خریدهای آنلاین و سفرههای قسطی

میلیونها سفارش ماهانه در پلتفرمهای آنلاین بهصورت خرید اقساطی انجام میشود و سوپرمارکتهای محلی ناچار به همراهی شدهاند
هفت صبح، محبوبه دانش| دیگر خرید روزانه در ایران شبیه گذشته نیست؛ همان کیسههای برنج و بطریهای روغن که زمانی با پول نقد از سوپرمارکت محلی به خانه میآمدند، حالا اغلب با اعتبار و قسط سر سفرهها مینشینند. فشار تورم و تغییرات پیدرپی قیمت، خانوادهها را به نقطهای رسانده که «اعتبار خرید» از یک امکان جانبی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است.
این روزها، پلتفرمهای آنلاین با شعار «خرید آسان و بدون سود» میلیونها سفارش ثبت میکنند و سوپرمارکتهای محلی، برای حفظ مشتری، دفترچههای قدیمی نسیه را با نسخههای دیجیتال جایگزین کردهاند. روایت زندگی روزمره حالا پر از تصمیمهایی است که حتی برای خریدهای ساده باید گرفته شود.
برای بسیاری از شهروندان، این روش فرصتی است برای زنده نگه داشتن سفرهای که زیر بار گرانی خم شده؛ اما برای برخی دیگر، هر قسط کوچک آغاز زنجیرهای از بدهیهاست که آرام و خاموش، زندگی را تحت فشار میگذارد. در کوچههای تهران و پشت ویترین فروشگاههای آنلاین، داستان مشترکی جریان دارد: سفرههای ایرانی به اقساط تقسیم شدهاند و پرسش اصلی این است که آیا این قسطبندی، ناجی معیشت است یا نشانهای از عمیقتر شدن بحران؟
با تداوم افزایش قیمت مواد غذایی در سال جاری، خرید قسطی به راهکاری برای بسیاری از خانوادههای ایرانی تبدیل شده است. سوپرمارکتهای محلی و پلتفرمهای آنلاین حالا نقشی پررنگ در تأمین نیازهای روزمره مردم دارند اما این روند چه تأثیری بر زندگی شهروندان گذاشته و چرا خرید قسطی مواد غذایی به یک ضرورت تبدیل شده است؟ این گزارش روایتی از زندگی مردمی است که برای پر کردن سفرهشان به اقساط روی آوردهاند.
صبح یک روز پاییزی در تهران 1400، خیابانهای شلوغ محلههای مرکزی پر از آدمهایی بود که با کیسههای خرید به خانه برمیگشتند اما این روزها، کیسههای پلاستیکی پر از برنج، روغن و لبنیات دیگر مثل گذشته فقط با پول نقد پر نمیشوند. بسیاری از مردم، از کارمند گرفته تا کارگر، برای خرید مایحتاج روزانهشان یا به سراغ سوپرمارکتهای محلی یا اپلیکیشنهای قسطی میروند تا از آنان قسطی خرید کنند.
طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۴، قیمت اقلام اساسی مثل حبوبات، برنج، چای، مرغ، گوشت، روغن و لبنیات تغییرات زیادی نسبت به سال قبل داشته است. این تغییرات عددی – آماری سرد، خشک و بیرحم، پشتصحنهای از زندگی واقعی مردم را روایت میکنند؛ جایی که خرید یک بسته ماکارونی یا یک بطری روغن، گاهی به تصمیمگیریهای پیچیده مالی منجر میشود.
«مریم مرادی» مادر سه فرزند که در یکی از محلات جنوب غرب تهران زندگی میکند، یکی از همین آدمهاست. او میگوید: «قبلا هفتهای دو بار خرید میکردم، نقدی و بدون دغدغه. حالا اما با حقوق شوهرم که راننده خطی است، نمیتوانیم یک جا پول نقد اقلام خوراکی را بدهیم. بنابراین از یکی از این اپلیکیشنها خرید قسطی میکنیم. مثلا یک بسته برنج و چند قلم لبنیات میخرم، قسط اول را همان موقع میدهم و بقیهاش را در سه قسط تا سه ماه بعد میدهم. البته فکرش را هم نمیکردم یک روز برای یک کیلو گوشت قسطی خرید کنم ولی وضعیت همه فعلا همین است.»
سوپرمارکتها در تنگنای تورم
در سوی دیگر ماجرا، سوپرمارکتهای محلی هم با این موج جدید همراه شدهاند. «محمدرضا حسینی» صاحب یک سوپرمارکت کوچک در محله جیحون، میگوید: «از وقتی قیمتها بالا رفت، مشتریها کمتر نقدی خرید میکنند. خیلیها از من میپرسند که آیا میتوانند قسطی خرید کنند؟ من هم یک دفتر حساب و کتاب برای مشتریان همیشگی محله راهاندازی کردهام و آخر ماه قسط را از بدهکاران میگیرم ولی حالا با این اپلیکیشنهای جدید، کار راحتتر شده است. مشتری از خود سوپرمارکت ما از طریق آنلاین و همان اپلیکیشنها خرید میکند و قسطهایش را به آنها میدهد.» او میگوید که در شش ماه گذشته، فروش قسطی در مغازهاش نزدیک به ۳۰درصد افزایش یافته است.
افزایش شدید خرید قسطی مجازی در کشور
طبق گزارشهای یکی از اپهای خرید کالا در سال ۱۴۰۳، این پلتفرم بیش از ۱.۸ میلیون سفارش ماهانه ثبت کرده و پیشبینی میکند در سال ۱۴۰۴، با توجه به رشد خریدهای آنلاین، تعداد سفارشات ماهانه این اپلیکیشن به بیش از ۲.۳ میلیون سفارش برسد. این اعداد نشاندهنده افزایش وابستگی مردم به سوپرمارکتهای آنلاین است که بخش قابلتوجهی از فروش آنها از طریق سرویسهای اعتباری و قسطی انجام میشود.
اما این روند تنها به سوپرمارکتهای محلی محدود نمیشود. پلتفرمهای بزرگ آنلاین حالا بخشی از بازار خرید قسطی را در دست گرفتهاند. یکی از این اپلیکیشنها که در سال ۱۴۰۴ سرویس خرید قسطی بدون سود و کارمزد را گسترش داده، اعلام کرده که کاربران میتوانند تا سقف ۲۰ میلیون تومان اعتبار برای خرید اقلام سوپرمارکتی دریافت کنند. این سرویس بهویژه برای کاربرانی با امتیاز اعتباری بالا قابل دسترسی است. یکی دیگر هم با کمپین «قسطی حراج» در شهریور ۱۴۰۴، امکان خرید قسطی بیش از ۶ هزار کالا را با تخفیفهای تا ۷۰درصد فراهم کرده است. پیشبینی میشود این کمپینها در سال ۱۴۰۴ به افزایش فروش اقلام سوپرمارکتی بهصورت قسطی کمک کند.
زندگی قسطی: راهکار یا دام؟
خرید قسطی همیشه راهحل نیست. برای برخی، این روش به معنای بدهیهای کوچک اما مداوم است که میتواند فشار مالی را در طولانیمدت بیشتر کند. «روزبه رضایی» صاحب یک سوپرمارکت در شرق تهران، نظر متفاوتی دارد: «بعضی از مشتریان آنقدر قسط دارند که نمیتوانند بهموقع تسویه کنند. این برای ما هم ریسک به همراه دارد. من خودم ترجیح میدهم نقدی بفروشم ولی وقتی مشتری کم است، چارهای جز قبول فروش قسطی ندارم.» او میگوید که حدود ۲۰درصد از مشتریانش در سال ۱۴۰۴ به دلیل عدم توانایی در پرداخت بهموقع اقساط، دیگر به مغازهاش مراجعه نمیکنند.
گزارشهای یکی از وبسایتهای خرید اقساطی نشان میدهد که در سال ۱۴۰۴، فروشگاههای آنلاین با همکاری پلتفرمهای قسطی، فروش اقلامی مثل خشکبار، کنسرو و حتی کینوآ را بهصورت قسطی افزایش دادهاند. این اقلام که زمانی جزو خریدهای لوکس محسوب میشدند، حالا به لطف سرویسهای قسطی به سبد خرید خانوادههای متوسط هم راه پیدا کردهاند.
اما این دسترسی آسان به اعتبار، نگرانیهایی هم به دنبال دارد. برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که افزایش وابستگی به خرید قسطی ممکن است به «دام بدهی» منجر شود، جایی که خانوادهها برای تأمین نیازهای اولیه، مدام در چرخه اقساط گرفتار میمانند. اگر چه شاید خرید قسطی برای خانوارها نوعی فشار روانی به همراه داشته باشد، ولی نیاز به مصرف مواد اولیه اساسی، آنان را ناگزیر به این نوع خرید میکند. با وجود سختیهای بازپرداخت اقساط، این روش به آنان کمک میکند تا حداقل نیازهای اولیه خانواده را تأمین کنند. این آمارها تأیید میکنند که مردم به دلیل راحتی و امکان خرید قسطی، بیشتر به سمت سوپرمارکتهای آنلاین روی آوردهاند.
راه نجات موقت یا درمانی دائمی؟
آنچه از این روایتها برمیآید، تصویری از جامعهای است که در تلاش برای حفظ تعادل میان نیازهای اولیه و فشارهای اقتصادی است. خرید قسطی مواد غذایی، از برنج و روغن گرفته تا آجیل و تنقلات، حالا بخشی از زندگی روزمره بسیاری از ایرانیهاست. این روش، هرچند برای برخی راه نجاتی موقت است اما برای دیگران میتواند به چالشی جدید تبدیل شود.
در این میان، سوپرمارکتهای محلی و پلتفرمهای آنلاین سعی دارند با ارائه راهکارهای مالی جدید، به مردم کمک کنند تا سفرهشان خالی نماند اما سوال اینجاست: آیا این راهکارها کافی است یا فقط درمانی موقت برای دردی عمیقتر هستند؟
دام بدهی؛ خرید آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
وقتی خانوادهای برای خرید برنج، روغن یا حتی یک بسته ماکارونی به سراغ خرید قسطی میرود، در ظاهر همهچیز ساده به نظر میرسد. کالا همان لحظه به خانه میآید و پرداخت به آینده موکول میشود. اما اگر همین روند ادامه پیدا کند، یک خطر خاموش در کمین است؛ خطری که اقتصاددانها آن را «دام بدهی» مینامند.
دام بدهی یعنی زمانی که اقساط خرد و کوچک، مثل دانههای برف روی هم انباشته میشوند و تبدیل به بهمنی بزرگ میشوند. خانوادهای که برای پر کردن سفره مجبور به خرید قسطی است، در ابتدا تنها بخشی از درآمدش را برای بازپرداخت اختصاص میدهد. اما وقتی درآمد ثابت بماند و هزینهها بالا برود، همین قسطهای کوچک سهم بیشتری از درآمد ماهانه را میبلعند. در این شرایط، پولی برای پسانداز یا هزینههای غیرمنتظره باقی نمیماند.
تصور کنید پدری کارگر با حقوق ثابت، هر ماه اقساط خرید برنج، لبنیات و چند قلم دیگر را پرداخت میکند. حالا اگر ناگهان بچهاش بیمار شود یا یک خرج پیشبینینشده پیش بیاید، او مجبور است برای پوشش هزینهها باز هم به سراغ اعتبار جدید یا بدهی تازه برود. اینجا همان جایی است که چرخه بدهی شکل میگیرد: برای پرداخت قسط قبلی، باید بدهی جدیدی گرفت و این چرخه به سختی متوقف میشود.
ویژگی اصلی دام بدهی، همین وابستگی دائمی به اعتبار تازه است. خانوادهها هر بار فکر میکنند «این بار آخر است»، اما تورم و هزینههای زندگی، آنها را دوباره و دوباره به سمت بدهی میکشاند. نتیجه آن است که بخش بزرگی از درآمد صرف پرداخت اقساط میشود و فرصتهای دیگر زندگی از بین میرود. حتی ممکن است به نقطهای برسد که خانواده نتواند اقساط را سر وقت بپردازد و اعتبارش را از دست بدهد.
دام بدهی تنها فشار مالی ایجاد نمیکند؛ فشار روانی و احساسی آن هم کمتر از بار اقتصادی نیست. نگرانی دائم از موعد سررسید، اضطراب ناتوانی در پرداخت و احساس شرمندگی در برابر خانواده یا فروشنده، بخشی از تبعات این چرخه است.
در نهایت، خرید قسطی میتواند یک راهحل کوتاهمدت برای پر کردن سفرهها باشد، اما اگر بدون برنامهریزی و مدیریت مالی انجام شود، همین راهحل به تلهای تبدیل میشود که رهایی از آن بسیار دشوار است.