ماجرای ترور سعید حجاریان با اسلحه ماکاروف روسی
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | خرداد ۷۶ تا اسفند ۷۸ کشور آکنده از تنش و حادثه بود. در میان مجموعهای از اتفاقات و اتهامات و انتخابات، چند حادثه کلیدی، تاریخ این سالها را شکل دادند. دوم خرداد ۷۶ و انتخاب خاتمی، محاکمه کرباسچی و بقیه مدیران شهرداریها در تابستان ۷۷، قتلهای زنجیرهای در پاییز ۷۷، ماجرای کوی دانشگاه در تابستان ۷۸و ترور سعید حجاریان در زمستان ۷۸٫
در میان این بحرانهای کلیدی، کلی حادثه دیگر هم داشتیم: مصاحبه جنجالی خاتمی با سیانان و خطاب کردن لینکلن به عنوان یک شهید، توقیف مداوم مطبوعات و روزنامههای اصلاحطلبان، جشنواره ۲۰ سال ادبیات داستانی و تقدیر از احمد محمود و سیمین دانشور و… آن هم از سوی وزارت ارشاد، حمله به عبدالله نوری و مهاجرانی در مراسم پس از نماز جمعه، جشن خیابانی صعود تیم ملی به جام جهانی، شکست دادن آمریکا در جام جهانی، بایکوت کردن هاشمی رفسنجانی از سوی اصلاح طلبان و رتبه سیام در انتخابات مجلس و در ادامه انصراف او و…
سالهای عجیبی بودند و خب بیایید یکی ازآخرین حوادث بزرگش را مرور کنیم. حادثهای آزارنده. ترور سعید حجاریان نایب رئیس شورای شهر تهران و مشاور سیاسی رئیسجمهور و گرداننده اصلی روزنامه صبح امروز که به مثابه توپخانه اصلی اصلاحطلبان در مقابل روزنامه کیهان عمل میکرد. حجاریان ۴۵ ساله بود.
فارغالتحصیل رشته مکانیک دانشگاه تهران که در سالهای پس از انقلاب در کنار خسرو تهرانی و بهزاد نبوی از بانیان اصلی تاسیس اطلاعات نخست وزیری بود که بعدها شاکله اصلی وزارت اطلاعات را تشکیل دادند. کسی که از میانه دهه هفتاد ایده نوسازی سیاسی ایران را دنبال میکرد و در فضای دوم خرداد با تمام نیرو به دنبال این ایده بود.
در آن سالهای پرتب و تاب، مهاجرانی و عبداله نوری از حمله بخشی از اصولگرایان رادیکال جان سالم به در برده بودند اما برای حجاریان ماجرا سنگینتر و تلختر بود. در ۲۲ اسفند ۱۳۷۸ سعید عسگر در جلوی شهرداری تهران(خیابان بهشت ) و هنگام ورود حجاریان به ساختمان شورای شهر با شلیک یک گلوله از اسلحه ماکاروف روسی و از فاصلهای بسیار نزدیک او را ترور کرد.
در واقع مغز متفکر اصلاحطلبان مورد حمله واقع شده بود. در حالیکه کسی شانسی برای زنده ماندن حجاریان قائل نمیشد، او پس از انتقال به بیمارستان نجات یافت، اما این ترور وی را از لحاظ جسمانی بسیار ضعیف کرد. حجاریان زنده ماند اما ضربات سنگینی به سلامتی جسمی او وارد شد. او روی ویلچر نشست و تواناییاش برای حرف زدن نیز به شدت آسیب دید.
سعید عسگر پس از این ترور محاکمه و به ۱۵سال زندان محکوم شد. همدست او سید محسن (مرتضی) مجیدی که راننده موتورسیکلت حامل سعید عسگر بود به ۱۰ سال زندان محکوم شد. مجیدی نیز در زمان ترور دارای ۳۰ سال سن و تحصیلات دیپلم بوده و درآن دوران صاحب یک مغازه لوازم یدکی و تعمیرگاه موتور سیکلتهای قدرتمند بودهاست.
عسگر در زمان ترور بیست سال داشت و دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب بود. او در تمام طول دادگاه به شکل آزارندهای بشاش بود و گویی تصوری از ابعاد حرکتی که انجام داده بود نداشت. حکم عسگر به نظر بسیاری، بسیار سبک بود هرچند حجاریان او را بخشیده بود. به هرحال عسگر یکی دو سال بعد از زندان آزاد شد و در سال ۱۳۸۲ ردپایش در حمله به خوابگاه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در طرشت دیده شد.
موج دوم خرداد پس از قتلهای زنجیرهای و محاکمه کرباسچی و کوی دانشگاه و بالاخره ترور سعید حجاریان، دیگر رمقی برای ادامه مسیر نداشت. از سال ۷۹ نشانههای افول جریان اصلاحطلبی به وضوح قابل مشاهده بود. مردم هم خسته شده بودند.