یادداشت ابراهیم افشار| پروین و فوتبالیست دزد
روزنامه هفت صبح، ابراهیم افشار | آقاجان امروز دستبرد زدم به معادن قدیمی و توی طاقچههایم دو سند ناقابل پیدا کردم از سال 1350 که ارزش پرسه زدن در تاریخ را دارد. چقدر هم دارد. مربوطیت اولی به علیآقا سلطان چشمتیلهای پرسپولیس است که وقتی مربی شد هر وقت بازیکنش دو دقیقه دیر میکرد چشمانش را خون میگرفت اما خودش در تیم ملی دوران بیاتی دو روز غیبت کرده و محمودآقا خون خونش را خورده که الا و بلا باید خطش بزنم.
سوژه دوم هم سارق شدن یک فوتبالیست باشگاهی تهران در همین سال است که وقتی دیده باشگاه متبوعش کمکهزینهاش را قطع کرده، گفته چه کنم چه نکنم؟ و سیخ رفته به دزدی و به یک سال زندان محکوم شده است. اولی را به بهانه حذف احمد نوراللهی از تیم ملی قلعهنويی نوشتم و دومی را برای مقایسه توپچی سارق قدیمی با امثال کنعانیزادهها که هزارماشالله، ماشین صدمیلیاردی وارد میکنند و دو قورت و نیمشان هم باقی است. عجالتا ما هم برویم شترهایمان را هیهی بکنیم و نیلبکمان را بزنیم و برّههای تودلیمان را بچرانیم بلکه بهجایی برسیم:
یک: علی پروین بعد از آنکه در سال 1350 مرد سال فوتبال ایران شد، در اولین اردوی انتخابی محمود بیاتی که میخواست تیمش را برای بازیهای مقدماتی جامجهانی 1972 مونیخ آماده کند به تیم ملی دعوت شد اما دو روز اول را سرسری گرفت و غیبت کرد. محمودآقا وقتی دید پروین روزهای اول و دوم را به اردو نیامده است علنا اعلام کرد که میخواهد علی را خط بزند و بهخاطر همین تهدیدات او بود که سلطان در روز سوم به اردو برگشت. این عین مطلب کیهانورزشی درباره خط خوردن سلطان است، من حرف اضافه نمیزنم:
-پروین در خطر حذف شدن؛ در روزهای اول تشکیل اردو، پروین در جمع بازیکنان دیده نمیشد و غیبت او بیدلیل جلوه میکرد. تا اینکه ظهر روز سهشنبه محمود بیاتی سرپرست تیمهای ملی فوتبال ایران در یک تماس تلفنی به خبرنگار ما گفت «شاید پروین فکر میکند که چون مرد سال شده است برایش طاقنصرت بزنیم اما در تیم ملی از این کارها خبری نیست و مرد سال با دیگران برای ما فرقی ندارد.
چون وقتی پیراهن تیم ملی به تن بازیکنان پوشانده شد هر 18 بازیکن برای ما یکجور ارزش دارند.» بیاتی در پایان اعلام کرد که «اگر تا بعد از ظهر امروز (سهشنبه) پروین خودش را به اردو معرفی نکند نامش از جمع بازیکنان دعوتشده حذف خواهد شد». اما گویا موی پروین را آتش زده بودند چون قبل از پایان موعد مقرر، خودش را به اردو رساند و بعد از ظهر همان روز با سایر بازیکنان در یکی از سینماها دیده شد و خلاصه خطر از بیخ گوشش گذشت.
فردای آن روز پروین را با حاجیرحیمیپور در تالار انتظار هتل شرایتون دیدیم و وقتی علت غیبتش را جویا شدیم گفت «وقتی کیهانورزشی اعلام کرد که مرد سال شدهام تصمیم گرفتم برای زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام و شکرگزاری به درگاه خدا به قم بروم. در ضمن مدتها پیش مادرم نیز اصرار میکرد که برای فاتحه خواندن بر سر مزار پدرم حتما به قم برویم. متاسفانه به علت سفر به خارج، قبلا نتوانسته بودم این خواست مادرم را برآورده سازم و این فرصت مناسبی بود که همراه او به قم بروم. به این علت در یکی دو روز ابتدایی اردو نتوانستم با بچهها باشم اما خدا را شکر بهموقع رسیدم»!
دو: فوتبالیستی که با قطع مستمری به دزدی میرفت به یک سال زندان محکوم شد (روزنامه اطلاعات): جوان 24سالهای که به ادعای خودش در طول زندگی فقط فوتبال آموخته بود و از این راه امرار معاش میکرد وقتی مستمری مختصرش را که از بابت بازی در یک تیم فوتبال میگرفت قطع کردند چون کار دیگری بلد نبود به دزدی رفت!
این جوان که نجف نام دارد روز گذشته در شعبه 9 دادگاه جنحه به جهت کفایت دلایل مجرمیت و داشتن سوابق کلاهبرداری، به یک سال حبس جنحهای محکوم شد. نجف ضمن بازجویی در دادگاه اظهار داشت «از کودکی در آبادان به جهت علاقه فراوانی که به بازی فوتبال داشتم تمام کارها را رها کرده فقط فوتبال بازی میکردم. بعدها هم که به تهران آمدم در یک تیم فوتبال بازی میکردم و بابت بازی ماهانه، مستمری معینی به من میدادند اما مدتهاست که این مستمری قطع شده و من دیگر در تیم بازی نمیکنم. از این جهت چون کار دیگری یاد نگرفته بودم تا به وسیله آن امرارمعاش کنم ناچار به دزدی مبادرت کردم!»