دیس بدم، بلدی دیسبک بزنی؟ | تبلیغات لوس و بیمزه و بعضا بامزه تلویزیون
بهترین تبلیغ رقابتی متعلق به دهه 50 است
هفت صبح | بیلبوردهای تبلیغاتی و پیامهای بازرگانی این روزها به محل مجادله خونین برندهای تجاری تبدیل شدهاند. اگر کنترل تلویزیون را بردارید و تلویزیون را روشن کنید، حتماً یکی از آنها را میبینید که دارد برای رقیبش میزند. بیلبوردهای تبلیغاتی را با همین سیاست اجاره میکنند. بعضیهایشان لوس و بیمزه هستند اما گاهی وقتها میشود چیزهای خوبی پیدا کرد.
1- بیلبوردهای توسان، مستقیم بازیگران تازه بازار ابزارآلات را هدف گرفته است. لبه تیز نیش و کنایه را از فرسخهای دورتر میتوان احساس کرد. اسلوگانشان را روی کلمه حرفهای استوار کردهاند و میگویند کار حرفهای، ابزار حرفهای میخواهد. تقریبا به آنچه توسط رونیکس و آروا و کنزاکس و بقیه به بازار عرضه شده است تاختهاند. بحث کیفیت محصولات بماند برای اهل فن اما انصافا ویدئوی تبلیغاتیشان که با حضور نیما شعباننژاد ساخته شده بامزه از کار درآمده است.
2- تبلیغات شهر لوازم خانگی بامزه نیست اما چون برای رقابت با سرای ایرانی ساخته شده در این فهرست میگنجد. معمولا در این تبلیغات مشتریانی را میبینیم که به شهر لوازم خانگی مراجعه کردهاند و سراغ یک وسیله متفرقه را میگیرند. بعد یکی از متصدیان شهر لوازم خانگی با مهربانی برایشان توضیح میدهد به مرکز تخصصی فروش لوازم خانگی آمدهاند و این نکته را مزیت در نظر میگیرند. انگار به خاطر اینکه تنها لوازم خانگی میفروشند، باید امتیاز ویژهای دریافت کنند یا مثلا لباسشویی که میفروشند با لباسشویی که در سرای ایرانی عرضه شده است تفاوت دارد.
3- بیلبوردهای جدید تکنولایف که یک فروشگاه اینترنتی عرضه کالای دیجیتال و لوازم جانبی است، تلاش کرده به رقبا کنایه بزند. برای همین نوشتهاند لازم نیست با هیجان خرید کنید. چه کسی را زدهاند؟ انشاءالله دشمن را ولی بعید است با این لوسبازیها بتوانند مشتری جمع کنند. آدم وقتی سفارش اینترنتی ثبت میکند، آیتمهایی مثل قیمت، ارسال به موقع، تضمین کیفیت و گزینه مرجوعی را مد نظر قرار میدهند. هیجان که مال خودتان است و تارگتهایی که باید سر ماه بزنید.
4- «بازار» چندوقت پیش تبلیغاتش را بر اساس بازی با کلمات استوار کرده بود و در یک زمینه سبز نوشت هر چیزی را از بازارش بگیرید. رقبا همین موضوع را دستمایه حمله تبلیغاتی کردند و طرحهایی با مضمون کوچه و بازار جای دانلود اپ نیست طراحی کردند. برخلاف آنچه در ابتدا ممکن است به نظر برسد این طرح سفارش رقیب کافه بازار، یعنی مایکت نیست اما با کمی اغماض در دسته جنگهای تبلیغاتی قرار میگیرد.
5- ترب پس از یک دوره پرفشار تبلیغات علیه رقیب فعلا پا را از روی پدال گاز برداشته. آنها با استفاده از کلمه «شگفتانگیز» میخواستند بگویند هر تخفیفی الزاما به نفع مشتری نیست اما خب سایز و اندازهشان آنقدر بزرگ نبود که در عمل هم بتوانند برای بقیه کسبوکارها مزاحمت ایجاد کنند.
6- بیمه بازار و ازکی برای فروش بیمه رقابتی سخت و تنگاتنگ دارند و گاهی هم لحظاتی مفرح برایمان خلق میکنند. شعارهای تبلیغاتی مثل از هر کی بیمه نگیر و از هر جایی بیمه نخر احتمالا کسی را متقاعد نمیکند بیمه بازار را انتخاب کنند اما بامزه هستند.
7- بلد بعد از فیلتر شدن waze بهعنوان یک نقشه و مسیریاب آنلاین روی زبانها افتاد اما با وجود خلوتبودن میدان رقابت، هنوز نتوانسته اندازه waze طرفدار جمع کند و در مواردی مثل به روزرسانی سریع تغییرات ترافیک کم میآورد. مشارکت کاربران بلد به میزان کافی رشد نکرده بنابراین گاهی در مورد اتفاقات و حوادث بد عمل میکند. در عوض بیلبوردهای تبلیغاتی بامزهای میسازند. مثل آن یکی که چندوقت پیش اکران شد و آیکون معروف اپلیکیشن waze را نشان میداد در حالی که در جواب سوال اسم خیابونها رو بلدی بگی، معصومانه اعتراف میکند بلد نیستم!
8- تپسی آرام و بیحاشیه پیش میرود. اهل سروصدا نیست و حتی وقتی میخواهد با رقیب سرشاخ شود، این کار را با ظرافت انجام میدهد. گل سرسبد تبلیغات که البته جدید نیست، آنجاست که تپسی به طور مستقیم یادآوری کرده خدماتی مشابه ارائه میدهد: خدمت شاید همون خدمته اما تپسی در خدمت شماست. رنگ به کار رفته در این تبلیغات هم زیرکانه انتخاب شده است. هر جا لازم بوده چیزی را مقایسه کنند از المانها و رنگهای اسنپ استفاده کردهاند و آنجایی که قصد نمایش تمایز را داشتهاند، از نارنجی که رنگ سازمانی خودشان است استفاده کردهاند. تپسی این روزها مهیای ورود به بازارهای جدید است و باید منتظر شکلگیری رقابتی داغ و نفسگیر باشیم.
9- بانک ملت، چند سال پیش برای تبلیغ همراه بانک جدید خود روی بیلبورد نوشت: ابزاری مناسب برای سامان دادن به تجارت، صادرات، کشاورزی و رفاه در سطح ملی. لطفا اسم شش بانک رقیبی که در این تبلیغ توسط بانک ملت دیس شدهاند را پیدا کنید.
10- بهترین تبلیغ رقابتی متعلق به دهه 50 است؛ زمانی که برندهای آزمایش و ارج سر به دست آوردن سهم بیشتر از بازار با هم میجنگیدند. یک روز صبح ارج با خباثت از آرایه ادبی ایهام نهایت استفاده را برد و روی بیلبوردها نوشت: آزمایش ثابت کرد که ارج بهتر است. از این مورد بهعنوان اولین تبلیغات رقابتی ایران هم یاد میشود.