کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۹۷۸۲
تاریخ خبر:

راه و رسم پولدار شدن / خودکار چگونه به ایران آمد؟

راه و رسم پولدار شدن / خودکار چگونه به ایران آمد؟

روایت‌هایی از ماجرای موفقیت صاحبان کسب و کار‌های معروف ایرانی

هفت صبح| آیا هیچ فکرش را می‌کردید که اسم «خودکار» را وارد کننده خودکار بیک به ایران، روی این نوشت‌افزار گذاشته باشد؟ یا می‌دانستید که اولین کسی که سی‌دی را وارد ایران کرد، بنیانگذار فیدیبو است؟ اینکه سازنده متل قو در یک روستا از هفت سالگی تا 13 سالگی فرش بافی می‌کرده چطور؟ این‌ها روایت‌هایی از داستان موفقیت بنیانگذاران و صاحبان کسب و کارهای موفق ایرانی است که این روزها در فضای مجازی دست به دست می‌شوند.

 

«چامه ایونت» رویدادی برای روایت داستان کارآفرین‌های ایرانی است که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. این رویداد تا به امروز بنیانگذاران بزرگ و کوچکی مثل بنیانگذار کارخانه‌های بیک و مداد سوسمار، مدیر سابق داروگر، بنیانگذار برند بهروز، مدیر عامل تپسی و ... را به همایش خود دعوت کرده تا تجربه خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند.

 

برخی مدارس کسب و کار هم هستند که در کنار کلاس‌هایی که می‌گذارند تاجران موفق را دعوت می‌کنند تا با تعریف مسیری که طی کرده‌اند، چیزی به شاگردانشان ارائه کرده باشند.

 

در ادامه داستان بعضی‌ از آن‌ها را می‌خوانید.

 

 

مهدی فیروزان، مدیرعامل شهر کتاب و موسس فیدیبو

 

 

فیروزان زمانی که سن و سال زیادی نداشت مدیریت انتشارات سروش را بر عهده گرفت. پس از آن مدیریت شهر کتاب به او محول شد و بعد وارد دنیای استارتاپ شد و فیدیبو که پلتفرمی آنلاین برای کتاب‌های دیجیتال است را تاسیس کرد. بعد از آن در راه‌اندازی 17 استارتاپ دیگر هم دست داشت و حالا هم در شتابدهنده میزوکار روی ایده‌های دیگران سرمایه‌گذاری می‌کند. خودش در یکی از رویدادهای چامه می‌گوید که هیچ فرصتی را در زندگی‌اش رد نکرده است و همین باعث شده کارهای زیادی در زندگی انجام دهد. مثلا در زمان ریاست محمد هاشمی در صداوسیما به فیروزان پیشنهاد شد تا مدیر پروژه تولید سرود ملی جدید شود. او برای این تولید با بیش از 70 استاد موسیقی مشورت کرد و در آخر یک موسیقی که حالا سرود ملی ماست انتخاب شد.

 

همین کار منجر به وارد کردن اولین سی‌دی به ایران شد. چطور؟ فیروزان این سرود را به آلمان برده بود تا ضبط شود و به دست کشورهای دیگر هم برسد. سرود ملی برای اولین بار روی سی‌دی ضبط شد. او ترانه‌های «می‌ناب» گلنوش خالقی با صدای بنان، «نوایی نوایی» بیژنی و موسیقی سریال امیرکبیر را هم روی سی‌دی ضبط کرد و با خود به ایران آورد. فیروزان در این رویداد در این باره گفته: «در فرودگاه گمرک جلوی من را گرفتند و گفتند این‌ها چیست؟ تا به آن روز کسی سی‌دی به ایران نیاورده بود و ماموران گمرک نمی‌دانستند باید چه برخوردی داشته باشند!»

 

ساخت فیدیبو هم به پیشنهاد مجید قاسمی، مدیرعامل بانک پاسارگاد انجام گرفت. فیروزان با این ایده هم موافقت کرد و «فیروزان دیجیتال بوک» راه افتاد. بعدها سراوا و دیجی‌کالا این استارتاپ را خریدند اما فیروزان از دنیای کسب و کار دیجیتال خداحافظی نکرد تا جایی که حتی خانه‌اش را فروخت تا شتاب‌دهنده میزوکار را تاسیس کند.

 

 

احد عظیم‌زاده، تاجر فرش و سازنده متل قو

 

احد عظیم‌زاده از جمله تاجرانی است که چندین بار در مدرسه کسب و کار نورا صحبت کرده است. او وقتی هفت سال داشت پدرش را از دست داد و مجبور شد مدرسه را رها کرده و فرش بافی کند. تا 13 سالگی همین کار را ادامه داد و فرش‌هایش را به شهرهای دیگر می‌برد تا از فروششان دو تومان سود کند. به جز فرش، مرغ و جوجه هم خرید و فروش می‌کرد. او در یکی از این همایش‌ها می‌گوید: «هدفم این بود که یا خلبان بشوم یا پولدار!» بعدها یک کارگاه کوچک قالی‌بافی راه انداخت و از طریق دو تاجر آلمانی پایش به بازار فرش جهانی باز شد و به مرور ثروتمند شد. بعد از یک ورشکستگی و دوباره سرپا شدن، پروژه «قو الماس خاورمیانه» یا همان متل قوی معروف را شروع کرد.

 

او در یکی از این همایش‌ها ادعا می‌کند که تا دو سال آینده ملک در مازندران از فرشته و زعفرانیه گران‌تر می‌شود. برخی افراد در واکنش به ویدئویی که از این همایش منتشر شده می‌گویند عظیم‌زاده پروژه‌های زیادی در مازندران دارد و به همین دلیل دیگران را ترغیب می‌کند تا در شمال کشور سرمایه‌گذاری کنند.

 

 

علی اکبر رفوگران، مدیر کارخانه‌های بیک

 

او در یکی از این رویدادها از روند بومی‌سازی خودکار بیک گفته است. اینکه چطور توانسته از ساخت عروسک‌های مدادی و فروش آن‌ها برسد به متقاعد کردن مارسل بیک، خالق این برند در فرانسه، برای تولید در ایران. رفوگران در دوران جوانی و در سال 1321 با پدرش که در بازار حجره لوازم تحریر داشت کار می‌کرد. به فکر تجارت و واردات بود اما پدرش موافقت نمی‌کرد. از پدرش جدا شد و با خلاقیتی که داشت توانست به سرمایه خوبی برسد تا جایی که پدرش دوباره به او پیشنهاد همکاری داد. این بار رفوگران به فرانسه رفت و نمایندگی فروش خودکار بیک را برای ایران گرفت. فروشی که در ایران داشت به سالانه پنج میلیون رسیده بود؛ عددی که از نظر مارسل بیک هم بزرگ و غیرمنتظره بود.

 

علی‌اکبر رفوگران از جلسه با مارسل بیک می‌گوید:«به آقای مارسل بیک درخواست تولید خودکار بیک در ایران و اخذ نمایندگی دادم. او یک خودکار از کشو درآورد. آن را با دست شکاند و گفت: این ساخت آمریکاست. تو می‌خوای چه کار کنی؟ یک جعبه کوچک پر از پول کردم و آن را به آقای بیک دادم و گفتم این پول مال شما. به من قالب و دستگاه بده. اگه خودکاری ساختم که باب میلت بود نمایندگی رو به من بده، اگه نبود قالب رو با خرج خودم برمی‌گردونم و ماشین را هم می‌فروشم؛ او هم قبول کرد.» رفوگران توانست فروشش را از سالی پنج میلیون به 200 میلیون عدد در سال برساند.

 

ماجرای نام‌گذاری این چیزی که ما به آن می‌گوییم خودکار هم جالب است. اولین باری که یک دلال خودکار بیک را برای فروش به حجره پدرش آورد، هنوز خودکار در ایران وجود نداشت و مردم از خودنویس استفاده می‌کردند. پدرش از او پرسید که جوهر را کجای این خودنویس می‌ریزند؟ رفوگران هم جواب داد: «توی این جوهر نمی‌ریزن، این خودکاره!»

 

 

بهروز فروتن، بنیانگذار برند بهروز

 

برند مشهور صنایع غذایی بهروز، ماجرای جالبی از نحوه عرضه محصولاتش به سوپرمارکت‌ها روایت کرده است. او که کار را از تولید رب و ترشی و مربا به کمک همسرش در منزل شروع کرده بود، در یکی ازهمایش‌ها درباره شیوه جالب بازاریابی‌اش می‌گوید: «محصولاتم اصلا فروش نمی‌رفت. فک و فامیلم را جمع کردم و به آن‌ها گفتم تا به هر بقالی رفتند بپرسند، «کشک بهروز دارید؟ ببخشید الویه اصلا ندارید؟ پس چرا هیچی ندارید؟» بعد وقتی ویزیتورها می‌رفتند، صاحبان بقالی سریع محصولاتم را می‌خریدند. به این ترتیب ما جنس رو عرضه کردیم.»

 

یکی دیگر از تکنیک‌هایی که فروتن برای فروش بیشتر محصولاتش پیاده کرد این بود که در ابتدا محصولاتش را با قیمت کمتری در بازار عرضه می‌کرد. این کار در ابتدا نه تنها برایش سودی نداشت بلکه متضرر هم می‌شد اما او برنامه دیگری در سر داشت. وقتی برندش در فروشگاه‌ها و تعاونی‌ها و سوپرمارکت‌ها جا افتاد، از عرضه خودداری کرد و ‌گفت باید پیش‌خرید کنند. به این صورت تقاضا بالا ‌رفت و محصولاتش را با قیمت بالاتری توانست بفروشد. برخی این روش را غیراخلاقی دانستند اما فروتن معتقد است که کار اشتباهی نکرده و صرفا از یک روش بازاریابی استفاده کرده است؛ کاری که حالا بسیاری از برندها انجام می‌دهند.

 

کدخبر: ۵۵۹۷۸۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر