تور نمایش جهیزیه در خیابان

شبکههای اجتماعی عامل اصلی ترویج نمایش جهیزیه در خیابان شدهاند
هفت صبح، راضیه زرگری| سال 1402 بود که فیلمی از یکی از محلههای اطراف کرمان در فضای مجازی پخش شد و در آن جهیزیه عروس را مثل غرفههای بازار، در کوچه چیده بودند؛ از غرفه لوازم برقی گرفته تا کفش و سرویسهای خواب رنگارنگ. هر کدام با پلاکاردی با قیمت و برندش! بعد از انتشار فیلم در فضای مجازی مشخص شد که خانواده عروس با چندین وام و فروش طلای مادر، جهیزیه را تهیه کرده بودند و هدف اصلیشان این بود که جهیزیه دخترشان «آبرومندانه» و «پر زرقوبرق» بهنظر برسد!
اخیرا هم ویدیویی در فضای مجازی منتشر شده با عنوان «نمایش جهیزیه 25 میلیاردی در جنوب تهران». فیلمبردار از بساط ظرف و ظروف کریستال و چینی و لوازم برقی شروع میکند و به مبلمان سلطنتی و دکوریهای گرانقیمت و طاقههای فرش ابریشم و حتی خودرو میرسد که نه در خانه بلکه در کوچه چیده شدهاند تا هر چه بیشتر به چشم دیگران بیاید. در این میان یک بلاگر هم از فرصت استفاده میکند و لوستر و شمعدانهای سنگی سلطنتی پر زرق و برق سفارشی برند خودش را در این جهیزیه تبلیغ میکند.
به همین نسبت و در سطح فرهنگی متفاوتتر، اواخر پارسال فیلم مشابهی که گفته میشد مربوط به شهر سبزوار است، در فضای مجازی پربازدید شد؛ در آن جهیزیه نوعروس در کوچه پهن شده بود؛ در این مورد اما اقلام و وسایل نه لاکچری بود و نه حتی آنقدر زیاد که نتوان در خانه به نمایش گذاشت. مثلا این خانواده در این شوی خیابانی، حتی از شویندهها و حبوبات هم نگذشته بودند!
نمایش جهیزیه در خیابان یکی از عجیبترین پدیدههای نوظهور نمایش ثروت و به رخ کشیدن وضعیت اقتصادی خانوادههای ایرانی است که در نوعی کشمکش روانی با جامعه فرهنگی اطراف خود گرفتار شدهاند؛ که البته بیشتر به بازار روز شبیه است. از دمپایی و سرویس پلاستیک آشپزخانه تا لوسترهای طلایی چند طبقه، در کوچه و خیابان مثل بساط دستفروشها پهن شدهاند تا فریاد بزنند «ما چیزی کم نداریم». نمودهای افراطی فرهنگ نمایش و به رخ کشیدن ثروت بهعنوان ابزار پرستیژ اجتماعی، بهترین تعبیر از این نوع کنش نادرست است. وقتی خانوادهای جهیزیه را در خیابان میچیند، عملاً در حال اعلام عمومی توانایی مالی خودش است؛ به ویژه در محلهها و خرده فرهنگهایی که رقابت طبقاتی شدیدتر است یا افراد میخواهند خودشان را از قشر پایینتر جدا نشان دهند.
از تأثیر شبکههای اجتماعی تا رقابت ناخودآگاه با دیگران
با گسترش اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی محبوب، هر لحظه از زندگی میتواند سوژهای برای «محتوا» باشد. شاید بر همین اساس چیدن جهیزیه در خیابان به قصد دیدهشدن و جذب لایک و توجه، تبدیل به یک پرفورمنس بصری یا نوعی «شوآف» با ابزارهای خانگی شده است.
در مواردی هم خانوادهها قصد دارند با این کار، خانواده داماد یا دیگر اقوام را تحت تأثیر قرار دهند یا به شکلی ناخودآگاه آنها را به رقابت دعوت کنند؛ با این پیام پنهان که «ببینید ما چه چیزهایی تهیه کردیم، حالا نوبت شماست.» این رفتارها در شهرهای کوچک یا محلهها بیشتر دیده میشود مثلا وقتی یک خانواده در شهری کوچک که همه همدیگر را میشناسند، از چنین نمایشی بازخورد مثبت روانی خودش را دریافت کند، احتمال تکرار آن هم وجود دارد. به عبارتی این طور رفتارها رفته رفته در خرده فرهنگها تبدیل به یک تقلید فرهنگی جمعی میشود.
ریشهیابی یک فرهنگ؛ از سنت تا نمایش
در گذشته، جهیزیه مفهومی ساده و کاربردی داشت. چند تکه اسباب ضروری که خانواده عروس برای شروع زندگی مشترک تهیه میکردند. اما در دهههای اخیر، بهویژه با گسترش شبکههای اجتماعی، این مفهوم به شدت تغییر کرده است. امروز جهیزیه نه فقط ابزار زندگی، بلکه معیاری برای سنجش «میزان عشق و توجه خانواده عروس» تلقی میشود. متاسفانه تمرکز خانوادهها بر ظاهر و حواشی ازدواج بیشتر است تا خود رابطه؛ اما در واقع، پشت این ویترینهای رنگارنگ، واقعیت تلخی نهفته است: فشار روانی، رقابت ناسالم و گسترش فاصله طبقاتی.
آخرش مجبور شدیم وام بگیریم تا تلویزیون OLED بخریم
مرضیه، ۲۷ ساله از اصفهان میگوید:«وقتی جهیزیهام را چیدیم، مادرم نگران بود که مبلمانمان به پای دختر فلان فامیل نرسد. برای خرید وسایل برقی هم وسواس زیادی داشت و دست میگذاشت روی گرانترین برندها؛ آخرش مجبور شدیم وام بگیریم تا تلویزیون OLED و یخچال ساید بخریم. الان هنوز قسطش مانده.»
مریم 35 ساله از مصائب تهیه جهیزیه برای خواهرش میگوید:« به یک جایی رسیدیم که پدرم به فکر فروش زمین برای تامین جهیزیه میلیاردی خواهرم افتاد.چون دست روی گرانترین چیزها میگذاشت. از مبلمان استیل 500 میلیونی تا لوازم برقی برندهای آلمانی و ایتالیایی. من خودم یک ازدواج ناموفق داشتم مدام به آنها گوشزد میکردم که این چیزها خوشبختی نمیآورد ولی گوش کسی بدهکار نبود. حتی پدر و مادرم هم با عروس خانم همراه شده بودند که مثلا آبروی دخترشان را با جهیزیه تمام و کمال حفظ کنند.»
تصور غلط هرچه جهیزیه سنگینتر زندگی با دوامتر
ستاره رستمی، مددکار اجتماعی است که به زوجهای زیادی مشاوره میدهد. او به هفتصبح میگوید:« از نظر بسیاری از خانوادهها، جهیزیه هم مثل مهریه به اشتباه ابزاری برای گارانتی زندگی مشترک تلقی میشود ولی واقعیت زندگی اصلا به کیفیت چوب مبلمان و برند یخچال ارتباطی ندارد. اما متاسفانه جهیزیه بیشتر از آنکه نماد سنت باشد، نتیجه فشاریست که مصرفگرایی و چشم و همچشمی بر جامعه وارد کرده.
این رواج رفتارهای نادرست قطعا یکی از دلایل اصلی تمایل جوانان به ازدواج است.» سال گذشته، یک کمپین اجتماعی در شهر یزد با عنوان «جهیزیه ساده، زندگی پایدار» راهاندازی شد. در این طرح، خانوادهها با تعهد به تهیه جهیزیه صرفاً بر اساس نیاز، از تسهیلات شهرداری بهرهمند میشدند. این کمپین توانست در یک سال، ۱۸۰ ازدواج با کمترین هزینه جهیزیه را رقم بزند. رواج این تحرکات در مقابل مصرف گرایی مطلق و جهیزیههای لوکس و تجملاتی، میتواند رفته رفته این فرهنگ را تغییر دهد.
زورآزمایی اقتصادی در قالب فرهنگ رقابت پنهان اجتماعی
موضوع جهیزیههای چند میلیاردی و فرهنگ نمایش آن نشاندهنده چالشهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایران است. برای مقابله با این پدیده نیاز به تغییر نگرشها و فرهنگسازی در زمینه ازدواج و خانواده داریم. مجتبی دلیر، دکترای روانشناسی و مدرس دانشگاه تهران است.
او ریشه تمایل به نمایش جهیزیه به شکل اغراقآمیز را بیش از هر چیز، حاصل ترکیبی از احساس حقارت، چشموهمچشمی و نیاز به قدرتنمایی میداند و به هفتصبح میگوید:« در جوامعی که فاصله طبقاتی زیاد شده، افراد برای اینکه خودشان را در طبقهای «قابل احترام» نشان دهند، به ابزارهای بیرونی مثل جهیزیههای گران و نمایش عمومی متوسل میشوند. این نوع «زورآزمایی اقتصادی»، نوعی رقابت پنهان اجتماعیست که در قالب فرهنگ عرضه میشود.»
تحقیر، خشم پنهان و حتی دشمن تراشی
این مشاور خانواده درباره اینکه این روند چه تأثیری بر روان جامعه، بهویژه جوانان و خانوادههای کمدرآمد میگذارد، میگوید:« نمایشهای افراطی مثل چیدن جهیزیه در خیابان، میتواند احساس تحقیر را در بسیاری از افراد ایجاد کند. وقتی کسی توان خرید حتی نیمی از آن اقلام را ندارد، احساس ناکامی و سرخوردگی طبیعیست. این احساس، به مرور تبدیل به خشم پنهان، تنفر اجتماعی و حتی دشمنتراشی میشود. جامعهای که افرادش دائم با هم مقایسه میشوند، جامعهای ناآرام و فرسوده خواهد بود.»
تجربه حس عمیق ارزشمندی با تجهیز جهیزیه برای نیازمندان
دلیر در نهایت درباره اینکه برای اصلاح این نگرش و فرهنگ چه راهکاری وجود دارد، تاکید دارد:«باید از ترویج نوعدوستی و کار خیر شروع کرد. اگر خانوادهها بهجای نمایش دارایی، بخشی از آن را صرف کمک به نوعروسان بیبضاعت یا تجهیز جهیزیه برای خانوادههای نیازمند کنند، هم حس ارزشمندی بیشتری تجربه خواهند کرد و هم به سالمسازی فضای فرهنگی کمک میکنند.به طور کلی تغییر هر نگرشی فقط از مسیر رواج الگوهای رفتاری جدید و الهامبخش ممکن میشود. »