در جامعه جایگاه بهتری داشتند از توان چانه‌زنی بیشتری برای راهیابی نامزدهایشان به انتخابات برخوردار بودند اما حالا مشخص نیست که حتی در صورت تایید صلاحیت نامزدهای مدنظر اصلاح‌طلبان هم تغییر چشمگیری در نرخ مشارکت روی بدهد. 

 

این افت چشمگیر (اگر اسم آن را سقوط نگذاریم) در جایگاه اصلاح‌طلبان چه در حاکمیت و چه در جامعه را می‌توان به دلایل متنوعی نسبت داد. ساده‌ترین کار این است که خود اصلاح‌طلبان را مسئول وضعیت فعلی‌شان بدانیم.

 

قاعدتا بخشی از مسئولیت متوجه خود اصلاح‌طلبان است؛ آن‌ها به وضوح در محقق ساختن انتظاراتی که در جامعه ایجاد کرده بودند ناکام ماندند. مجلس امید هیچ تصویر ماندگاری از خود در اذهان عمومی ایجاد نکرد.

 

اصلاح‌طلبان حتی به ریاست علی لاریجانی در مجلس امید تن دادند. قاعدتا توانایی آقای لاریجانی در ریاست مجلس از آقای عارف بیشتر بود اما اصلاح‌طلبان باید بالاخره ردی از خود را در مجلس دهم به یادگار می‌گذاشتند.

 

اصلاح‌طلبان به هر حال سرنوشت خود را به دولت آقای روحانی پیوند زده بودند و در نتیجه بابت نارضایتی منصفانه یا غیرمنصفانه از عملکرد دولت دوم آقای روحانی بهای سنگینی پرداختند. ناآرامی‌های آبان ۱۳۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ هم رابطه نیم‌بند طبقه متوسط با اصلاح‌طلبان را از هم گسست.

 

اما وقتی از اشتباهات اصلاح‌طلبان حرف می‌زنیم، باید به فشار عجیبی که از سوی تندروهای سیاسی (چه در داخل و چه در خارج از ایران) بر این گروه وارد شد هم اشاره کنیم. اما خب، عامل اصلی هرچه که بود، حالا اصلاح‌طلبان در جایگاهی قرار گرفته‌اند که احتمالا کابوس هر گروه سیاسی است: وقتی که نه در داخل قدرت و نه در جامعه کسی به شما اهمیتی نمی‌دهد. 

 

آیا اصلاح‌طلبان موفق خواهند شد که این مسیر رو به زوال را تغییر دهند؟ باید به خاطر داشت که آن‌ها یک‌بار در سال‌های پس از ۱۳۸۸ هم روزگار سختی را گذراندند اما با پرداخت هزینه‌ای سنگین رابطه خود را با طبقه متوسط حفظ کردند و سپس در سال ۱۳۹۲ به طور غیرمنتظره‌ای به قدرت بازگشتند.

 

چنین دورنمایی برای اصلاح‌طلبان فعلا بسیار بعید است. رابطه آن‌ها با طبقه متوسط بسیار تغییر کرده و بخش‌هایی از قدرت هم نسبت به عدم بازگشت اصلاح‌طلبان به قدرت بسیار مصمم‌تر به نظر می‌رسند. اما خب طبقه متوسط ناامید و حتی خشمگین (به عنوان پایگاه اصلی اصلاح‌طلبان) هنوز هم هیچ گروهی را جانشین اصلاح‌طلبان نکرده است.

 

دیگر گروه‌های داخل حاکمیت هنوز توان و اراده‌ای برای ایجاد رابطه به طبقه متوسط نشان نداده‌اند و گروه‌های سیاسی خارج از ایران هم ناکارآمدتر از آن هستند که بخواهند در بلندمدت خود را به عنوان نیروی سیاسی جدی به طبقه متوسط بقبولانند. همین شاید آخرین امید اصلاح‌طلبان باشد، اینکه بالاخره بتوانند جایگاه از دست رفته خود در میان طبقه متوسط را بازیابند.  

 

کدخبر: ۵۵۳۶۵۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر