خاک را دریابیم، فردا را بسازیم

روز جهانی مقابله با بیابانزایی و خشکسالی، یادآور اهمیت بازیابی زمینهای آسیبدیده است
هفت صبح| هفدهم ژوئن هر سال، تقویم جهان را به تاملی تازه فرا میخواند؛ روزی که صدای زمین، به گوش میرسد و ما را به فکر وادار میکند. روز جهانی مقابله با بیابانزایی و خشکسالی، فرصتی است تا از میان هیاهوی اخبار و مشغلههای زندگی، نگاهی جدی به سرنوشت خاک، آب و آیندهمان بیندازیم.
سالهاست که کمآبی و بیابانزایی به دغدغه جدی ایرانیان تبدیل شده، اما اگر با نگاه تیزبین به گوشهوکنار این سرزمین بنگریم، نشانههای امید هم پررنگاند؛ از جوانانی که داوطلبانه درخت میکارند تا روستاییانی که با روشهای نوین آب را صرفهجویی میکنند. هر نقطه سبز، هر سایه درخت تازه، نشانهای است از اینکه میتوان مسیر را تغییر داد.
شاید زمانی حرف زدن از بحران آب و خاک ایران، برای خیلیها معنای دوری داشت؛ اما امروز، صدای ترک برداشتن زمین و سرفههای بیصدای خاک، ما را از خواب بیدار کرده است. با این حال، ایران همیشه سرزمین زندگی و نو شدن بوده؛ همیشه وقتی همه چیز خشک و سخت بهنظر میرسد، از دل همان خاک ترکخورده، گلی میروید و امیدی دوباره متولد میشود.
آمارهای سازمان جهانی هواشناسی حکایت از آن دارند که از سال ۲۰۰۰، خشکسالیها ۲۹ درصد افزایش یافتهاند. بیش از ۲.۳ میلیارد نفر در سراسر جهان با کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند و اگر همین روند ادامه یابد، تا سال ۲۰۴۰ بیشتر کودکان در مناطقی با کمبود شدید آب زندگی خواهند کرد. این هشدارها، سرنوشت همه ما را به هم گره زده است.
روز جهانی مقابله با بیابانزایی و خشکسالی، یادآور اهمیت بازیابی زمینهای آسیبدیده است؛ احیایی که میتواند معیشت، امنیت غذایی و آینده اقتصادی جوامع را تضمین کند. باید باور کنیم که خشکسالی و بیابانزایی سرنوشت محتوم زمین نیست. تغییر مسیر ممکن است، اگر همه دست به دست هم دهیم.
تاریخچه این روز به سال ۱۹۹۴ بازمیگردد؛ زمانی که سازمان ملل متحد تصمیم گرفت فرصتی برای آگاهیبخشی عمومی و تشویق دولتها و ملتها به اقدامی جدی علیه بیابانزایی فراهم کند. از سال ۱۹۹۵، هفدهم ژوئن در سراسر جهان به عنوان روزی برای آگاهی، همدلی و تلاش جمعی گرامی داشته میشود.
امروز، هر یک از ما مسئولیتی در قبال آینده زمین داریم. سازمان ملل از همه دولتها، جوامع و تکتک افراد خواسته است تا خاک را منبعی محدود و ارزشمند بشناسند و برای حفظ و سلامت آن بکوشند. آینده فرزندان ما، وابسته به تصمیمات امروز ماست.
در نقاط مختلف ایران، گروههای مردمنهاد، جوانان، کشاورزان و حتی کودکان مدرسهای، سهم خود را برای احیای زمین ادا میکنند. این موج سبزِ همدلی، امید را در دل دشتهای خشک زنده نگه میدارد. هیچکس تماشاگر نیست. هرکدام از ما میتواند شروعکننده تغییری کوچک باشد؛ تغییری که اگر همه در آن سهیم باشیم، معجزه خواهد ساخت.
بر اساس آمارها، آیندهای روشن برای ایران دور از دسترس نیست. تجربه جهانی نشان داده کشورهایی که با اتحاد و اراده ملی وارد میدان شدهاند، موفق شدهاند خاک خود را احیا و بیابانزایی را مهار کنند. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. سرزمین ما پر است از قصههایی از مقاومت و بازسازی؛ از مردمانی که خاک را با عشق شخم زدهاند و دوباره به گل نشاندهاند.
امروز، روز تسلیم شدن نیست. روزی است برای همقسم شدن دوباره با خاک وطن؛ روزی برای اعتماد به قدرت مردم و توان جمعی. شاید سهم ما در آغاز، یک تصمیم کوچک باشد؛ اما همین قدمهای کوچک، فردای سبز ایران را میسازند. ایران، خانه امید است؛ خانهای که با هم میتوانیم دوباره آن را سرسبز کنیم.