از شادی مدرسه تا اضطراب تحصیلی

نقش مدارس و نهادهای مدنی در کاهش فشار روانی و اقتصادی دانشآموز و خانواده
هفت صبح| آغاز فصل مدارس در ایران، همیشه با شادی و امید همراه بوده است؛ اما امسال، شرایط به گونهای دیگر رقم خورده است. خانوادهها در سایه تورم افسارگسیخته و گرانی شدید، نگران ثبتنام و خرید لوازم تحریر فرزندانشان هستند. قیمت نوشتافزار نسبت به سال گذشته ۵۰ درصد افزایش یافته و به این ترتیب فشار مالی خانوادهها بیشتر از همیشه است.
همزمان، کمبود برق، قطعی آب و ناترازی انرژی، زندگی روزمره را دشوار کرده و فضای مناسبی برای آغاز سال تحصیلی پرنشاط باقی نمیگذارد. برای دانشآموزان مقطع دوم دبیرستان که آزمون کنکور پیشرو دارند، این فشار دوچندان است؛ نگرانی والدین و شرایط اقتصادی، مستقیما به اضطراب و استرس آنان منتقل میشود.
این وضعیت نشان میدهد که آغاز مدرسه دیگر صرفا یک رویداد آموزشی نیست، بلکه نمادی از تضاد میان آرزوهای اجتماعی برای شادی و نشاط و واقعیتهای اقتصادی و روانی جامعه است. فشار بر خانوادهها و فرزندان، به ویژه در شهرهایی که گرانی و محدودیتهای خدماتی شدیدتر است، میتواند اثرات بلندمدت بر سلامت روان، انگیزه تحصیلی و روابط خانوادگی داشته باشد.
فشار اقتصادی خانوادهها
اقتصاد خانوادهها در ایران، تحت فشار تورم و گرانی، در آستانه آغاز سال تحصیلی به نقطه بحرانی رسیده است. هزینههای ثبتنام مدارس، سرویس ایاب و ذهاب، تغذیه، لباس فرم و دیگر ملزومات آموزشی، همگی بار مالی قابل توجهی بر دوش والدین میگذارد در این میان رشد قیمت نوشتافزار این فشار را تشدید کرده و بسیاری از خانوادهها ناچارند انتخابهای سختی انجام دهند: کاهش هزینههای تفریحی، تعویق خرید ملزومات یا صرفنظر از برخی کلاسهای آموزشی.
جامعهشناسان معتقدند که فشار اقتصادی در سطح خانوار، تأثیر مستقیمی بر روابط بین اعضا و کیفیت تعاملات خانوادگی دارد. نگرانی دائمی برای تأمین نیازهای آموزشی، میتواند به افزایش تنشها و کاهش همبستگی درون خانواده منجر شود. در این شرایط، حتی والدینی که پیشتر تجربه مدیریت مالی موفقی داشتهاند، با اضطراب و فشار روانی مواجه میشوند.
پیامدهای روانی و اجتماعی بر فرزندان
دانشآموزان، به ویژه مقطع دوم دبیرستان، بیشترین فشار را احساس میکنند. فشار والدین برای تأمین مالی نیازهای آموزشی، نگرانی از عملکرد تحصیلی و اضطراب مربوط به آزمون کنکور، مجموعهای از عوامل استرسزا ایجاد میکند. این فشارها میتوانند به اختلال خواب، کاهش انگیزه، بیحوصلگی و کاهش تمرکز در کلاسهای درس منجر شوند.
از منظر روانشناسی اجتماعی، دانشآموزانی که در محیطی پرتنش رشد میکنند، کمتر فرصت تجربه شادی و تعاملات مثبت با همسالان را دارند. کاهش نشاط اجتماعی، در بلندمدت بر مهارتهای اجتماعی، اعتماد به نفس و تابآوری روانی آنان تأثیر منفی خواهد گذاشت.
آموزش و عدالت اجتماعی
افزایش هزینهها و فشار اقتصادی، بر فرصتهای برابر آموزشی تأثیر میگذارد. خانوادههایی که توان مالی محدود دارند، ممکن است از تهیه کتابها، کلاسهای تقویتی یا ملزومات ضروری باز بمانند. این تفاوتها نه تنها انگیزه دانشآموزان کمبرخوردار را کاهش میدهد، بلکه به گسترش شکاف آموزشی و اجتماعی دامن میزند. نابرابری در دسترسی به منابع آموزشی، اثرات بلندمدت بر تحصیل و آینده شغلی دانشآموزان خواهد داشت. فشار اقتصادی نه تنها محدودیت مالی ایجاد میکند، بلکه بر کیفیت آموزش و فرصتهای اجتماعی آنان نیز تأثیر میگذارد.
خانواده و جامعه در برابر فشار مضاعف
خانوادهها در چنین شرایطی نقش کلیدی دارند؛ مدیریت منابع، پشتیبانی روانی و ایجاد فضایی امن برای فرزندان، بخشی از راهکارهای مقابله با فشارهاست. از سوی دیگر، جامعه و نهادهای آموزشی نیز میتوانند نقش حمایتی ایفا کنند؛ ارائه خدمات مشاورهای، حمایتهای مالی و ایجاد فرصتهای برابر برای همه دانشآموزان، میتواند فشار روانی و اقتصادی خانوادهها را کاهش دهد.
برای کاهش فشار بر خانوادهها و دانشآموزان، ضرورت توجه به سلامت روان، آموزش مهارتهای مدیریت استرس و ایجاد فضای آموزشی کمتنش ضروری است. حمایتهای مالی هدفمند، مانند تخفیف هزینه نوشتافزار و کمک به خانوادههای کمدرآمد، میتواند اثر قابل توجهی داشته باشد. ایجاد شبکههای حمایت اجتماعی، تقویت هنجارهای همبستگی و همکاری میان خانوادهها، مدارس و نهادهای دولتی، به کاهش فشار و افزایش تابآوری روانی فرزندان کمک میکند.
این اقدامات، ضمن ارتقای عدالت آموزشی، محیطی برای رشد سالم و متوازن دانشآموزان فراهم خواهد آورد. یک نکته کلیدی دیگر، فشار روانی ناشی از تلاش خانوادهها برای حفظ ظاهر و آبرو در جامعه است؛ بسیاری از والدین به سختی میکوشند مشکلات مالی و اقتصادی خود را پنهان کنند و وانمود کنند که همه چیز تحت کنترل است. این فشار پنهان، به ویژه بر دانشآموزان، بر شدت استرس تحصیلی و نگرانیهای روانی میافزاید.
مدارس و مسئولان آموزشی میتوانند نقش مهمی در کاهش این فشار ایفا کنند. با استفاده از ظرفیتهای موجود مانند انجمن اولیا و مربیان، میتوان مسائل اقتصادی و روانی خانوادهها را بدون شرمساری مطرح و به والدین یادآوری کرد «ما میدانیم که همه تحت فشار هستیم.» برگزاری نشستها با والدین و دانشآموزان، حتی بدون کمک مالی مستقیم، میتواند به تطبیق روانی و اجتماعی خانوادهها و دانشآموزان با شرایط جامعه کمک کند.
این اقدامات باعث میشوند فشار از ذهن والدین و دانشآموزان کاهش یابد و دانشآموزانی که سال تحصیلی یا آزمون کنکور پیش رو دارند، با آرامش بیشتری بر تحصیل خود تمرکز کنند. در مجموع، تلفیق حمایت مالی، توجه به سلامت روان و گفتوگوی باز و همدلانه میان مدرسه، والدین و دانشآموزان، میتواند فشار مضاعف اقتصادی و روانی را کاهش دهد و فضایی مناسبتر برای یادگیری و رشد اجتماعی فراهم آورد.