پشت نقاب خشونت| گوشههای پنهان زورگیری؛ از مشکلات اقتصادی تا شکستهای اجتماعی

شکاف طبقاتی عمیق، توزیع ناعادلانه امکانات و ناامیدی برخی را به سمت رفتارهای خشونتآمیز سوق میدهد
هفت صبح، سیما فراهانی| چشمشان فقط به کولهپشتی بود. التماسها و فریادهای طعمهشان اصلا اهمیتی نداشت. در واقع در آن ثانیههای جهنمی، هیچ چیز به جز کولهپشتی برایشان مهم نبود. نقاب زده بودند و سلاحی سرد در دستشان، آنها را به هیولاهایی خشن و ترسناک تبدیل کرده بود. با همان سلاح، قدرت را در دست گرفتند تا به هدفشان برسند. آنها نه فقط کولهپشتی را گرفتند، بلکه جان دانشجو را هم همینطور؛ کشته شدن این دانشجو در یک زورگیری در محله گیشا، تراژدی بزرگی بود.
تا اینکه بار دیگر تراژدی مشابه این بار در گلستان رخ داد. با این تفاوت که دانشجوی قربانی، توانست زنده بماند. پسر جوان دانشجوی واحد پردیس بینالملل دانشگاه علوم پزشکی گلستان بود که چند روز قبل در یکی از پارکهای شهر گرگان توسط چند نفر که قصد سرقت گوشی تلفن همراهش را داشتند، مورد ضرب و شتم قرار گرفت و مصدوم شد. در این پرونده هم زورگیران خشن، نتوانستند فرار کنند و دستبند پلیس خیلی زود مهمان دستانشان شد. متهم اصلی زورگیری در خراسان جنوبی دستگیر شد و سایر عوامل این درگیری نیز همینطور.
وضعیت نامناسب اقتصادی؛ متهم ردیف اول
خشونت یک پدیده مخرب است که تاثیرات گسترده و عمیقی بر جامعه میگذارد. برای مقابله با خشونت، نیاز به یک رویکرد جامع و چندجانبه است که شامل اقدامات پیشگیرانه، اقدامات قانونی و اقدامات حمایتی باشد. علیرضا شریفی یزدی، یک آسیب شناس در گفتوگو با هفت صبح در این باره میگوید: «عمده دلیل زورگیریهایی که امروز ما در جامعه شاهد آنها هستیم، پایه اقتصادی دارد. عامل اصلی زورگیری و رفتارهای توام با خشونت که امروزه در جامعه ما وجود دارد، اقتصادی است. وقتی ارزش پول به نصف تقلیل پیدا میکند و دهک بزرگی از جامعه درگیر حداقلهای معیشتی زندگی میشود و زیر خط فقر قرار میگیرد باید منتظر ماند یک درصدی از افراد به روشهای معمول زندگیشان را تامین نکنند و از روشهای نامتعارف استفاده کنند.
گاهی اوقات، این افرادی که برای سرقت، دست به خشونتهای وحشتناک میزنند، سارق اولی هستند. وقتی نظم اقتصادی به هم بخورد، باید منتظر انواع آسیبهای اجتماعی باشیم. در جوامعی که شکاف طبقاتی عمیق است و فرصتهای اقتصادی برای همه افراد به طورعادلانه توزیع نشدهاند، برخی افراد ممکن است به دلیل ناامیدی و نیاز مالی به خشونت و زورگیری روی بیاورند. همچنین یکی دیگر از دلایلی که میزان خشونت سارقان بیشتر شده است، بر میگردد به خشونتهایی که طی چند سال اخیر، در جامعه شاهد آن بودیم.
نمایش این خشونتها باعث میشود که میزان خشونت در جامعه ما افزایش پیدا کند. نمایش خشونت در رسانهها، به ویژه در فیلمها و بازیهای ویدئویی، میتواند باعث عادیسازی خشونت در جامعه شود و افراد را به تقلید از رفتارهای خشونتآمیز تشویق کند. جامعه ایران بر اساس مطالعات بینالمللی بعد از عراق جزو سه چهار کشور عصبی دنیا است. در برخی جوامع، خشونت به عنوان یک راه حل برای حل مشکلات یا اثبات قدرت تلقی میشود. این فرهنگ میتواند زمینهساز بروز رفتارهای خشونتآمیز مانند زورگیری شود.»
خشونت، زاده خشونت است
این کارشناس به دلایل دیگر رواج چنین جرمهای خشنی در جامعه میپردازد و ادامه میدهد: « بخش دیگری از این نوع جرمها هم بر میگردد به پایین بودن مهارتهای اجتماعی مردم جامعه؛ عدم آگاهی افراد از حقوق خود و نحوه مقابله با جرم و خشونت میتواند آنها را در برابر زورگیری آسیبپذیرتر کند. همچنین، کمبود آموزشهای لازم برای حل مسالمتآمیز اختلافات میتواند افراد را به استفاده از خشونت سوق دهد. مهمترین اثر کوتاه مدت منفی این قضیه بحث احساس عدم امنیت اجتماعی است. اساسا خشونت، زاده خشونت است و رواج آن باعث افزایش میشود. مثلا وقتی کسی خودکشی میکند و در رسانهها منتشر میشود، این مسئله خودکشی را رواج میدهد. در همه جای دنیا هم همینطور است.»
شریفی یزدی برای شفافتر شدن موضوع مثالی میزند:«در جایی پلیس اعلام کرده است ما اراذل و اوباشی که قصد فرار داشتند را به صورت مستقیم مورد تیراندازی قرار دادیم و اگر کسی زورگیری کند و خفتگیری کند همین برخورد را با او خواهیم داشت. ولی این راهکار نیست. وقتی پلیس از ابزار خشونت بالاتر استفاده کند، میزان خشونت افراد نیز بیشتر میشود. به نظرم برای این قضیه راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت وجود دارد.
راهکار بلند مدت این است که فکری به لحاظ اقتصادی شود. درخصوص راهکار میان مدت نیز باید به سراغ این افراد برویم و آنها را تحت نظر داشته باشیم. شناسایی این افراد به دلیل اینکه برخی از آنها سابقه دار هستند، خیلی سخت نیست. راهکار کوتاه مدت نیز، آگاه کردن مردم است که در موقعیتهای خشونتزا قرار نگیرند و در مواجهه با این زورگیران خشن، مقاومت نکنند. چراکه برای کاهش چنین جرمهایی، مردم نیز باید یکسری موارد را رعایت کنند، مثلا در برخی از ساعات شب، تنهایی تردد نکنند و از دستگاه ای تی ام، در مکانهای خلوت استفاده نکنند.»
مجرمان خطرناک را رصد کنید
محمدحسین شاملو، حقوقدان و قاضی سابق جنایی میگوید: «نحوه برخورد نیروی انتظامی و دستگاه قضایی، با جرم و جنایت میتواند بر میزان وقوع آن تاثیرگذار باشد. سختگیریهای قانونی برای این افراد میتواند تاثیرگذار باشد. اگر قوانین بازدارنده کافی برای جلوگیری از زورگیری وجود نداشته باشد و مجازاتهای اعمال شده برای مجرمان سنگین نباشد، احتمال وقوع این جرم افزایش مییابد. همچنین نحوه انعکاس اخبار مربوط به جرم و جنایتهای خشن در رسانهها میتواند بر احساس امنیت یا ناامنی در جامعه تاثیر بگذارد. اگر این نوع از جرایم به درستی اطلاعرسانی شود ممکن است باعث کاهش این خشونتها در جامعه شود. »
شاملو در ادامه صحبتهایش میگوید: «در آخر، مجازات، راه حل نهایی محسوب میشود. البته از این مجازاتها نمیتوان انتظار معجزه داشت. قربانیان این خشونتها دیگر زنده نمیشوند. اعدام و مجازاتهای سنگین نیز ممکن است نتواند، دردی را دوا کند. برای همین اقدامات پیشگیرانه بسیار مهمتر از اقدامات بازدارنده است. از طرف دیگر افرادی که برای زورگیری، چاقو میکشند، نباید به کمتر از ده سال حبس محکوم شوند. این جرائم باید مجازات سنگینتری داشته باشند.
همچنین مرخصی نیز برایشان ممنوع باشد. افرادی که سمت سرقتهای خشن میروند، کم هوش هستند چراکه به سمت جرمی میروند که برای خودشان هم خطرناک است. باهوشها معمولا به سمت کلاهبرداری و جرائم سفید میروند. به همین دلیل باید خلق و خوی مجرمان خشن کنترل شود. اینها معمولا خشونتطلب هستند و این خشونت طلبی معمولا ریشه در دلایلی مثل جو خانوادگی و یا ضربه روحی دارد که میتوانند درمان شوند.
یعنی اگر دستگیر شدند راه درمانش را هم در پیش بگیرند و به روانپزشک معرفی شوند. بنابراین برای کاهش زورگیری خشن در جامعه، لازم است که به طور همزمان به عوامل مختلف و ریشهای این پدیده توجه شود و برنامههای جامع و بلندمدتی برای مقابله با آن تدوین و اجرا شود. این برنامهها باید شامل اقداماتی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، قضایی و انتظامی باشند.»
مصرف مواد، رفتارهای خشونتآمیز و ...
محمدحسین شاملو، حقوقدان و قاضی سابق جنایی نیز با بیان اینکه این جرم خشن از سالها پیش در جامعه رخ میداد، به خبرنگار هفت صبح میگوید: «وقتی که قانونگذار برای این جرائم، عناوین قانونی در نظر گرفته، پس نشان میدهد که این جرمها همیشه وجود داشته است. سرقت مقرون به آزار، قدرتنمایی با چاقو، کشیدن سلاح روی مردم با انگیزه ارعاب همگی در قانون جرمانگاری شدهاند.
روندی که سالها در خصوص این جرائم شاهد آن بودم، غالبا مسائل اقتصادی انگیزه اصلی مجرمهاست. آنهایی که میخواهند به منافع زودگذر برسند. البته علل درونی و روانی این افراد نیز مهم است. برخی از آنها شیشه میکشند و اعتیاد شدید دارند، برای همین، ناچار به دزدی میشوند و میخواهند از هر راهی شده به مقصودشان برسند. درواقع خودشان به شدت و قبح عملشان واقف هستند. مصرف مواد مخدر میتواند فرد را به انجام رفتارهای پرخطر و خشونتآمیز سوق دهد. این افراد برای منفعتطلبی خودشان دست به چنین سرقتهایی میزنند و جامعه برایشان مهم نیست.»