کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۶۴۷
تاریخ خبر:

خلاصه و مفید در یک قاب

خلاصه و مفید در یک قاب

در حاشیه تصویری از سه عضو مجمع تشخیص مصلحت؛ آیا باید با سیاستمداران نسل اول خداحافظی کنیم؟

روزنامه هفت صبح،‌ مصطفی آرانی| حضور اعضای مجمع تشخیص مصلحت در آرامگاه امام خمینی در روز ۱۷ بهمن تحت تاثیر تصاویری از محمود احمدی‌نژاد قرار گرفت که به نظر تغییراتی در صورت او اتفاق افتاده بود ولی تصاویر دیگری نیز از آن روز، می‌توانست به عنوان یک تصویر شاخص مشاهده شود و مورد تحلیل قرار بگیرد که این عکس مرتضی زنگنه از سید مصطفی میرسلیم، علی لاریجانی و محمدرضا عارف، یکی از آن‌هاست. ابتدا به طور مختصر ببینیم که با چه شخصیت‌هایی طرف هستیم و بعد ببینیم که چطور می‌توان این تصویر را در محیط سیاسی امروز ایران مورد خوانش قرار داد. 

 

از بزرگ جمع شروع کنیم. آقای میرسلیم. مردی از تبار اصولگراهای سنتی بازاری و موتلفه‌ای. با ۷۶ سال سن. قبل از انقلاب عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر بوده و مدتی هم مدیر بهره‌برداری متروی تهران و بعد از انقلاب کار خود را از سال ۱۳۶۱ به عنوان سرپرست نهاد ریاست جمهوری و مشاور عالی رئیس جمهور در دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه‌ای آغاز می‌کند.

 

پس از آن در دولت اول هاشمی رفسنجانی مشاور رئیس‌جمهور در امور تحقیقاتی می‌شود و در دولت دوم او وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌شود و از سال ۷۵ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از سال ۱۳۹۹ نماینده مجلس یازدهم است. 

 

آقای عارف ۷۲ سال سن دارد. هرچند که از موسسین جبهه مشارکت بوده ولی از گروه اصلاح‌طلب‌های غیررادیکال است. در ابتدای انقلاب مدتی معاون و سرپرست شرکت مخابرات بوده و بعد حدود ۱۰ سال، معاون وزیر علوم می‌شود. ریاست دانشگاه تهران از ۷۳ تا ۷۶ آخرین سمت او قبل از دولت اصلاحات است.

 

در طول این دولت ابتدا به مدت سه سال وزیر پست و تلگراف و تلفن می‌شود و بعد به مدت یک سال رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی. در نهایت هم معاون اول رئیس‌جمهور برای چهار سال. از سال ۱۳۸۰ عضو مجمع تشخیص می‌شود و در مجلس دهم هم نماینده بوده است. 

 

آقای لاریجانی ۶۶ سال سن دارد. بعد از انقلاب به صداوسیما رفت و در این سازمان به ریاست واحد مرکزی خبر هم رسید. از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸ معاون حقوقی و امور مجلس سه وزارتخانه بود که آخرین آن‌ها وزارت سپاه بود. سه سال هم جانشین ستاد مشترک سپاه شد تا اینکه بعد از استعفای سید محمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد یک سالی به این سمت منصوب شد.

 

از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۳ رئیس سازمان صداوسیما شد و بعد از آن در دولت احمدی‌نژاد دبیر شورای عالی امنیت ملی تا اینکه پس از استعفا از این سمت از سال ۱۳۸۷ وارد مجلس شد و تا سال ۱۳۹۹ ریاست مجلس را به مدت سه دوره در اختیار داشت.

 

از آن زمان به بعد هم مشاور رهبری است و البته عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام. او را می‌توان در کنار اکبر هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی، جزو افراد شاخصی دانست که از جریان اصولگرا جدا شده و بدون پیوستن به جریان اصلاح‌طلب جناح اعتدال سیاست ایران را تشکیل دادند. 

 

چند اشتراک جالب توجه 
نخستین اشتراک بین سه نفری که در عکس می‌بینید در تحصیلات عالیه دانشگاهی است. سید مصطفی میرسلیم تحصیلات عالیه در رشته مهندسی مکانیک با تخصص در موتورهای درون سوز از فرانسه دارد، عارف دکترای برق مخابرات از دانشگاه استنفورد گرفته و علی لاریجانی دکترای فلسفه از دانشگاه تهران دارد.

 

این سطح از تحصیلات خصوصا در رشته‌های فنی و مهندسی یا رشته‌هایی انتزاعی چون فلسفه، به ویژه در خارج از کشور، چیزی است که در نسل جدید اصولگرایان به ویژه افرادی که فعلا در قوه مجریه حضور دارند، کمتر دیده می‌شود. 

 

دومین اشتراک بین این سه نفر، حضور هر سه در انتخابات ریاست جمهوری با سرنوشت‌های غم‌انگیز است. لاریجانی در انتخابات ۱۳۸۴ با کمتر از ۶ درصد آرا، در دور اول کنار رفت و در انتخابات ۱۴۰۰ ردصلاحیت شد.

 

عارف که در مصاحبه‌ای معروف در دوران احمدی‌نژاد گفته بود که نظام او را برای روز مبادا در آب نمک خوابانده است؛ بیست خرداد ۱۳۹۲ و چند شب قبل از انتخابات مجبور شد به اجماع اصلاح‌طلبان تمکین کند و به نفع روحانی از انتخابات کناره بکشد و میرسلیم در انتخابات ۱۳۹۶ از مجموع ۴۱ میلیون رای کمتر از ۵۰۰ هزار رای آورد. 

 

سومین نکته اشتراک بین این سه نفر ضربه‌ای بوده که هر سه از فرزندان خود در حوزه سیاسی خوردند. مهدی میرسلیم فرزند سید مصطفی در تیرماه سال ۱۳۹۸ به اتهام همکاری با سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) بازداشت شده و بعد از محکوم شدن به مدت ۵ سال حبس، با عفو از زندان خارج شده ولی انتشار این خبر در سال ۱۴۰۱ برای میرسلیم گران تمام شد.

 

حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا در تیرماه سال ۱۳۹۶ در مصاحبه‌ای واژه «ژن خوب» را وارد سیاست ایران کرد چرا که بر این اعتقاد بود که «هر کسی که توانایی داشته و به نقطه ای رسیده، حتماً استعدادهایی در وجودش بوده؛ بالاخره تأثیر وراثت وجود دارد، ژن خوب دارد. پدر و مادر من هر دو جزو شاگرد اول‌های کنکور در کشور بودند، مادر من رتبه ۱۵ کنکور داشته؛ این ژن منتقل می‌شود!»

 

و یکی از دلایل ردصلاحیت علی لاریجانی در سال ۱۴۰۰ نیز اتهاماتی نظیر «اقامت فرزندش در آمریکا، و اقامت و ادامه تحصیل برخی از منسوبین درجه یک وی در انگلیس و مداخله یکی از فرزندان او در قراردادهای خدماتی و ساختمانی مجلس شورای اسلامی در زمان ریاستش بر مجلس» بود. 

 

تفاوت‌ها
اما این سه چه تفاوتی با هم دارند؟ تفاوت اول در محل تولد است. میرسلیم بچه تهران است و عارف اهل یزد و لاریجانی متولد نجف. هر سه اما در خانواده‌های مذهبی متولد شده‌اند.  از سوی دیگر گفتیم که از نظر سیاسی با هم متفاوت هستند.

 

میرسلیم راست‌تر از علی لاریجانی است و عارف چپ‌تر از او. با این حال میرسلیم حتی با افراد راستگرای شاخصی مثل قالیباف و البته که جبهه پایداری مواضع متفاوتی دارد هرچند در مورد مسایل فرهنگی به شدت تند است و از دوران وزارت ارشاد او به عنوان یکی از سختگیرانه ترین دوران‌ها یاد می‌شود.

 

این در حالی است که مثلا علی لاریجانی کسی بوده که در وزارت ارشاد ویدئو را آزاد کرده است و عارف کسی بوده که در دانشگاه تهران، به درخواست‌ها در مورد جلوگیری از تدریس دکتر سروش نه گفته است و یا از سویی دیگر ما همسر دکتر عارف را در صحنه سیاسی در کنار او دیده‌ایم و مصاحبه‌هایی از همسر لاریجانی خوانده‌ایم ولی هیچ اطلاعاتی از فضای خانوادگی میرسلیم وجود ندارد. از سوی دیگر میرسلیم به وضوح در عرصه سیاسی حافظ منافع لابی قدرتمند قطعه‌سازان و خودروسازان داخلی است ولی عارف و لاریجانی، را نمی‌توان به یک بنگاه اقتصادی خاص منصوب کرد. 

 

تفاوت عارف با لاریجانی اما در این است که عارف با پیوند اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل مشکل دارد و تصور می‌کند افراد مثل روحانی یا لاریجانی با سوء استفاده از بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان به قدرت رسیدند در حالی که به آرمان‌های اصلاح‌طلبانه ایمان ندارند و از این رو بود که در مجلس دهم چند بار تلاش کرد قدرت را از لاریجانی بگیرد و به ریاست مجلس برسد ولی هر بار زورش به زور لاریجانی نرسید.    

 

البته در نظر داشته باشید که عارف رکورددار رای برای انتخابات مجلس است در انتخابات مجلس دهم با یک میلیون و ۶۰۰ هزار رای به مجلس رفت یعنی تقریبا رایی که لاریجانی در انتخابات ۱۳۸۴ در کل کشور به دست آورد و حدود ۴۰۰ هزار رای بیش از رای محمد باقر قالیباف رئیس فعلی مجلس در انتخابات مجلس یازدهم و دو برابر رای میرسلیم در همان انتخابات. تفاوت دیگر این سه در این است که فقط میرسلیم است که یک تشکل منسجم برای فعالیت در حوزه سیاسی دارد که همان حزب موتلفه باشد.

 

عارف بنیادی به نام امید ایرانیان دارد ولی این بنیاد یک حزب یا تشکل سیاسی نیست و لاریجانی تقریبا هیچ حزب و تشکل سیاسی ندارد که ذیل پرچم آن بتواند به کادرسازی در حوزه سیاسی بپردازد. این در حالی است که به نظر تعداد افرادی که او می‌تواند به طور مثال برای انتخابات مجلس در سطح کشور بسیج کند بسیار بیشتر از عارف و میرسلیم است. 

 

تفاوت دیگر این است که در این جمع، میرسلیم و عارف نان سابقه علمی و کاری خود پیش از انقلاب را خوردند در حالی که ورود لاریجانی به عرصه سیاسی بیش از هر چیز ناشی از نسبت فرزندی او با آیت الله میرزا هاشم آملی است و البته اینکه او در بیست سالگی داماد یکی از معماران انقلاب یعنی شهید مطهری می‌شود. 

 

یک سرنوشت مشترک 
ولی با همه این‌ها به نظر می‌رسد هر سه این افراد که از نسل اول سیاستمداران و شاید حتی بتوان گفت تکنوکرات‌های بعد از انقلاب هستند (لاریجانی: صداوسیما / عارف: مخابرات و میرسلیم: مشاور علمی) سرنوشت مشترکی داشته باشند و آن هم خروج تدریجی از عرصه سیاست است.

 

ممکن است برای علی لاریجانی شانسی برای انتخابات ۱۴۰۴ قائل باشید یا بگویید میرسلیم در انتخابات مجلس آینده پیروز خواهد شد یا عارف دوباره به کاندیدای اصلاح طلبان مشارکت‌جو در انتخابات تبدیل خواهد شد ولی این احتمالات با در نظر گرفتن محیط سیاسی این روزهای ایران بسیار ضعیف است.

 

برای لاریجانی و عارف می‌توانیم مطمئن باشیم که آن‌ها در همین سطح عضویت در شوراهای عالی باقی خواهند ماند و به عمر سیاسی خود پایان خواهند داد. مسیری که به نظر بیش از هر چیز حاصل نارضایتی و شاید حتی نفرتی است که سیستم از نحوه حکمرانی جریان اعتدال در دهه ۹۰ پیدا کرده است.

 

برای آقای میرسلیم هم حدس می‌زنیم که او با توجه به مشکلاتش با قالیباف، شاید حتی در لیست شاخص اصولگرایان برای انتخابات تهران نیز قرار نگیرد و در نهایت، با توجه به زمزمه‌های نارضایتی حزب موتلفه از او، کم‌کم زمینه کناره‌گیری او از این حزب نیز فراهم شود. پس با همه این اوصاف؛ خداحافظ آقایان محترم!  

 

کدخبر: ۵۵۳۶۴۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر