ویدئوهای پربازدید هفته| شیر خانگی قهرمان جهان، ماجرای گوگوش و تنابنده و دیدار دایی و عباس قادری
برنامه پایتخت شما بسیار عالیست چون شما نون زیبایی بازیگر نخوردی
هفت صبح| این هفته ویدیویی از صفحه اینستاگرام امیرعلی اکبری، قهرمان ورزشهای رزمی وایرال شد که با واکنشهای منفی زیادی همراه بود. در ویدیویی که اکبری حدودا دو ماه پیش منتشر کرده، او در حیاط خانهشان نشسته و ناگهان یک بچه شیر که به نظر حیوان خانگی اوست، به بغلش میپرد. امیرعلی اکبری در کپشن این ویدیو نوشته بود: «معجزهای به نام محبت که حیوان وحشیرو انقدر مهربان میکنه.»
یک هواپیمای آذربایجانی با 70 سرنشین در قزاقستان سقوط کرد و ویدیوهای لحظه سقوط آن از زوایای مختلف در اینستاگرام وایرال شد. این هواپیما به شدت به زمین برخورد کرد و تکهتکه شد و آتش گرفت.
سعید حدادیان، مداح مشهور در یک سخنرانی گفت: «به محسن تنابنده زنگ زدم گفتم این برنامه پایتخت شما بسیار عالیست چون شما نون زیبایی بازیگر نخوردی. تمام این بازیگرهای خانمی هم که تو برنامهت هستن خیال میکنیم خالهمونه، عمهمونه، خواهرمونه. نیومدی روی صورتها کار کنی تا بخوای روی زیبایی نون بخوری. گفت حاج سعید چهار نفرن که به من زنگ میزنن تشکر میکنن؛ یکیش آقای حاتمیکیاست، یکیش رخشان بنیاعتماده، یکیش گوگوشه و یکیش شمایی. یعنی ما تشکر هم بلد نیستیم. طرف داره نمازرو نشون میده توی کارش... بماند.»
او در قسمت دیگری از این سخنرانی هم به احسان علیخانی و جوکر حمله کرد: «اول میاید ماه عسلرو 10 سال، میدید یک نفر میسازه. بعد نتیجهش میرسه به جایی که یکدفعه جوکر در میاد. برای یک نفر این همه خرج کردید به اینجا رسید.» عباس قادری به دفتر علی دایی رفت و با او دیدار کرد.
در ویدیویی که از دیدار آنها منتشر شده، دایی و قادری برای یکدیگر سنگتمام گذاشتند و فقط از هم تعریف کردند. کسی که همراه قادری بود، از دایی پرسید: «کنسرت بذارن تشریف میارید؟» دایی جواب داد: «حتما در خدمتیم. بزرگ منه. وجود شما هزار تا آهنگه برای من.»
پیمان قاسمخانی در برنامه سروش صحت گفت با همسرش میترا ابراهیمی در یک پناهگاه حیوانات آشنا شده: «نکته بامزش اینه که دفعه اول که دیدمش تو پناهگاه حیوانات اصلا ندیدمش. انقدر که حواسم به حیوانات بود. این علاقه مشترک ما به حیوونا بود.» علی ضیا در یک قرعهکشی در جزیره کیش به برنده خودروی لاماری زنگ زد و وقتی پرسید شما الان کجا هستید، دختری که پشت خط بود، گفت: «من تهران، نیاوران هستم. ماشینم لکسوسه! برای بابامه. خودم هم موتور دارم!»