برنج با وعده پخته نمیشود

کارگزاران قول تامین دادند اما افزایش قیمت ادامه دارد
هفت صبح| برنج در ایران تنها یک ماده غذایی نیست؛ این دانه سفید، همتراز با نان، قوت غالب میلیونها ایرانی و ستون اصلی سفرههای خانوار است و بهعنوان کالایی استراتژیک نهفقط نقشی کلیدی در تأمین امنیت غذایی کشور ایفا میکند، بلکه هویت فرهنگی و اجتماعی ایرانیان را نیز نمایندگی میکند.
برنج از مراسم سنتی و گوناگون در عزا و عروسی، تا وعدههای روزانه، جایگاهی بیبدیل در زندگی مردم دارد. اما افزایش سرسامآور قیمت این محصول، از ۳۰ هزار تومان برای بهترین برنج کشت دوم ایرانی در سال ۱۳۹۶ به حدود ۳۰۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۴، رشدی ۱۰۰۰ درصدی را نشان میدهد. این جهش قیمتی، فشار سنگینی بر بودجه خانوارها وارد کرده و دسترسی به این کالای حیاتی را برای بسیاری از خانوادهها دشوار ساخته است.
وقتی هزینه تأمین قوت غالب ده برابر میشود، سفرههای مردم کوچکتر، انتخابهای غذایی محدودتر و نگرانیها درباره امنیت غذایی عمیقتر میشود. این افزایش قیمت نهتنها اقتصاد خانوار را تحت تأثیر قرار داده، بلکه به چالشی برای سیاستگذاران تبدیل شده که باید بین حمایت از تولید داخلی، مدیریت واردات و حفظ قدرت خرید مردم تعادل برقرار کنند.
ناکارآمدی ارز ترجیحی در بازار برنج
بازار برنج ایران در ماههای اخیر با چالشهایی جدی مواجه شده است. از یک سو، تخصیص ارز ترجیحی برای واردات این کالای اساسی نتوانسته به هدف اصلی خود یعنی رساندن برنج ارزان به دست مصرفکنندگان منجر شود و از سوی دیگر، مشکلات شبکه توزیع، دسترسی خانوارها به این محصول را دشوار کرده است.
سیستم تخصیص ارز ترجیحی برای واردات برنج، که با هدف کاهش قیمت برای مصرفکننده نهایی طراحی شده بود، در عمل نتایج مطلوبی به همراه نداشته است. بخش قابلتوجهی از برنج وارداتی، بهویژه برنج پاکستانی، با قیمتی بالاتر از نرخ مصوب در بازار عرضه یا در فرآیندهایی مانند اختلاط، از مسیر اصلی خود منحرف میشود. این مسئله نشاندهنده شکاف عمیق بین سیاستگذاری و واقعیت بازار است.
حتی برنج هندی که انحراف قیمتی کمتری دارد، نتوانسته به طور کامل نیازهای مصرفکنندگان را برآورده کند. واسطهها در این میان نقش کلیدی ایفا میکنند و بخش عمده یارانه تخصیصیافته را به جای مصرفکننده، نصیب خود میکنند. یکی از مشکلات اصلی این سیستم، تأخیر طولانی در تخصیص و تأمین ارز است.
فرآیندهایی که گاه تا ۱۰ ماه طول میکشد، بدهیهای کلانی به تأمینکنندگان خارجی ایجاد و روابط تجاری را با چالش مواجه کرده است. این تأخیرها نهتنها جریان واردات را مختل میکند، بلکه خطر کاهش عرضه در آینده را نیز به همراه دارد.
ارز ترجیحی؛ باشد یا نباشد؟
برخی کارشناسان معتقدند که حذف ارز ترجیحی و جایگزینی آن با پرداخت یارانه مستقیم به مصرفکنندگان میتواند راهحلی موثر برای حل مشکلات کنونی باشد. این رویکرد نهتنها به مدیریت بهینه منابع ارزی کشور کمک میکند، بلکه با حذف واسطهها، برنج را با قیمت مناسبتری به دست مصرفکننده نهایی میرساند.
در این مدل، یارانه به جای تزریق به ابتدای زنجیره تأمین، مستقیما به خانوارها اختصاص مییابد و از این طریق، هم عدالت در توزیع تقویت میشود و هم بازار از نوسانات قیمتی در امان میماند. حذف ارز ترجیحی همچنین میتواند به پاکسازی بازار از شرکتهای غیرواقعی که صرفا برای بهرهمندی از رانت وارداتی فعالیت میکنند، منجر شود.
این اقدام فضا را برای فعالیت واردکنندگان حرفهای هموار کرده و رقابت سالمتری را در بازار رقم میزند. اما حذف ارز ترجیحی طی سالهای اخیر فقط به افزایش قیمتها انجامیده و تجربه شکستخوردهای به نظر میرسد زیرا وقتی نرخ تورم افزایشی باشد حذف ارز ترجیحی و آزادسازی قیمت در عمل به فاجعه میانجامد.
شفافیت در توزیع
دولت تصمیم گرفته است از نیمه شهریور عرضه برنج وارداتی را از طریق سامانه بازارگاه انجام دهد. این اقدام میتواند به شفافیت بیشتر در فرآیند توزیع کمک کند و اتهاماتی مانند گرانفروشی یا صدور فاکتورهای غیرواقعی را کاهش دهد. با این حال، تعدد سامانههای موازی مانند سامانه جامع تجارت ایران، خود به چالشی جدید تبدیل شده است.
فعالان بازار پیشنهاد میکنند که ایجاد یک پنجره واحد برای مدیریت زنجیره تأمین و توزیع میتواند کارآمدی فرآیندها را به طور چشمگیری افزایش دهد. در حوزه برنج ایرانی نیز، ثبت فرآیندهای تولید و توزیع در سامانههای شفاف میتواند به کاهش تخلفات و ثبات قیمتها کمک کند. این اقدام نهتنها به نفع مصرفکنندگان است، بلکه تولیدکنندگان و خردهفروشان را نیز از فشارهای ناشی از نوسانات بازار محافظت میکند.
افزایش ترخیص برنج در سال جاری
آمارها نشان میدهد که در پنج ماه نخست سال جاری، حدود ۸۳۶ هزار تن برنج به ارزش بیش از ۹۰۰ میلیون دلار از گمرکات کشور ترخیص شده که رشدی ۳۰ درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته را نشان میدهد. با این حال، باید توجه داشت که ترخیص کالا با واردات کلی تفاوت دارد. ترخیص به معنای تکمیل تشریفات گمرکی و ورود کالا به بازار داخلی است، در حالی که آمار واردات شامل تمام محمولههای ورودی به کشور میشود. عدم تفکیک این دو مفهوم میتواند به تحلیلهای نادرست و تصمیمگیریهای غیرکارشناسی منجر شود.
برنج، نان، گوشت و لبنیات
افزایش قیمت برنج تنها بخشی از یک بحران بزرگتر است که سبد غذایی ایرانیان را هدف قرار داده است. لبنیات، گوشت و نان، دیگر اجزای اصلی رژیم غذایی خانوارها، نیز از موج گرانی در امان نماندهاند. قیمت لبنیات، از شیر و ماست گرفته تا پنیر، در سالهای اخیر چندین برابر شده و دسترسی به این منابع حیاتی پروتئین و کلسیم را برای اقشار کمدرآمد محدود کرده است.
گوشت قرمز و مرغ نیز با افزایش قیمتهای مشابه، از سفره بسیاری از خانوادهها حذف یا به حداقل رسیدهاند. حتی نان، که بهعنوان قوت غالب و پایهایترین غذای ایرانیان شناخته میشود، از این گرانیها مصون نمانده و افزایش هزینههای تولید، قیمت آن را به طور چشمگیری بالا برده است.
تأثیر گرانی بر سلامت و تغذیه
این افزایش قیمتهای سرسامآور، رژیم غذایی ایرانیان را به شدت تحت فشار قرار داده است. وقتی هزینه تأمین مواد غذایی اصلی مانند برنج، نان، گوشت و لبنیات چندین برابر میشود، خانوارها مجبور به کاهش مصرف یا جایگزینی این اقلام با گزینههای ارزانتر و کمکیفیتتر میشوند.
این تغییر الگوی مصرف، کاهش دریافت کالری و مواد مغذی ضروری را به دنبال دارد. برای بسیاری از خانوادههای کمدرآمد، وعدههای غذایی سادهتر شده و تنوع غذایی به حداقل رسیده است. این روند نهتنها سلامت جسمی افراد را تهدید میکند، بلکه میتواند به مشکلات بلندمدت مانند سوءتغذیه، کمبود ویتامینها و کاهش ایمنی بدن منجر شود.