انرژی بهعنوان اهرم فشار | چهار سناریوی محتمل در بازار انرژی

تحلیل تأثیرات جنگ ایران و اسرائیل بر بازار جهانی انرژی و سناریوهای چهارگانه اختلال در عرضه، قیمت و امنیت نفت
هفت صبح، میثم شرفی | با آغاز حمله اسرائیل به سرزمین باستانی ایران، سناریوهای گوناگونی درباره آینده بازار نفت در حال ترسیم است؛ با این حال، تاکنون هیچکدام از این سناریوها بهطور کامل محقق نشدهاند. بهنظر میرسد هر دو طرف درگیر در این جنگ تحمیلی، ملاحظات اقتصادی بهویژه در حوزه انرژی را در محاسبات جنگی خود لحاظ کردهاند تا در بزنگاههای راهبردی از آن بهرهبرداری کنند.
دستکاری در بازار انرژی یکی از مهمترین کارتهای ایران در این نبرد است؛ ابزاری که در صورت استفاده هوشمندانه، میتواند به اهرمی برای اعمال فشار بر جامعه بینالمللی جهت تحقق خواستههای ایران تبدیل شود. در شبهای نخست تجاوز وحشیانه اسرائیل به خاک ایران، دو مخزن سوخت در شمال و جنوب تهران هدف حملات موشکی قرار گرفتند؛ اقدامی که نشاندهنده نیت اسرائیل برای هدفگیری صنعت نفت ایران بود.
با این حال، پاسخ سریع ایران و حمله متقابل به پالایشگاه حیفا، این معادله را تغییر داد و موجب شد اهداف نفتی به طور موقت از لیست حملات اسرائیل کنار گذاشته شوند. در حال حاضر، بهنظر میرسد که هر دو طرف همچنان با احتیاط درخصوص زیرساختهای انرژی عمل میکنند. در ادامه چهار سناریوی محتمل در بازار انرژی را مرور خواهم کرد.
سناریوی اول ادامه احتیاط از سوی طرفین
در این سناریو، با افزایش حدود ۷ دلاری قیمت هر بشکه نفت، بازار انرژی در حالتی محتاط و منتظر باقی مانده است. در صورتی که هر دو طرف همچنان از حمله به منابع انرژی پرهیز کنند، انتظار نمیرود شاهد تغییر محسوسی در بازار باشیم؛ جز یک افزایش التهابآلود ابتدایی. در این شرایط، بازار مقاومت خود را در برابر جهشهای قیمت حفظ خواهد کرد و قیمتها در محدوده ۷۰ تا ۸۰ دلار باقی خواهند ماند، اتفاقی که در هفته اول جنگ نیز شاهد آن بودهایم و تا لحظه نگارش این متن نیز ادامه دارد.
سناریوی دوم حمله به زیرساختهای نفتی ایران
در صورتی که اسرائیل با هدف ایجاد اختلال در توان اقتصادی ایران، زیرساختهای نفتی کشور را هدف قرار دهد، بازار انرژی بلافاصله با شوکی جدی مواجه خواهد شد. چنین اقدامی میتواند باعث توقف صادرات نفت ایران، افزایش بیمه حملونقل دریایی در خلیج فارس و همچنین تهدید امنیت کشتیرانی شود.
در این سناریو، احتمال افزایش بهای نفت به بیش از ۱۱۰ دلار در کوتاهمدت وجود دارد. واکنش ایران در این وضعیت نیز بسیار تعیینکننده خواهد بود. بسته شدن تنگه هرمز بهعنوان یک گزینه استراتژیک روی میز باقی خواهد ماند. این اقدام میتواند جریان ۲۰ درصد از نفت جهان را مختل کند و قیمتها را بهصورت انفجاری به سطوح بیسابقه برساند. در چنین شرایطی، کشورهای مصرفکننده بزرگ نفت، مانند چین، هند و اعضای اتحادیه اروپا، تحت فشار شدید اقتصادی قرار خواهند گرفت و ممکن است برای جلوگیری از گسترش بحران، به سمت مداخلات دیپلماتیک فوری روی بیاورند.
در این سناریو، پیامدها تنها به بازار انرژی محدود نخواهد شد؛ بازارهای مالی جهان، زنجیره تأمین کالاهای استراتژیک و حتی امنیت غذایی در برخی کشورها ممکن است دچار اختلال شود. این وضعیت از طرفی میتواند ایران را در موضع چانهزنی قویتری قرار دهد، اما از سوی دیگر، خطر تقابلهای فراتر از مرزهای دو کشور را نیز افزایش میدهد.
سناریوی سوم حمله به زیرساختهای انرژی اسرائیل توسط ایران
در این سناریو، ایران تصمیم میگیرد برای بازدارندگی بیشتر یا تلافی حملات اسرائیل، زیرساختهای حیاتی انرژی اسرائیل مانند پالایشگاهها، تأسیسات گازی دریایی یا خطوط انتقال را هدف قرار دهد. این اقدام نه تنها بر تولید انرژی اسرائیل، بلکه بر بازار انرژی منطقهای تأثیر فوری خواهد داشت. اگرچه اسرائیل بازیگر بزرگی در بازار صادرات انرژی نیست، اما حمله موفق به تأسیسات آن میتواند پیام آشکاری از توان عملیاتی ایران به متحدان اسرائیل، بهویژه آمریکا، باشد.
این پیام، آنها را با این دوگانه روبهرو میکند: یا برای دفاع از اسرائیل وارد درگیری مستقیم شوند یا با اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای کاهش تنش وارد عمل شوند. در چنین حالتی، واکنش بازارهای جهانی بیشتر احساسی و مبتنی بر نگرانی از گسترش جنگ خواهد بود. بهای نفت ممکن است در واکنش اولیه تا محدوده ۹۰–۹۵ دلار جهش کند، اما در صورت محدود بودن آسیب و عدم ورود سایر کشورها به میدان، قیمتها به سرعت به تعادل باز خواهند گشت.
با این حال، تهدید مستمر ایران به حمله به زیرساختهای انرژی متحدان اسرائیل در منطقه، از جمله تأسیسات موجود در امارات، عربستان یا حتی جزایر دریای مدیترانه، میتواند یک عدم قطعیت مزمن در بازار انرژی ایجاد کند. در این شرایط، سرمایهگذاری در انرژی، بهویژه در پروژههای وابسته به امنیت تنگهها و مسیرهای استراتژیک، با تأخیر و هزینه بیشتر مواجه خواهد شد.
سناریوی چهارم آتشبس موقت یا توافق محدود منطقهای
در این سناریو، پس از روزها یا هفتههایی از درگیری، طی یک فرایند دیپلماتیک بینالمللی، ایران و اسرائیل به یک آتشبس موقت یا نوعی توافق محدود نظامی تن میدهند. چنین توافقی میتواند بهصورت مستقیم بین دو طرف یا از طریق میانجیگری قدرتهای منطقهای یا جهانی، مانند ترکیه، قطر، چین یا اتحادیه اروپا، شکل بگیرد. این آتشبس ممکن است شامل تعهد به عدم حمله به زیرساختهای انرژی، بازگشت به خطوط درگیری پیشین، یا حتی بازگشایی مسیرهای تجاری و انرژی باشد.
در صورت اجرای موفق این سناریو، بازار انرژی بهسرعت واکنش مثبت نشان خواهد داد. قیمت نفت که در اثر درگیریها افزایش یافته بود، در چنین فضایی ممکن است طی چند روز حدود ۸ تا ۱۲ دلار کاهش یابد و به محدوده ۷۵ تا ۸۵ دلار بازگردد. این کاهش نه بهدلیل کاهش ریسکهای بنیادین، بلکه در نتیجه بازگشت اعتماد روانی سرمایهگذاران به امنیت عرضه انرژی خواهد بود. از سوی دیگر، بازار همچنان محتاط باقی خواهد ماند، زیرا این نوع توافقات موقت پیشینهای شکننده دارند و در صورت بروز حادثهای ناگهانی یا نقض آتشبس، تنش میتواند با شدتی دوچندان بازگردد.
در این حالت، نوسانپذیری بازار انرژی افزایش خواهد یافت و ممکن است سرمایهگذاران برای مدتی بهجای نفت خام، به انرژیهای جایگزین یا ذخایر امن مالی (مانند طلا یا دلار آمریکا) روی بیاورند. اگر این آتشبس به گفتوگوهای سیاسی گستردهتر منجر شود، چشمانداز تثبیت قیمت انرژی در بازه میانمدت (۳ تا ۶ ماهه) فراهم خواهد شد. در غیر این صورت، بازار در حالت انتظار و بیثباتی باقی میماند.
چهار سناریویی که بررسی شد، تصویری چندلایه از آینده بازار انرژی در بستر یک درگیری بیسابقه میان ایران و اسرائیل ترسیم میکنند. آنچه مشخص است، بازار انرژی جهانی نهتنها تحت تأثیر میزان تخریب میدانی، بلکه بهشدت متأثر از برداشتها و انتظارات روانی و سیاسی سرمایهگذاران و دولتهاست.