وعدههای طلایی؛ واقعیتهای تلخ

چگونه کارمزدهای اضافی و شگردهای بازار خریداران طلا و نقره را ناکام می گذارد
هفت صبح، حسین فاطمی| وقتی برای سرمایهگذاری به سراغ شمشهای طلا و نقره میروید، تصور میکنید درخشش این فلزات گرانبها، آینده مالیتان را تضمین میکند. اما پشت ویترینهای براق و بستهبندیهای پرزرقوبرق، تلههایی از جنس کارمزدهای سنگین، زیانهای میلیونی و فروشهای پرچالش نهفته است. این گزارش، داستان خریدارانی را روایت میکند که با امید سود به بازار شمش قدم گذاشتند، اما با جیبهای سبکتر و تجربههایی تلخ بازگشتند.
شمشهای طلایی، هزینههای سنگین
در خیابانهای شلوغ بازار طلا، شمشهای کوچک و بزرگ در ویترین مغازهها میدرخشند. این تکههای فلز، که قرار است سرمایهای امن برای آینده باشند، با قیمتی فراتر از ارزش واقعیشان به دست خریداران میرسند. هزینههای اضافی مثل اجرت ضرب، کارمزد بستهبندی و حتی هزینه ارسال، مانند سایهای روی قیمت اصلی طلا و نقره میافتند و خریداران را غافلگیر میکنند. قانونی نانوشته در این بازار وجود دارد: هرچه بستهبندی زیباتر باشد بار مالی آن سنگینتر است.
برای خریدارانی که به امید حفظ ارزش پولشان به سراغ شمش میروند، این هزینهها تازه آغاز ماجراست. چون وقتی زمان فروش فرا میرسد، بازار با شروط سختگیرانه و کسر قیمتهای غیرمنتظره، روی دیگرش را نشان میدهد. این داستان، روایت کسانی است که درخشش طلا را دیدند، اما ضررهای پنهان، امیدشان را کمرنگ کرد.
زیانهای میلیونی در لحظه فروش
تصور کنید ۹ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان برای یک شمش طلا پرداخت کردهاید و با عکسی که در صفحه مجازی دیدهاید شمش را خریداری کردهاید. در عکسهای وبسایت، این شمش مثل ستارهای میدرخشد، اما وقتی به مغازه طلافروشی میروید، فروشنده با نگاهی سرد میگوید: «با این برند کار نمیکنیم.» ناچار به دفتر اصلی صادرکننده شمش میروید، جایی که شمشتان را فقط ۸ میلیون و ۸۵ هزار تومان میخرند. ۸۰۰ هزار تومان از پولتان به دلیل کارمزد و بستهبندی کم شده و اگر همان روز به پول نیاز داشته باشید، باید منتظر حواله بانکی بمانید. شمش طلا که قرار بود سرمایهای نقدشونده باشد، حالا مثل سنگی بیارزش در دستتان مانده است.
این تجربه تنها برای یک نفر نیست. بسیاری از خریداران با داستانهای مشابهی به بازار برمیگردند. یکی تعریف میکند که نیمگرم شمش را ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان خریده، اما طلافروشها فقط ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان پیشنهاد دادهاند. او میگوید: «برای اینکه ضررم جبران شود، باید قیمت طلای ۲۴ عیار یک میلیون تومان گرانتر شود.» این فاصله بین خرید و فروش، مثل شکافی عمیق، امید سرمایهگذاری را میبلعد.
تیر غیب کارمزدهای پنهان
حسابوکتاب بازار شمش ساده است، اما همین سادگی، تلخی را دوچندان میکند. فرض کنید قیمت هر گرم طلای ۲۴ عیار حدود ۹ میلیون و ۹۳۳ هزار تومان است. نیمگرم آن باید حدود ۵ میلیون تومان باشد، اما در بازار، برای نیمگرم شمش بستهبندیشده، باید ۵ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان بپردازید. این یعنی ۷۸۴ هزار تومان کارمزد و اجرت، به اضافه ۵۰ هزار تومان هزینه ارسال در خرید آنلاین.
برای شمشهای بزرگتر، این اختلاف بیشتر هم میشود. یک شمش ۳۱.۱ گرمی طلا که باید حدود ۳۰۸ میلیون تومان قیمت داشته باشد، با برچسب ۳۲۹ میلیون تومانی فروخته میشود. یعنی بیش از ۲۰ میلیون تومان کارمزد و اجرت! حتی نقره، هم از این هزینهها در امان نیست. شمش ۳۱.۱ گرمی نقره با خلوص ۹۹۹، که باید حدود ۳ میلیون و ۷۵۴ هزار تومان باشد، در بازار به قیمت ۵ میلیون و ۱۲۵ هزار تومان عرضه میشود. این کارمزدها، مثل مالیاتی نامرئی، روی دوش خریدار سنگینی میکنند.
بستهبندیهای بیکیفیت، دردسرهای بزرگ
شمشهای طلا و نقره در بستهبندیهای پلاستیکی یا وکیومهایی با هولوگرام امنیتی عرضه میشوند، اما کیفیت این بستهبندیها اغلب ناامیدکننده است. یکی از خریداران، بستهبندی شمش را به «جعبه زعفران فلهای» تشبیه میکند که نهتنها شکیل نیست، بلکه گاهی مخدوش یا بدون پلمب مناسب است. او میگوید: «چسبهای روی جلد باز شده بود و ۵۰۰ هزار تومان ضرر کردم.»
دیگری از تجربهاش میگوید: «شمش بعد از ۱۴ روز رسید، اما وکیومش پر از خط و خش بود و هولوگرام نداشت.» این مشکلات، فروش شمش را دشوارتر میکنند، چون طلافروشها به بهانه نقص بستهبندی، قیمت را پایینتر میآورند. حتی پشتیبانی برخی شرکتها برای مرجوعی ضعیف است و خریداران را با ریسک بالایی تنها میگذارد.
وامهای اعتباری؛ تلهای پرهزینه
برخی خریداران با وامهای اعتباری آنلاین به سراغ شمش میروند، اما این راه هم پر از چالش است. یکی از خریداران میگوید: «وام با سود ۲۳ درصد بود، ۱۵ درصد حق عضویت و ۱۰ درصد اجرت ساخت اضافه شد. در مجموع، ۴۸ درصد هزینه اضافی!» او پنج شمش به قیمت هر کدام ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خرید، اما هنگام فروش، طلافروشها فقط ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان پیشنهاد دادند. این فاصله، مثل تونلی تاریک، سرمایه او را بلعید.این وامها، که قرار بود راهی برای سرمایهگذاری آسان باشند، با هزینههای سنگین و سودهای بالا، خریداران را در دام زیان گرفتار میکنند. فروش زودهنگام هم عملا غیرممکن است، چون ضررهای ناشی از کارمزدها، سود احتمالی را از بین میبرند.
شگردهای بازار و فروش دشوار
بازار شمش پر از صداهای درهمتنیده است. یکی میگوید: «طلافروشها با شگردهای مختلف، قیمت را پایین میکشند. یا میگویند برندت را نمیخریم، یا به بستهبندی ایراد میگیرند.» دیگری هشدار میدهد: «فقط به مراکز رسمی بفروشید، وگرنه ضرر بیشتری میکنید.» حتی در مراکز رسمی، شمشها تا ۹ درصد پایینتر از قیمت خرید بازخرید میشوند.
یکی از خریداران تجربهاش را اینطور خلاصه میکند: «اگر زیر یک سال بخواهی بفروشی، عملا ضرر میکنی. باید صبر کنی تا قیمت طلا بالا برود.» این شروط سختگیرانه، شمش را از یک سرمایه نقدشونده به کالایی تبدیل کرده که فروشش نیاز به زمان و حوصله دارد.
سرمایهگذاری که صبر ایوب میخواهد
بازار شمش به خریداران یک درس ساده میدهد: بدون صبر، سود ممکن نیست. برای جبران کارمزدهای سنگین، باید حداقل یک سال شمش را نگه دارید تا افزایش قیمت طلا، هزینههای اضافی را پوشش دهد. اما این انتظار طولانی، برای بسیاری از خریداران که به نقدینگی نیاز دارند، عملی نیست.یکی از خریداران میگوید: «فکر میکردم شمش مثل پول نقد است، اما حالا میبینم که باید ماهها منتظر بمانم تا ضررم جبران شود.» این واقعیت، شمش را از سرمایهگذاری امن به گزینهای پرریسک تبدیل کرده است.
نگاهی به ویترینهای پرچالش
در پایان روز، ویترینهای بازار طلا همچنان میدرخشند و شمشها در بستهبندیهایشان چشمک میزنند. اما برای خریداران، این درخشش با هزینههای پنهان و دردسرهای فروش همراه است. طلایی که قرار بود امید را به ارمغان بیاورد، حالا با کارمزدهای سنگین و بستهبندیهای بیکیفیت، بیشتر به یک بار مالی شبیه است. کسانی که به قصد سرمایهگذاری وارد این بازار میشوند لازم است با چشمان باز و آگاهی کامل قدم بردارند.
کارمزدهای پنهان، بستهبندیهای بیکیفیت و شروط سختگیرانه فروش میتوانند سود مورد انتظار را به زیان تبدیل کنند. برای اعتماد به درخشش طلا و نقره، تحقیق دقیق درباره برندها، مراکز معتبر و شرایط بازار ضروری است. شفافیت بیشتر در این بازار تنها با آگاهی خریداران ممکن میشود، پیش از خرید، همه جوانب را بسنجید تا سرمایهتان در تله هزینههای اضافی گرفتار نشود.
چه خبر از اون طرف بازار؟
در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، بازارهای ایران شاهد قیمتهایی بودند که برای سرمایهگذاران و خریداران اهمیت زیادی دارد. بر اساس آخرین گزارشهای بازار، قیمت سکه امامی به ۸۶ میلیون و ۴۸۰ هزار تومان رسیده است. این رقم نشاندهنده جذابیت همیشگی سکه بهعنوان گزینهای امن برای حفظ ارزش داراییها در برابر تورم است.
در همین حال، هر گرم طلای ۱۸ عیار با قیمت ۷ میلیون و ۸۳۳ هزار تومان معامله میشود. طلا، که همواره پناهگاهی مطمئن در برابر نوسانات اقتصادی بوده، همچنان برای سرمایهگذاران ایرانی گزینهای کلیدی محسوب میشود، بهویژه در شرایطی که بیثباتیهای جهانی و داخلی بر بازارها اثر میگذارد.در بازار خودرو نیز قیمتها قابلتوجهاند. خودروی دنا پلاس با قیمت ۹۸۱ میلیون تومان عرضه میشود که نشاندهنده تقاضای بالا برای خودروهای داخلی با امکانات بهتر است.
از سوی دیگر، کوئیک، خودروی اقتصادیتر، با قیمت ۵۲۵ میلیون تومان همچنان گزینهای مقرونبهصرفه برای خریداران با بودجه محدود است. این تفاوت قیمت در بازار خودرو نشاندهنده تنوع نیازها و توان مالی خریداران ایرانی است.این قیمتها در حالی اعلام میشود که سرمایهگذاران ایرانی باید با دقت بازارها را رصد کنند.
طلا و سکه بهدلیل ثبات نسبی، گزینههایی کمریسکتر هستند، اما بازار خودرو تحت تأثیر عواملی مثل عرضه و تقاضا و نوسانات ارزی، پرنوسانتر است. برای موفقیت در سرمایهگذاری، تنوعبخشی و تحلیل دقیق بازار ضروری است. همچنین، استفاده از منابع معتبر و بهروز برای تصمیمگیری میتواند از زیانهای احتمالی جلوگیری کند. در نهایت، انتخاب بین این داراییها به میزان ریسکپذیری و اهداف مالی هر فرد بستگی دارد.