کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۴۸۱۲
تاریخ خبر:
گزارش هفت‌صبح از موج نگران‌کننده پیری و کاهش جمعیت در ایران

ویلچرها را آماده کنید | دو برابر میانگین جهانی پیر می‌شویم

ویلچرها را آماده کنید | دو برابر میانگین جهانی پیر می‌شویم

پیش‌بینی‌ها می‌گوید تا 80سال آینده جمعیت ایران 35میلیون نفر و افغانستان در همسایگی ما به 250میلیون نفر می‌رسد

هفت صبح،لیلا مهداد| ایران زیر سایه یک تهدید نفس می‌کشد؛ نه از انفجار بمب بلکه از تهدید خاموشی گهواره‌ها. واقعیت تلخ این است که در سکوت آزاردهنده آمارها، ایران به آرامی در حال تبدیل شدن به کشوری از چهره‌های چروکیده و خانه‌های خالی است. احمد دلبری، رئیس انجمن علمی طب سالمندی ایران هشدار می‌دهد: «سونامی سالمندی با سرعتی دوبرابر متوسط جهانی در حال پیشروی است، در حالی که جمعیت جوان ما در آستانه سقوط آزاد قرار دارد! آمارهای 2025 حکایت از فاجعه‌ای خزنده دارند؛ اینکه  نرخ باروری به 1.2 فرزند یعنی پایین‌تر از ژاپن پیر! رسیده است. واقعیتی که باید پذیرفت این است که این اعداد تنها گواه پیری جمعیت نیستند... زلزله‌ای هستند که زیر پای ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ایران را می‌لرزانند. 

 

 برهم خوردن تناسب هرم سنی و جمعیتی 

با انفجار جمعیت سالمند مواجه‌ایم؛ به عبارت ساده‌تر تا سال 1430 بیش از 30درصد جمعیت، سالمندند، اگرچه در همسایگی‌مان پاکستان، عراق، افغانستان و... جمعیت جوان بیشتری نسبت به ما خواهند داشت. روند پیری سرعت گرفته تا جایی که مسیری که جوامع توسعه‌یافته در 100سال پشت‌سر می‌گذارند تا جمعیت سالمندشان 2برابر شود، ما در 20سال طی می‌کنیم.

 

به گفته احمد دلبری، رئیس انجمن علمی طب سالمندی ایران از سال 1355 تا 1395 به عبارتی طی 40سال، جمعیت سالمند  کشور از 5درصد به 10درصد افزایش یافت در حالی که این روند در توسعه‌یافته‌ها 100سال طول می‌کشد. به گفته دلبری در حال حاضر، 11.5درصد جمعیت ایران سالمندند و پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال 1420 به 20درصد برسد. ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران هم معتقد است جمعیت سالمندان‌مان در حال افزایش است. خسرونیا معتقد است بر اساس هرم سنی و جمعیتی باید قاعده هرم را جوانان زیر 15سال تشکیل دهند و راس هرم را افراد بالای 65سال که متاسفانه تناسب این هرم در حال برهم خوردن است. 

 

دو برابر میانگین جهانی پیر می‌شویم 

پیش‌بینی‌ها از رسیدن جمعیت به 35میلیون به سال 1480 حکایت می‌کنند؛ عددی که نه یک آمار سرد که فریاد هشدار تمدنی است. اینجا دیگر بحث «کمیت جمعیت» نیست، نبردی است برای بقای هویت ملی در آینه تغییرات ژئوپلیتیک. قسمت تلخ ماجرا آنجاست که جامعه‌ای که روزی جوان‌ترین جمعیت منطقه بود، امروز با سرعتی دوبرابر میانگین جهانی پیر می‌شود. این سقوط جمعیتی، زلزله‌ای خاموش است که پیامدهایش از هر تحریم اقتصادی مخرب‌تر خواهد بود.

 

 35در مقابل 250 میلیون!

در سال 1480 ایران 35میلیون نفری می‌شود. البته پیش‌بینی‌ها می‌گویند ابتدای امر در سال 1430 جمعیت به حدود 50میلیون نفر می‌رسد. اگرچه مهتاب رضیئی، دبیر ستاد جوانی جمعیتی محقق شدن این پیش‌بینی را ادامه روند کنونی نرخ جمعیت می‌داند.

 

بنابرنظر رضیئی در مقابل  کشور همسایه‌مان، افغانستان حدود 250میلیون نفر جمعیت خواهد داشت. در جستجوی این چرایی آمارها، شهرنشینی سریع را به رخ می‌کشند؛ اعداد و ارقامی که گواهی می‌دهند 75درصد جمعیت در شهرها به زیست خود ادامه می‌دهند. در میانه این میدان نبرد، افزایش سن ازدواج خود مقوله‌ای حیاتی است که ریشه در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و ... دارد. هزینه بالای فرزندآوری هم هست که به گواه گزارش‌ها 30درصد درآمد خانوار را از آن خود می‌کند. 

 

نرخ رشد جمعیت؛ حدود0.5درصد در سال 1403

در گفتن از پیری جمعیت باید گوشه‌چشمی داشته باشیم به نرخ باروری که گفته ‌می‌شود 1.7فرزند است به ازای هر زن؛ یعنی زیر سطح جایگزینی که 2.1 فرزند است برای هر زن. البته در این میان نرخ رشد جمعیت هم فاکتور مهمی است، نرخی که بنابر آمارها در سال 1403 حدود0.5درصد بوده. البته نرخ باروری کل در کلانشهری همچون تهران 1.3 و نرخ رشد جمعیت 0.8درصد ثبت شده است. مشهد هم شرایط بهتری ندارد و نرخ باروری‌اش 1.7 و نرخ رشد جمعیتی‌اش 1.9درصد قید شده است. در تبریز  اما نرخ باروری 1.5 و نرخ رشد 1.4درصد اعلام شده. اصفهانی‌ها هم نرخ باروری 1.7 و نرخ رشد 1.3درصدی را ثبت کرده‌اند.

 

نرخ پایین رشد جمعیت و بهانه‌های هر شهر 

در گفتن از اینکه چرا تهرانی‌ها تمایلی به فرزندآوری ندارند باید گفت، این کلانشهر بالاترین سطح شهرنشینی را به خود اختصاص داده؛ 98درصد. هزینه‌های مسکن در این شهر 65درصد درآمد خانوار را می‌بلعد و در مقابل نرخ مشارکت زنان در اقتصاد 18.3درصد تخمین زده شده و در آخر میانگین سنی اولین فرزندآوری 31.8سال اعلام شده است. در بحث شهری همچون اصفهان هم باید گفت صنعتی شدن سریع و آلودگی هوا سهم 25درصدی در افزایش بیماری‌های تنفسی داشته، نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده‌اش هم 29درصد بوده.

 

شهری که در 5سال اخیر شاهد کاهش 18درصدی ازدواج‌ها بوده است. نوبت به تبریز که می‌رسد نرخ مهاجرت منفی‌(خروج سالانه 8هزار نفر به استان‌های دیگر)، تراکم بالای جمعیت سالمند؛ 19درصد جمعیتش بالای 60سال سن دارند و در آخر نرخ باروری زنان تحصیلکرده‌اش است که 0.9 عنوان شده،  دست‌به‌دست هم داده‌اند تا نرخ‌های تاثیرگذار بر رشد جمعیت‌شان پایین باشد.

 

نرخ بالای باروری و ریسک قحطی در همسایه شرقی

در مقابل خیلی دور نرویم. در همین همسایگی‌مان، افغانستان نرخ باروری‌ کل‌اش 4.6 است و رتبه 115جهانی را دارد. در بحث نرخ رشد جمعیت سالانه هم 3.1درصد را ثبت کرده و در رتبه 15دنیا ایستاده. به عنوان مثال کابل نرخ باروری‌اش را  3.8 اعلام کرده  و سودآموزی زنان را  45درصد ثبت کرده است. در هلمند با کمترین دسترسی به مراکز بهداشتی نرخ باروری 6.3 ثبت شده است.

 

با این رشد جمعیتی تخمین زده می‌شود، افغانستان تا سال 2030 نیازمند تولید 40درصد غذای بیشتر باشد. البته در عرصه اقتصادی و بازار کار  هم آمارها از ورود سالانه 400هزار جوان می‌گویند، شاید برای همین است که نرخ بیکاری در جوانانش 23درصد ثبت شده است. یکی دیگر از چالش‌های جمعیتی آن وابستگی  40درصد جمعیت به کمک‌های غذایی و ریسک قحطی در 12 ولایت است.

 

 اغراق‌ نکنیم!

سیدجواد میری، جامعه‌شناس و عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بررسی تأثیر نسبت جمعیت ایران و افغانستان بر امنیت مرزهای شرقی پرداخته است. میری با تأکید بر پیچیدگی‌های این موضوع به تحلیل عواملی فراتر از جمعیت‌گذاری صرف پرداخته و به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این مسئله اشاره دارد.

 

این عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به «هفت‌صبح» می‌گوید: «در تحلیل‌های مربوط به جمعیت ایران و افغانستان اغراق‌هایی وجود دارد.» به اعتقاد این جامعه‌شناس کاهش جمعیت در ایران و افزایش آن در افغانستان به سادگی قابل پیش‌بینی نیست و باید به مولفه‌های متعددی توجه کرد. او اظهار می‌کند: «اساسا بحث جمعیتی جوامع بشری، صد سال آینده به مولفه‌های بی‌شماری ربط دارد.»

 

میری عنوان می‌کند: «به نظرم صورت بدنی این سوال پیش‌داوری‌های شناختی بسیاری را مفروض گرفته است.» این عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر این باور است برای تحلیل دموگرافی جوامع‌انسانی در آینده، نیاز است به موضوعاتی، مسائل اقلیمی، تغییرات تکنولوژیکی، تحولات فرهنگی و اجتماعی و اساسا جابه‌جایی ارزش‌های نظام‌های اجتماعی و فرهنگی در جوامع انسانی مختلف از جمله ایران و افغانستان توجه شود.

 

بحث‌های مطرح شده مبتنی بر پیش‌داوری‌های شناختی است

به گفته میری، مطالعات آینده‌پژوهی در این زمینه در ایران به‌طور مستقل انجام نشده و بیشتر سخنان و بحث‌هایی  که در فضای عمومی یا در فضاهای رسانه‌ای مطرح است، مبتنی بر پیش‌داوری‌های شناختی است. این جامعه‌شناس بر این باور است ما  نمی‌توانیم سیاست‌گذاری‌های جمعیتی، فرهنگی و اجتماعی را چه در داخل کشور و چه در نسبت به همسایگان مبتنی بر این پیش‌داوری‌های شناختی صورت‌بندی و مفصل‌بندی تئورئیک کنیم.

 

این عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان می‌کند: «اگر بخواهیم به صورت علمی و به صورت انتقادی به این مسئله نگاه کنیم، باید این پرسش را مطرح کنیم که چیزی که به آن هویت‌های ملی و محلی، دولت و ملت‌ها و اساسا مرزبندی می‌گوییم در صدسال آینده با پروسه جهانی شدن و با ورود به حوزه حکومت جهانی واحد چقدر مطرح خواهد بود؟اساسا بحث هویت‌های ملی و بعد توازن یا عدم‌توازن بین هویت‌های ملی بین دو کشوری مانند افغانستان و ایران چگونه خواهد شد؟» درواقع میری به چالش‌های هویتی در آینده اشاره و این سوال را مطرح می‎کند که چگونه هویت‌های ملی و محلی در عصر جهانی شدن تحت‌تأثیر قرار خواهند گرفت. او بر اهمیت بررسی روندهای جهانی و تحولات تکنولوژیک تأکید دارد.

 

 اما و اگرهای وضعیت صدسال آینده

او به مشکلات داخلی افغانستان اشاره کرده و بیان می‌کند: «این کشور با تضادها و چالش‌های متعددی روبه‌رو است که بر توانایی آن در ایجاد یک حکومت فراگیر تأثیر می‌گذارد.» این عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی می‌گوید: «افغانستان درون خودش دچار تضادها و مشکلاتی است و اینکه اساسا حکومت فعلی افغانستان بتواند حکومت فراگیر شود و در صدسال آینده بتواند مدیریت افغانستان را داشته باشد، خودش با اماواگرهایی همراه است.» 

 

میری به همسایگی افغانستان با چین اشاره کرده و معتقد است که این موضوع می‌تواند تأثیرات عمیقی بر روابط ایران و افغانستان داشته باشد. او به پروژه‌های زیرساختی چین در افغانستان و ارتباط آن با ایران اشاره می‌کند. این جامعه‌شناس اظهار می‌کند: «افغانستان در کنار چین قرار گرفته و این در حالی است که چین یکی از کشورهایی است که در صدسال آینده جهان می‌تواند نقش‌های بزرگ و پیچیده جهانی را ایفا کند.» 

 

این عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح می‌کند:«هم‌مرز بودن افغانستان و چین و ورود این کشور به حوزه افغانستان به نوعی ایران را هم با چین هم‌مرز کرده است. چین از نقطه باریک کوهستانی که با افغانستان هم‌مرز است تا نزدیک‌ترین نقطه مرزی ایران با افغانستان در حال ساختن اتوبانی است. این اتوبان، چین و ایران را از طریق افغانستان در کمتر از 4ساعت به هم متصل می‌کند.» میری بیان می‌کند:«به عبارت دیگر در یکی، دو دهه آینده چین برای ما کشوری در خاور دور نخواهد بود. نکته قابل تامل اینکه همسایگی ایران و چین یقینا فضای گفتمانی و تعامل ایران و افغانستان و چین و از سوی دیگر آسیای مرکزی و روسیه را دچار تغییر و تحولات بنیادی خواهد کرد.»

 

یک پیش‌بینی متفاوت

میری با نگاهی تاریخی به منطقه به دوران اوج امپراتوری مغول‌ها اشاره و بیان می‌کند: «ممکن است در آینده، ساختارهای اجتماعی و سیاسی جدیدی شکل بگیرد که مرزهای کنونی را تحت‌تأثیر قرار دهد.» این جامعه‌شناس بر این باور است که در یک نگاه تاریخی مشخص می‌شود روسیه، آسیای مرکزی، ایران، قفقاز و بعد ترکیه و حتی شبه‌قاره هند در دوران اوج امپراتوری مغول سرزمین واحدی بودند.

 

این منطقه با ادیان، مذاهب، کالاها و افراد با هم در ارتباط بودند و یک فرهنگ مشترک متکثر بسیار قدرتمند را برای چند قرن متوالی خلق کرده بودند، اگرچه از دل اینها دوباره کشورهایی مثل چین، روسیه، ایران و.... ایجاد شدند. میری می‌گوید:«منظورم این است در آینده نه‌چندان دور ممکن است چنین وضعی برای این منطقه پیش بیاید و فرم جدید از جامعه یا فرم جدید از باهم‌بودگی خلق شود.» 

 

او همچنین به مهاجرت‌های گسترده‌ای که ممکن است در نتیجه تغییرات اکوسیستمی رخ دهد، اشاره و تأکید می‌کند: «این تغییرات می‌توانند بر روابط انسانی و اجتماعی تأثیرگذار باشند.» میری در پایان تأکید می‌کند: «نسبت جمعیت ایران و افغانستان و تأثیر آن بر امنیت مرزها به سادگی قابل تحلیل نیست و نیاز به بررسی عمیق‌تری دارد.» او بر لزوم توجه به تغییرات تاریخی و اجتماعی و تأثیرات جهانی شدن بر هویت‌ها و روابط انسانی تأکید دارد و می‌گوید:«ما به عنوان عضوی از جامعه بشری در روند تحولات تاریخی بی‌شک صورت‌بندی‌های جدید اتخاذ خواهیم کرد همانطور که 200سال پیش در وضعیت امپراتوری زندگی می‌کردیم و در قرن بیست و بیست‌ویک در عصر دولت و ملت زندگی می‌کنیم.»

 

 

آخرین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۵۹۴۸۱۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • ناشناس

    با این همه گرونی خرج های سر سام آور کی ازدواج میکنه و کی بچه دار میشه

  • مجید

    پیر نمیشیم دارن پیرمون میکنن

  • مرتضی

    بچه آسایش میخواد پول میخواد ماشین میخواد جهیزیه میخواد....بااین حکومت ورشکسته ون اکارامدبچه دزدمیشه آدم کش میشه فاحشه میش ه عذاب می‌کشه....الان یک بهزیستی داخل شه رماهست یک شهرکوچیک پرشده ازبچه های بیصاح ب خداراخوش نمیاد....زن بیچاره بچه راداخل مترورهامیکنه....

  • ناشناس

    برای افزایش فرزند آوری باید از مسئولین ش روع کرد
    شرط کاندید شدن
    1-ش ورای شهر حداقل 2فرزند
    2-مجلس شورا ی اسلامی 3 فرزند
    3-ریاست جمهوری 4 فرزند
    5-مجلس خبرگان و قوه ضائیه 5 فرزند
    وپستهای کلیدی دیگر را با این جدول هماهنگ کنید
    چون مسئولین الگوهای جامعه هستند
    وشرط استخدام دائم را 3فرزند قرار دهید
    از پیامب ر عظیم الشأن درس بگیریم
    رطب خورد ه کی منع رطب کند