قلدری ایرانسل با پشتوانه دو نهاد قدرتمند

مدیرعامل ایرانسل در اظهارنظری وقیحانه هشدار داده که در صورت افزایش نیافتن تعرفه اینترنت، باید منتظر قطعیهای موقت روزانه بود. این تهدید در حالی مطرح میشود که ایرانسل زیر نظر دو نهاد قدرتمند و ثروتمند کشور یعنی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی به ریاست حسین دهقان و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ذیل سرتیپ عزیز نصیرزاده اداره میشود؛ نهادهایی که رسماً مأموریتشان خدمت به مردم است، نه فشار آوردن بر آنان.
به گزارش هفتصبح علیرضا رفیعی، مدیرعامل ایرانسل، اخیراً اعلام کرده که در صورت عدم افزایش تعرفه اینترنت، کاربران باید به زودی شاهد قطعیهای موقت روزانه ـ حتی تا سه ساعت ـ باشند. او گفته تعرفه اینترنت در ایران سالهاست ثابت مانده، در حالی که مصرف به شدت افزایش پیدا کرده است.
در نگاه نخست، این سخنان شاید بازتابی از فشارهای اقتصادی بر صنعت ارتباطات کشور تلقی شود. اما مسئله زمانی حساستر میشود که نگاهی به ساختار مالکیتی ایرانسل بیندازیم. سهام این اپراتور از ابتدا در اختیار شرکت گسترش الکترونیک ایران (۵۱ درصد) و گروه MTN آفریقای جنوبی (۴۹ درصد) بوده است. شرکت گسترش الکترونیک ایران نیز تحت کنترل بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح قرار دارد.
این یعنی تهدید اخیر نه از سوی یک شرکت خصوصی، بلکه به نمایندگی از نهادی مطرح شده که به صورت مستقیم به دو سازمان مهم و ملی کشور متصل است؛ سازمانهایی که فلسفه وجودیشان خدمترسانی به مردم و حمایت از اقشار کمبرخوردار تعریف شده است.
افزون بر این، باید توجه داشت که ۴۹ درصد سهام ایرانسل متعلق به یک شرکت خارجی در آفریقای جنوبی است. طی تمام سالهای فعالیت، سودهای کلانی توسط این اپراتور احصا شده اما هیچگاه صورت مالی آن به صورت شفاف در اختیار افکار عمومی قرار نگرفته است. اکنون اگر تعرفهها با فشار و تهدید و لابی دو نهاد قدرتمند مالک ایرانسل افزایش یابد، نیمی از این سود مستقیم به جیب همان سهامدار خارجی خواهد رفت؛ سهامداری که نقشی در بهبود کیفیت خدمات یا کاهش فشار اقتصادی بر جامعه ایرانی ندارد.
به عبارت ساده تر، تهدید وقیحانه مدیرعامل ایرانسل در واقع به معنای گروکشی مردم برای تأمین منافع بخشی از سرمایهگذاران خارجی است.
در این میان چند پرسش اساسی مطرح میشود:
• آیا بنیاد مستضعفان که قرار است محور فعالیتهای اقتصادیاش در خدمت به اقشار محروم باشد، باید از طریق یک اپراتور تلفن همراه مردم را به قطعی اینترنت تهدید کند؟
• آیا وزارت دفاع که مأموریت اصلیاش تقویت زیرساختهای دفاعی کشور است، شایسته است درگیر کسبوکار اپراتوری شود که در نهایت به جامعه فشار وارد میکند؟
• و مهمتر از همه، چرا هزینه ناکارآمدی مدیریتی و نبود شفافیت اقتصادی باید از جیب مردم عادی پرداخت شود؟
تهدید به قطع اینترنت، آن هم در شرایطی که کشور در رکود اقتصادی و بحران معیشتی به سر میبرد، بیش از آنکه واقعبینانه باشد، نوعی گروکشی اجتماعی به نظر میرسد. جامعهای که در سالهای اخیر با محدودیتهای متعدد اینترنتی دست و پنجه نرم کرده، حالا باید شاهد تهدیدی تازه از سوی یکی از بزرگترین اپراتورهای کشور باشد.
انتظار افکار عمومی از چنین نهادهایی، نه فشار بر کاربران، بلکه شفافسازی درآمدها و هزینهها، مدیریت کارآمد منابع و ارائه خدمات با کیفیت است. اگر هزینهها بالا رفته، چرا گزارش شفافی از سود و درآمدهای سالانه ایرانسل منتشر نمیشود؟ آیا واقعاً تمام درآمدها صرف توسعه شبکه شده یا بخشی از آن در جیب سهامداران قدرتمند و خارجی میرود؟
انتظار افکار عمومی از چنین نهادهایی، نه فشار بر کاربران، بلکه شفافسازی درآمدها و هزینهها، مدیریت کارآمد منابع و ارائه خدمات با کیفیت است. اگر هزینهها بالا رفته، چرا گزارش شفافی از سود و درآمدهای سالانه ایرانسل منتشر نمیشود؟ آیا واقعاً تمام درآمدها صرف توسعه شبکه شده یا بخشی از آن در جیب سهامداران قدرتمند میرود؟
در نهایت، آنچه از یک شرکت متصل به بنیاد مستضعفان و وزارت دفاع انتظار میرود، اصلاح رویه مدیریتی است، نه تهدید به قطع خدمات. برکناری مدیرعامل ایرانسل و بازگشت این شرکت به مأموریت واقعی خود ـ یعنی خدمت به جامعه ـ حداقل درخواست و مطالبه مردم از مسئولان است.