روی تاریک زندگی آرامشبخش در عمان
بعد از موج تعریف و تمجیدها درباره مهاجرت به عمان حالا کمکم نوبت به گفتن از نکات منفی رسیده است
هفت صبح|خیلی بعید است که در سالهای اخیر درباره مهاجرت ایرانیها به عمان نشنیده باشید. اگر خودتان اصلا به فکر مهاجرت نیفتاده باشید، حتما با خبرهایی مانند مهاجرت پزشکان ایرانی به عمان یا کوچ برخی از شرکتهای دانشبنیان به این کشور مواجه شدهاید؛ اگر هم اهل شبکههای اجتماعی باشید، حتما ماجرای خانواده معروفی که 10فرزند داشتند و به عمان مهاجرت کردند؛ به گوشتان خورده یا آن ویدئوی وایرالشده را دیدهاید که مردی میگوید اگر در عمان گدایی هم بکنید، با توجه به ارزش بالای پول این کشور میتوانید در ایران زندگی بسیار خوبی داشته باشید.
در کنار تمامی اینها در سالهای اخیر با دورخیز دولت عمان برای شتابدادن به توسعه و جذب گردشگر، شنیدهاید که بازار تورهای مسافرتی به مسقط، پایتخت این کشور داغ شده است؛ اما حالا که مدتی از جا افتادن مهاجران به عمان گذشته و عده قابلتوجهی تجربه سفر به این کشور را داشتهاند، نوبت به گفتن چالشها و سختیهای زندگی یا حتی سفر به عمان رسیده است و کمکم کسانیکه این روی کشور آرام همسایه را بازگو میکنند، بیشتر شدهاند. بد نیست بعضی از موارد مهمی که آنها به عنوان مشکلات مهاجرت به عمان میگویند را مرور کنیم.
درآمد بالا، هزینههای بالاتر
مهاجران عمان میگویند که اگرچه هر یک ریال عمان، امروز یعنی 7 خرداد ۱۴۰۳، چیزی حدود ۱۵۰هزار تومان است اما هزینهها هم بالا است و اگر شما به عنوان یک خانواده دو نفره نتوانید ماهیانه، دستکم ۵۰۰ریال درآمد داشته باشید، کلاهتان پس معرکه خواهد بود. در حالیکه، حقوق کارگران عادی در عمان که عمدتا هندی و بنگلادشی هستند، کمتر از ۲۰۰ریال است. حتی کسانیکه تکنفره میآیند هم برای یک زندگی کاملا عادی باید ۳۰۰ریال درآمد داشته باشند.
بنابراین آنها توصیه میکنند که اگر قصد مهاجرت به عمان را دارید، باید حواستان به شغلی که خواهید داشت، باشد و اگر میخواهید کیفیت زندگی بهتر از ایران داشته باشید، باید سراغ مشاغل سطح بالا بروید.
ایرانیهای ساکن عمان میگویند که اگرچه در این کشور از پرداخت مالیات بر درآمد معاف هستند؛ اما در مقابل به عنوان خارجی هیچ خدماتی دریافت نمیکنند و اگر کارشان به بیمارستان یا هر نوع دیگری از خدمات بیفتد، از نظر مالی دچار مشکلات جدی خواهند شد؛ مگر اینکه درآمد واقعا بالایی داشته باشند. در کنار همه اینها، پیداکردن خانهای مناسب با قیمت و شرایط خوب هم در مسقط کار چندان راحتی نیست و مانند بعضی کشورهای کوچک اروپایی مثل هلند باید مدت نسبتا زیادی صبوری به خرج بدهید و جستوجو کنید. حتی ممکن است این روند چیزی در حدود 6ماه طول بکشد.
انرژی هم در عمان گران است؛ از آنجاییکه خبری از لولهکشی گاز نیست و همهچیز برقی است، ممکن است مجبور شوید برای اموراتی مانند آشپزی، خنککردن و روشنایی خانه و ...، چیزی در حدود یک پنجم درآمدتان را بپردازید. اگر ماشین داشته باشید و استفاده زیادی هم از آن بکنید، بنزین هم برایتان مسئله مهمی خواهد شد که احتمالا از قبل به ذهنتان نرسیده است.
مسیر سخت آموزش
یکی دیگر از نکاتی که عمان را به مقصد پرچالشی برای مهاجرت خانوادهها تبدیل میکند، گرانبودن آموزش است. تقریبا مدرسه و دانشگاه دولتی، به معنایی که ما در ذهن داریم، در عمان وجود ندارد و هزینههای آموزش هم بالا است. ضمن اینکه امکانات کمک آموزشی هم از جمله خدمات بسیار لوکس است؛ مثلا ثبتنام بچهها در کلاس زبان و ورزش و موسیقی و ...، چندان راحت نیست؛ هم از نظر فراوانی خدمات و در دسترس بودن آنها، هم از نظر هزینهها.
کسانیکه به عمان مهاجرت کردهاند میگویند که برای ایرانیها که در هر محله، چند موسسه فرهنگی و آموزشی و ورزشی میبینند، اینکه کیلومترها برای رساندن بچه تا کلاس ورزشی رانندگی کنند و هزینه بسیار بالایی هم بپردازند، واقعا گران تمام میشود. ضمن اینکه با وجود تمام هزینههای کمرشکن آموزش، کیفیتی که دریافت میکنید هم به گواه مهاجرتکردهها بسیار پایینتر از چیزی است که انتظار دارید.
گرم و البته حوصله سر بر
آب و هوا و طبیعت نه چندان دلچسب هم از دیگر چالشهای مهاجرتکردهها به عمان است. شاید شما هم تصاویر آرامشبخش از سواحل و مناظر زیبای عمان را در تبلیغات مهاجرتی دیده باشید اما کسانیکه در این کشور ساکن شدهاند، میگویند اگرچه آرامش و امنیت بالایی را در این کشور تجربه میکنند اما نزدیک به 8ماه از سال، تابستان بسیار داغ و شرجی دارند و بهار از اواخر آذرماه شروع میشود و تا اسفند ادامه دارد؛ بعد هم دوباره تابستان از راه میرسد. آنها میگویند که تنها یک منطقه زیبا با مناظر دلچسب و آبوهوای خوب در عمان وجود دارد به نام «صلاله»، که تقریبا در جنوبیترین نقطه عمان است و بیش از هزار کیلومتر از مسقط، در شمال عمان فاصله دارد. بنابراین مقصد، چندان در دسترس نیست.
از طبیعت هم بگذریم، امکانات تفریحی و فرهنگی چندانی هم در شهر وجود ندارد و خبری از مراکز تفریحی که در کشورهایی مانند امارات به چشم میخورد، نیست. بنابراین، آنها که قصد مهاجرت به عمان را دارند، باید بدانند که احتمالا خودشان و بچههایشان دچار حوصله سررفتگی میشوند.
غلبه سنت بر مدرنیته
مهاجرتکردههای ایرانی به عمان، مخصوصا آنها که دغدغه آزادیهای فردی و مسائل فرهنگی دارند، میگویند که عمان فعلا مقصد خوبی برای مهاجرت نیست؛ چرا که هنوز بسیار سنتی محسوب میشود. موضوع هم فقط مسائلی مانند آزادی پوشش نیست بلکه مسائلی مانند عدالت جنسیتی یا حتی مواردی مانند فرهنگ رانندگی، تفکیک زباله، صرفهجویی در مصرف انرژی و ...، مواردی هستند که برای یک شهروند مدرن ایرانی میتواند چالشبرانگیز باشد. ضمن اینکه خارج از مسقط، واقعا شرایط فرهنگی بسیار سنتیتر و سختتر هم میشود.
شوخیای به نام حملونقل عمومی
نکته دیگری که میتواند جالب باشد، این است که عمان هنوز در زمینه حملونقل عمومی، نهتنها با کشورهای توسعهیافته فاصلهای کهکشانی دارد؛ بلکه با همین ایران خودمان هم قابلمقایسه نیست. در پایتخت این کشور، خبری از مترو و اتوبوس نیست و تاکسی هم خیلی گران تمام میشود. پس شما یا وسیله نقلیه شخصی با بنزین گران دارید یا باید قید رفتن به خیلی از جاها را بزنید یا بهتر است بگوییم که جای خاصی نمیتوانید بروید؛ حتی برای رساندن بچهها به مدرسه و رفتن به محل کار به ماشین شخصی نیاز پیدا میکنید.
بروکراسی و بعضی از قوانین عجیب
سیستم اداری کُند و نامهنگاریهای غیرضروری و دستوپاگیر برای ما ایرانیها در داخل ایران یا حتی ایرانیهای مهاجرتکرده به بعضی کشورها مانند آلمان و ایتالیا اصلا پدیده غافلگیرکنندهای نیست اما کسانیکه به عمان مهاجرت کردهاند هم از این موضوع شکایت زیادی دارند. آنها میگویند که برای کوچکترین امور باید به اداره و سازمانهای مختلف سر بزنند و بعضاً چند ماه منتظر یک نامه یا تمدید یک مجوز باقی بمانند. بعضی قوانین هم به نظر خیلی از آنها عجیب میرسد؛ مانند اینکه، اگر بخواهید از محل کارتان استعفا بدهید، باید برای این کار دلیل قانعکننده داشته باشید و نهادها و سازمانهای مرتبط را از طریق نامهنگاری قانع کنید وگرنه ممکن است برای مدتی که شاید حتی 2سال طول بکشد از اجازه کار محروم شوید.